به گزارش مسیر اقتصاد متیو وایتهد استاد داشگاه کلورادو به بررسی پیامدهای واقعی اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و ارائه برخی استدلال ها در رد ادعای مخالفان پرداخته است.
سوداگران، مخالفان راحت طلب مالیات بر عایدی سرمایه اند
در حال حاضر دلیل اصلی عدم تمایل و مخالفت حزب ملی با قانون مالیات بر عایدی سرمایه و دریافت آن، این است که در رده های بالای حزب، افراد زیادی هستند که سوداگری می کنند و به نوعی پول و منابع مالی را احتکار می کنند. این در حالی است که آن ها نمی توانند مانند مالیات بر درآمد، راه گریزی برای عدم پرداخت این نوع مالیات پیدا کنند.
مالیات بر عایدی سرمایه به عنوان یک سیاست اقتصادی به راه آسان و ترجیحی این افراد برای کسب پول و ثروت آسیب می رساند و زمین بازی را برای همه برابر می کند و میدان رقابت را عادلانه می نماید. در صورتی که در شرایط عدم وجود مالیات بر عایدی سرمایه سوداگران با سرمایه کافی می توانند پول بسیاری را منجمد کنند و با کسب سود از این کار لذت ببرند.
سوداگری، اقتصاد را ضعیف و مریض می کند
مالیات بر عایدی سرمایه بر روی عایدات حقیقی وضع می شود. در این مالیات خانه اصلی خانواده ها معاف از مالیات است. این موضوع بدین معنی نیست که افراد در اثر افزایش ارزش دارایی مجبور به فروش آن باشند، بلکه مالیات زمانی دریافت خواهد شد که مالک دارایی در اثر فروش دارایی کسب سود کند. این نوع مالیات مشکلی برای قدرت خرید مردم ایجاد نمی کند و بیشتر فعالیت های سوداگرانه در مورد دارایی ها را از بین می برد.
باید توجه داشت که فعالیت های سوداگرانه و سفته بازانه به عنوان یک شغل و راه درآمد بایستی حذف شوند. زیرا که سرمایه گذاران حرفه ای باید درآمد و پاداش سرمایه گذاری مالی خود را بر پایه سرمایه گذاری در بورس و فعالیت های مولد اقتصادی بدست آورند. در واقع این چرخه، چرخه سالم و پاک اقتصادی است.
افزایش امکان خانه دار شدن مردم به وسیله تنظیم قیمت با CGT
مالیات بر عایدی سرمایه علاوه بر جمعآوری درآمد، قیمت خانهها، مزارع و سایر داراییهایی را که مورد توجه سوداگران بوده است، کاهش میدهد. این موضوع برای صاحبان املاک ناخوشایند به نظر می رسد درحالیکه در واقعیت این طور نیست. زیرا اگر کسی بخواهد ملکش را بفروشد و ملک دیگری را در یک بازار سالم و مشابه بخرد، به دلیل وجود مالیات بر عایدی سرمایه برای هر دو ملک، خوبتر و یا بدتر بودن معنا ندارد. در واقع مالیات شرایط را یکسان می کند و کسی جز سوداگران ضرر نمی کنند.
فروشندگان در هر معامله به میزان مالیاتی که به وسیله قیمت گذاری باید پرداخت کنند توجه کرده و آن را محاسبه می کنند. لذا قیمت ها به خاطر وجود مالیات بر عایدی سرمایه و حذف تقاضای سوداگرانه تعدیل شده و حالت تنظیمی و منطقی پیدا می کنند.
ممکن است که اگر سیاست CGT در یک منطقه، برای یک فرد که قصد فروش دارایی در آن را دارد، نسبت به منطقه دیگر، برای از بین بردن حباب قیمتی موثرتر باشد و به همین دلیل شخص احساس کند که مالیات بر عایدی سرمایه به ضرر اوست. در پاسخ باید گفت که مالیات بر عایدی سرمایه به تنهایی اجرا نمی شود. بلکه مالیات بر عایدی سرمایه با سرکوب و تنبیه سرمایه گذاری هایی که به سمت پولشویی می روند یک برنامه دولتی برای ساخت هزاران مسکن ارزان قیمت تهیه و آماده اجرا می کند. هم چنین تغییر قوانین موجب ایجاد انگیزه برای خرید خانه توسط مردم می شود. بدین ترتیب همه مردم باید برای از بین بردن حباب قیمت خانه ها در بازارهای داغ و ملتهب تلاش کنند تا قیمت ها منطقی شوه و در مناطق یکسان، قیمت های مشابهی وجود داشته باشد.
هدایت سرمایه ها به سمت تولید و بهبود محیط کسب و کار
ممکن است صاحبان کسب و کار تصور کنند که این نوع مالیات برای آن ها مشکل ایجاد خواهد کرد. در صورتی که هر صاحب کسبوکار که دارایی خود را به فروش برساند، پس از آن خواستار خرید داراییهای جدید برای یک کسب وکار جدید خواهد بود. بنابراین، تعادل مالیاتی برقرار خواهد بود. در عوض سود و عایدی که صاحب دارایی در زمان فروش آن انتظار داشت، در زمان نگهداری و استفاده از دارایی بدست خواهد آمد.
در واقع با اعمال مالیات بر عایدی سرمایه، استفاده از سرمایه ها به سمت مولد بودن حرکت می کند. بدین صورت که سرمایه گذاری های غیرمولد و سوداگرانه که سود سریع به همراه داشتند، مشمول مالیات می شوند و فعالیت های مولد اقتصادی در همه سطوح برای سرمایه گذاری جذاب تر خواهند شد. بدین ترتیب صاحبان کسب و کار از سرمایه گذاری در بلندمدت که با کاهش نوسانات دوره ای همراه است، راضی تر خواهند بود.
مالیات بر عایدی سرمایه موجب خواهد شد تا کسب و کارها راحت تر آغاز شوند و به دنبال آن هدایت و تزریق سرمایه ها برای توسعه آسان تر و به اندازه کافی خواهد بود. این کار موجب رقابت پذیری بیشتر کسب و کارهای داخلی نسبت به خارج می شود.
حتی اگر سرمایه گذاری به میزان یک سنت هم افزایش پیدا نکند، مالیات بر عایدی سرمایه موجب تحریک اقتصاد خواهد شد. بدین نحو که با اعمال مالیات بر عایدی سرمایه، شرکت ها و سرمایه گذاری های قبلی دارای یک مزیت مهم در بازار خواهند شد که می توانند سرمایه بیشتری را برای توسعه فعالیت خود کسب کنند.
مخالفان CGT دلالان و سوداگران هستند
بیش ترین افرادی که مخالف مالیات بر عایدی سرمایه هستند، دلالان حرفه ای هستند. این مالیات برای یک کارمند تاثیری نخواهد داشت جز اینکه راحت تر می تواند خانه بخرد و هم چنین آسان تر کسب و کار جدید راه بیاندازد و هم چنین برای شروع یک کسب و کار مولد راحت تر به سرمایه دست پیدا کند.
منبع: thestandard.org