به گزارش مسیر اقتصاد پتروشیمی دهدشت طرحی است که برای اولین بار در سال ۱۳۸۶ کلنگ آن توسط معاون سابق وزیر نفت در امور پتروشیمی به زمین خورد و طبق ادعای مسئولین، باید تا سال ۱۳۸۹ به بهره برداری کامل می رسید.
بعد از گذشت ۹ سال نه تنها خبری از بهره برداری کامل این طرح نیست، بلکه در سال ۱۳۹۵ برای دومین بار کلنگ این طرح در مراسمی پر سر و صدا توسط نماینده مجلس استان به زمین خورد.
در جدول زیر اطلاعات مختصری از شرایط کنونی پتروشیمی دهدشت گردآوری شده است:
همانطور که مشاهده می شود، براساس آمار منتشر شده توسط شرکت ملی پتروشیمی، سال شروع اجرا ۴ سال قبل از کلنگ زنی دوم اعلام شده است؛ نتیجه همه این آمارهای متناقض و چندین بار کلنگ زنی، وضعیت کنونی طرح است که به جای تولید پلی اتیلن تنها یک زمین خالی است و هر چند سال یکبار در مراسمی دوباره کلنگ زنی می شود.
ریشهیابی تأخیرها و توقف های پیدرپی پتروشیمی دهدشت نشان می دهد عدم پیشرفت این طرح نتیجه تعریف اشتباه آن است؛ در واقع مطالعهی توپوگرافی و مطالعات زیستمحیطی این طرح تحت تاثیر سیاست هایی بوده که مصلحت ملی در آن جایی نداشته است.
مشکلات طرح پتروشیمی دهدشت
پتروشیمی های تولید کننده پلی اتیلن ماهیتاً آب بر هستند؛ لذا براساس اصول محیط زیستی و با توجه به شرایط نگران کننده کشورمان در بحث آب، باید در کنار دریا تاسیس شوند که پتروشیمی دهدشت این ویژگی را ندارد.
همچنین این پتروشیمی در زمینه تأمین خوراک نیز مشکلات عمده ای دارد؛ خط لوله دنا که تامین خوراک این پتروشیمی است، خود دارای تعریف غلطی بوده و به همین سبب تاکنون هیچ پیشرفتی نداشته است؛ منبع خوراک خط لوله فرضی دنا، پتروشیمی متوقف شده گچساران است که تاکنون تنها ۳۰ درصد پیشرفت داشته است.
به عنوان نکته ای مهمتر، هم اکنون در کشور حدود ۴ میلیون ۵۰۰ هزار تن در سال پلی اتیلن تولید می شود و به علت عدم توسعه صنایع پایین دستی برای فراوری پلی اتیلن، این زنجیره پتروشیمی ناقص باقی مانده است و عمده پلی اتیلن صادر می گردد.
لذا به علت فقدان ادامه زنجیره ارزش پلی اتیلن، احداث واحد جدید تولید این ماده غیر اقتصادی است و همین امر باعث شده پروژه همچون پتروشیمی دهدشت جذابیتی برای سرمایه گذاران نداشته باشد.
چه باید کرد؟
پیشتر گفته شد پتروشیمی های دارای تعریف غلط در مسیر خط لوله اتیلن غرب، باید متوقف گردند اما در مورد پتروشیمی های خط لوله دنا باید این واقعیت را پذیرفت که خود خط لوله و تمامی پتروشیمی های تعریف شده بر اساس آن دارای تعریف اشتباه هستند؛ لذا ضروری است تمامی طرح های وابسته به آن متوقف و اساسا مورد تجدید نظر قرار بگیرند.
نه تنها پتروشیمی دهدشت نمی تواند پیشرفتی داشته باشد، بلکه شهرستان را از یک طرح جایگزین مناسب محروم می کند و فضا را برای بسیاری از سودجویی ها با نام مجتمع پتروشیمی دهدشت باز نگه می دارد.
واقعیت این پتروشیمی باید برای عموم روشن شود؛ موضوع ایجاد شغل مستقیم برای ۳۵۰ نفر و اشتغالزایی غیرمستقیم ۳۵۰۰ نفر توسط پتروشیمی دهدشت برای استان کهگیلویه و بویراحمد، وعده ایست که از واقعیت موجود صنعت پتروشیمی به دور بوده و هیچگاه محقق نخواهد شد.