به گزارش مسیر اقتصاد افتتاحیه دوازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی ۲۷ آبان ماه با موضوع «نظم نوین جهانی؛ بازآفرینی قدرت ایران» در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در این رویداد بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، گفت: بزرگترین خطر امروز ایران این است که با عینک گذشته و با اقتصادی منفعل و نفتی به آینده نگاه کنیم. زیست نفتی ایران مدتهاست پایان یافته است. اگر در دهههای گذشته نفت را میفروختیم و دلار آن را از مسیر بانکهای اروپایی صرف نیازهای داخلی میکردیم، امروز چنین روندی ممکن نیست. حتی اگر تحریمها هم رفع شود، بازگشت به آن مسیر سرابی است که به دلایل متعدد قابل تحقق نیست؛ نه شرایط داخلی چنین اجازهای میدهد و نه تحولات جهانی. امروز کشورها برای افزایش امنیت انرژی، با تنوع مبادی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، به سمت اتکا به ظرفیتهای داخلی حرکت کردهاند.
وی افزود: ایران نیز اکنون نفت خود را عمدتاً به چین و کشورهای آسیایی میفروشد و بخشی از اقلام اساسی و نیازهای ضروری از این مسیر تأمین میشود، اما این روند پاسخگوی نیازهای توسعه و پیشرفت نیست. بنابراین به ابتکاری جدید نیاز داریم. باید از یک رویکرد منفعل مبتنی بر زیست نفتی به رویکردی مبتکر و چندبعدی حرکت کنیم و این ضرورت امروز ایران است.
جهانی تغییر کرده اما ایران با آن تطابق پیدا نکرده است
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ادامه داد: ارزش حقیقی صادرات نفت ایران در سالهای اخیر به یکسوم ارزش آن در دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۹۰ رسیده است. انتظارات ما همان گذشته باقی مانده، اما درآمدها کاهش یافته است. به نقطه عطف رسیدهایم؛ جادهای که در آن در حال حرکتیم پیچیده شده، اما ما هنوز تغییر مسیر ندادهایم و نتیجه آن ناترازی شدید میان درآمدها و هزینهها بوده است. بسیاری از مشکلات اقتصادی سالهای اخیر ناشی از همین عدم تطابق است.
وی افزود: تحولات جهانی نیز مؤید این است که اگر برای ایران پایان زیست نفتی فرا رسیده، در جهان نیز پایان جهانیسازی را شاهد هستیم؛ روندی که به سمت تجزیه و چندپارگی پیش رفته است. جریان سرمایهگذاری، تجارت و فناوری بر اساس مرزهای جدید در حال بازآرایی است. تحریم، جنگ تعرفهای، کنترل صادرات و تعرفههای تهاجمی نشانههای شکلگیری این شرایط جدید است. صندوق بینالمللی پول نیز پایان جهانیسازی را تأیید کرده است. جنگ اوکراین این روند را تشدید کرد؛ بهطوریکه رشد تجارت بین بلوکهای اقتصادی نسبت به رشد تجارت درون بلوکها کاهش یافته و این نشانی از کاهش اعتماد متقابل میان بلوکهاست.
تحریم امروز یک استثناء نیست
نگاهداری ادامه داد: از سال ۲۰۱۰ تاکنون شدت تحریمهای آمریکا بیش از ۱۰۰ کشور را دربرگرفته است و اتحادیه اروپا نیز چند برابر گذشته از بستههای تحریمی استفاده کرده است؛ بنابراین تحریم از یک استثناء به یک قاعده در جهان چندتکه تبدیل شده است.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به شرایط داخلی و جهانی گفت: این تحولات برای ایران پیام روشنی دارد. گسستن زنجیرههای ارزش جهانی و حرکت به سمت منطقهای شدن، فرصتی برای بازآفرینی نقش ایران فراهم کرده است. وقتی تحریمها افزایش مییابد، همه کشورها به سمت ایجاد سازوکارهای موازی در تجارت، ترانزیت، انرژی و ابزارهای تسویه مالی حرکت میکنند و ایران نیز میتواند از این فرصت بهره ببرد. ما نمیخواهیم ایران یک جزیره تحریمشده باشد؛ اما اگر رویکرد منفعل فعلی ادامه یابد، آینده ایران همین خواهد بود. هدف ما این است که ایران به محل اتصال کشورها تبدیل شود و برای این هدف ظرفیتهای لازم وجود دارد.
پایههای اساسی بازآفرینی قدرت ایران
وی افزود: بازآفرینی قدرت ایران چند پایه اساسی دارد. انرژی یکی از مهمترین آنهاست؛ ایران باید از صادرکننده نفت خام به قطب تجارت انرژی منطقه تبدیل شود. در حوزه ترانزیت، موقعیت جغرافیایی-سیاسی ایران امکان نقشآفرینی در کریدورهای شمال–جنوب و شرق–غرب را فراهم کرده و از این منظر میتوانیم به زنجیره ارزش منطقهای متصل شویم. در حوزه اقلام اساسی نیز ظرفیت تبدیل شدن به انبار غذای و داروی منطقه وجود دارد تا به عنصر ثباتبخش امنیت غذایی و دارویی تبدیل شویم. در صنعت و فناوری نیز باید از واردکننده فناوری به سمت شبکهسازی با کشورهایی برویم که به دنبال امنسازی زنجیرههای فناوری خود هستند و از توان شرکتهای دانشبنیان بهره ببریم. نهایتاً ایجاد سازوکارهای تسویه مالی با کشورهای طرف تجاری برای کاهش هزینهها و افزایش پیوندهای اقتصادی از الزامات بازآفرینی قدرت ایران است.
نگاهداری در پایان گفت: چنین اقداماتی میتواند به تنوعبخشی شرکای تجاری، تعریف نقش جدید در نظم نوین جهانی و تغییر جایگاه ایران از یک بازیگر منفعل به یک بازیگر فعال کمک کند. این مسیر تنها یک بسته اقتصادی نیست، بلکه ابعاد متعددی دارد و میتواند افقهای جدیدی پیش روی ایران قرار دهد. فرسودگی نظام تصمیمسازی ممکن است امروز به فرصتسوزی منجر شود، در حالی که جامعه ایران عطش تعریف قدرت جدید را دارد و باید با ایجاد این افقها به آن پاسخ داد. مرکز پژوهشهای مجلس نیز بارها اعلام کرده که آمادگی کامل برای مشارکت در بازآفرینی قدرت ایران را دارد.
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی

