۲۴ آبان ۱۴۰۴

مسیر اقتصاد؛ رسانه تصمیم‌سازان اقتصاد ایران

شناسه: ۲۱۴۳۴۴ ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰ دسته: انرژی
۰

در آمریکا رشد «صنعتی‌شدن هوش‌مصنوعی» موجب بیشترین افزایش تقاضای برق از زمان جنگ جهانی دوم شده است. قیمت برق خانگی از سال ۲۰۲۱ تاکنون نزدیک به ۴۰ درصد افزایش یافته است. نظام قیمت‌گذاری انرژی در آمریکا به نحوی است که این افزایش بار در ساعات اوج مصرف، فشار مالیاتی بر مصرف‌کنندگان را به شدت افزایش داده است. به این ترتیب فوری‌ترین اثر توسعه هوش مصنوعی، افزایش قبوض برق مردم آمریکا بوده است که از آن تحت عنوان «مالیات هوش مصنوعی» یاد می‌شود.

به گزارش مسیر اقتصاد آمریکایی‌ها می‌دانند که هوش‌مصنوعی با برق کار می‌کند و حالا کم‌کم متوجه می‌شوند که هزینهٔ آن را خودشان می‌پردازند. یک نظرسنجی سراسری از بیش از ۱٬۴۰۰ خانوار آمریکایی نشان می‌دهد که دوسوم مردم معتقدند هوش‌مصنوعی قبوض برق آن‌ها را افزایش داده است. بسیاری از آن‌ها نیز می‌گویند توان پرداخت بیش از ۲۰ دلار افزایش ماهانه را ندارند. این نگرانی بی‌اساس نیست. در حالی‌که شرکت‌های فناوری صدها میلیارد دلار برای ساخت مراکز دادهٔ جدید هزینه می‌کنند، جهش تقاضای برق خانوارها مجبور به پرداخت «مالیات برق هوش‌مصنوعی» شده‌اند.

واقعیت این است که مسئله، کمبود برق نیست. با وجود افزایش مستمر قیمت‌ها و وعده سیاستمداران برای ساخت نیروگاه‌های بیشتر، ظرفیت برق موجود کاملاً کافی است.

یک سیستم ازکارافتاده

مشکل اصلی، ساختار معیوب سیستم انرژی است. وزیر انرژی آمریکا، می‌گوید: «ما به الکترون‌های بیشتر نیاز نداریم. تنها چند ساعت در سال و در اوج مصرف به برق اضافه نیاز داریم. ۹۸ درصد زمان، ظرفیت ما بلااستفاده است.» قوانین قیمت‌گذاری قدیمی هزینهٔ واقعی اوج مصرف را پنهان می‌کنند و بار مالی را به دوش مردم عادی می‌اندازند. نتیجه این است که حتی در زمان وفور برق، هزینه‌ها افزایش می‌یابد. هم‌زمان رشد مصرف هوش‌مصنوعی این ساختار معیوب را به یک یارانهٔ نامرئی و بزرگ تبدیل کرده است. یارانه‌ای که مستقیماً از جیب مصرف‌کنندگان پرداخت می‌شود.

در سال ۲۰۲۵، شرکت‌های فناوری آمریکا ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار برای زیرساخت‌های هوش‌مصنوعی هزینه خواهند کرد؛ رقمی بیش از ۲ درصد تولید ناخالص داخلی، و بیشتر از سهم صنعت مخابرات در اوج دوران اینترنت.

رشد انفجاری تقاضا 

«صنعتی‌شدن هوش‌مصنوعی» موجب شدیدترین افزایش تقاضای برق از زمان جنگ جهانی دوم شده است. پیش‌بینی‌های بار پنج‌ساله از ۲۳ گیگاوات در ۲۰۲۲ به ۱۲۸ گیگاوات در ۲۰۲۵ رسیده است. همچنین پیش‌بینی می‌شود مصرف مراکز داده از ۴.۴ درصد برق آمریکا در ۲۰۲۳ به ۱۲ درصد تا سال ۲۰۳۰ برسد. از ژانویهٔ ۲۰۲۱ تاکنون نیز قیمت برق خانگی نزدیک به ۴۰ درصد افزایش یافته است.

در منطقهٔ PJM، شامل ۱۳ ایالت و واشنگتن دی‌سی، هزینهٔ حفظ پایداری شبکه یا همان «قیمت ظرفیت»، طی دو سال ۱۱ برابر شده است. تحلیلگران می‌گویند دوسوم این افزایش به دلیل رشد مراکز داده است. این افزایش یعنی ۹.۳ میلیارد دلار هزینهٔ اضافی قبوض برق در سال جاری؛ معادل ماهانه ۱۰ تا ۲۱ دلار «مالیات برق هوش‌مصنوعی» برای هر خانوار. اگر این الگو به سطح ملی گسترش یابد، آمریکایی‌ها ممکن است تا سال ۲۰۲۷ مجبور به پرداخت ۱۵ تا ۳۰ میلیارد دلار یارانهٔ سالانه برای هوش‌مصنوعی شوند.

چگونه ظرفیت بلااستفاده را آزاد کنیم؟

مشکل نه هوش‌مصنوعی است و نه پنل‌های خورشیدی که نیمه‌شب برق تولید نمی‌کنند؛ مسئله اصلی این است که چگونه ظرفیت بلااستفادهٔ شبکه را در زمان و مکان مناسب فعال کنیم.

برای درک بهتر، تصور کنید شرکت‌های هواپیمایی نتوانند برای پروازهای روز شکرگزاری بلیت گران‌تر بفروشند. در نتیجه مجبور شوند هواپیماهای زیادی بخرند تا فقط یک روز از سال همه را جابه‌جا کنند، در حالی‌که باقی سال هواپیماها بلااستفاده می‌مانند. اما قیمت بلیت در تمام سال بالا می‌ماند تا این هزینهٔ ظرفیت جبران شود. شبکهٔ برق آمریکا دقیقاً چنین ساختاری دارد: همهٔ خانوارها و کسب‌وکارهای کوچک تعرفهٔ ثابت می‌پردازند، چه قیمت برق ساعت ۳ صبح بسیار پایین باشد، چه هنگام موج گرما بسیار بالا.

«قیمت واحد برای همه» هزینهٔ واقعی اوج مصرف را پنهان می‌کند. هزینهٔ تأمین اوج مصرف ناپدید نمی‌شود؛ تنها میان همهٔ کاربران تقسیم می‌شود و قبوض را افزایش می‌دهد. این یعنی مصرف‌کنندگان مالیات برق هوش‌مصنوعی به مراکز داده پرداخت می‌کنند.

مصرف‌کنندگان بزرگ صنعتی چنین مشکلی ندارند، زیرا برق را از بازار عمده خریداری می‌کنند که قیمت‌ها لحظه‌ای تغییر می‌کند. آن‌ها می‌توانند مصرف خود را با شرایط قیمت تنظیم کنند و از پرداخت هزینه‌های سنگین اوج مصرف بگریزند. اما خانوارها و کسب‌وکارهای کوچک چنین امکانی ندارند و همین باعث ایجاد یک سیستم ناعادلانه می‌شود.

فناوری لازم وجود دارد

خبر خوب این است که فناوری لازم برای حل این بحران از مدت‌ها پیش وجود دارد. بیش از ۱۲۰ میلیون کنتور هوشمند اکنون در سراسر آمریکا فعال است و ۷۵ درصد خانه‌ها و کسب‌وکارها را پوشش می‌دهد. ترموستات‌های هوشمند، شارژرهای هوشمند خودروهای برقی و باتری‌های خانگی نیز روزبه‌روز رایج‌تر می‌شوند. این ابزارها می‌توانند بدون کاهش آسایش مصرف‌کننده، مصرف برق را به‌طور خودکار جابه‌جا کنند.

تأثیر همین جابه‌جایی‌های کوچک بسیار بزرگ است. تنها با انتقال مصرف در بالاترین ۲ درصد ساعات اوج مصرف، می‌توان ۱۲۶ گیگاوات ظرفیت آزاد کرد؛ ظرفیتی که برای تأمین رشد تقاضای پیش‌بینی‌شده تا ۲۰۳۰ کافی است و می‌تواند از ساخت ۲۵۰ میلیارد دلار نیروگاه جدید جلوگیری کند. در ژوئیه، ۱۰۰ هزار باتری خانگی در کالیفرنیا به‌طور هم‌زمان تخلیه شدند و ۵۳۹ مگاوات برق تأمین کردند؛ معادل پنج نیروگاه گاز طبیعی. گسترش همین برنامه می‌تواند از خاموشی‌ها جلوگیری کند و ۲۰۰ میلیون دلار صرفه‌جویی به همراه داشته باشد.

اما چرا چنین راه‌حل‌هایی همه‌گیر نمی‌شوند؟ پاسخ در ساختار مشوق‌هاست. حدود ۲۰۰ شرکت برقِ سرمایه‌گذارمحور که ۷۰ درصد جمعیت آمریکا را پوشش می‌دهند تنها زمانی سود می‌برند که زیرساخت بیشتری بسازند. هر دلاری که صرف نیروگاه‌ها یا خطوط انتقال جدید شود، سود تضمینی برای آن‌ها ایجاد می‌کند. اما راه‌حل‌هایی که بر «مدیریت مصرف» تکیه دارند، مصرف‌کننده را نجات می‌دهند اما برای شرکت‌ها درآمدزا نیستند. به همین دلیل است که این شرکت‌ها برنامه دارند تا سال ۲۰۲۹ حدود ۱٫۱ تریلیون دلار برای توسعهٔ زیرساخت‌های جدید خرج کنند.

مسیر پیش‌رو: اصلاحات ساختاری

یکی از راه‌حل‌های کلیدی، اصلاح ساختار بازار برق است. کنگره می‌تواند «مایل آخر» شبکه را مانند دههٔ ۱۹۹۰ در صنعت مخابرات آزادسازی کند. آن موج آزادسازی رقابت را افزایش داد، قیمت‌ها را کاهش داد و زمینه‌ساز نوآوری‌هایی شد که اینترنت، تلفن همراه و در نهایت هوش‌مصنوعی را به وجود آورد.

اصلاحات مشابه در بازار برق می‌تواند به خانوارها و کسب‌وکارهای کوچک اجازه دهد به قیمت‌گذاری لحظه‌ای دسترسی پیدا کنند و شرایط برابر با صنایع بزرگ داشته باشند. در این مدل، شرکت‌های برق همچنان وظیفهٔ نگهداری از خطوط را برعهده دارند، اما شرکت‌های دیگر می‌توانند خدمات و برق را از طریق همان زیرساخت مستقیماً به مصرف‌کنندگان عرضه کنند.

ایالت‌ها و اپراتورهای شبکه نیز می‌توانند برنامه‌های مدیریت مصرف را که امروز وجود دارند تقویت کنند. برای نمونه، کاربران خانگی می‌توانند بر اساس داده‌های واقعی کنتورهای هوشمند خود هزینه بپردازند، نه براساس الگوهای کلی مصرف تا از پرداخت مالیات برق هوش‌مصنوعی جلوگیری شود. کالیفرنیا نشان داده با مشوق‌های واقعی امکان مشارکت مؤثر فراهم می‌شود.

انقلاب هوش‌مصنوعی آغاز شده و تشنهٔ برق است. اما این موج تقاضا لزوماً تهدید نیست؛ بلکه می‌تواند فرصتی برای بازطراحی شبکهٔ برق باشد. تنها نیاز، ارادهٔ سیاسی و توان کارآفرینانی است که بتوانند در برابر پیچیدگی مقررات بایستند و مسیر جدیدی برای آیندهٔ انرژی ایجاد کنند.

منبع: فست‌کمپانی

انتهای پیام/ انرژی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.