۱۱ شهریور ۱۴۰۴

مسیر اقتصاد؛ رسانه تصمیم‌سازان اقتصاد ایران

شناسه: ۲۱۱۰۵۲ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۰ دسته: تجارت و دیپلماسی
۰

در شرایطی که بار دیگر تب تک نرخی کردن ارز در بین برخی از مسئولین دولت چهاردهم بالا گرفته است، باید توجه داشت که در شرایط تحریم و کمبود منابع ارزی، تصور تحقق این هدف منطقی نیست. از طرفی به دلیل کمبود منابع ارزی، تقاضا برای ارز رسمی به مراتب بیشتر از منابع حاصل از صادرات کشور است و از طرف دیگر به دلیل استفاده از نظام تراستی در نقل و انتقال پول، جریان ورود ارز به کشور به طور کامل قابل رصد و سیاستگذاری نیست. بنابراین پیش‌نیاز اساسی حرکت به سمت ارز تک نرخی تلاش برای ایجاد منابع ارزی پایدار (از طریق تقویت صادرات و جذب سرمایه) و نظام رسمی مبادلات ارزی با کشورهای طرف تجاری است. بدون این پیش‌نیازها، افزایش نرخ ارز رسمی کمکی به تک نرخی شدن ارز نخواهد کرد و به مانند تجربه سال گذشته، صرفا به جهش نرخ بازار غیر رسمی منجر می‌شود.

مسیر اقتصاد/ به تازگی وزیر اقتصاد به‌تازگی از تلاش برای تک‌نرخی‌کردن ارز سخن گفته است. در عین حال رییس بانک مرکزی با اشاره به تجربه شکست خورده سال گذشته دولت چهاردهم در افزایش نرخ رسمی ارز برای تحقق هدف ارز تک نرخی، با هرگونه افزایش نرخ ارز رسمی مخالفت کرده است. آنچه مسلم است اینکه تک نرخی بودن ارز مزایای متعددی برای اقتصاد کشور دارد اما به دلیل شرایط خاص اقتصاد ایران، چنین هدفی فعلا دور از دسترس است و اگر تلاش برای تحقق این هدف صرفا از طریق افزایش نرخ ارز رسمی انجام شود، نه تنها مزایایی حاصل نمی‌کند، بلکه بر وخامت اوضاع می‌افزاید.

برخی بر این باورند که دلیل چند نرخی بودن بازار ارز در ایران، تنها پایین نگهداشتن نرخ رسمی ارز از سوی بانک مرکزی و دولت است. این افراد معتقدند نرخ بازار غیر رسمی بر اساس تعادل عرضه و تقاضای آزاد شکل گرفته و باید به رسمیت شناخته شود؛ از این رو توصیه می‌کنند بانک مرکزی و دولت به جای تعیین نرخ رسمی، صرفا از نرخ بازار تبعیت کنند. اما این فرضیات و توصیه‌ها با واقعیت‌های اقتصاد ایران همخوانی ندارد. چنانچه سال گذشته نرخ ارز رسمی با همین هدف از پایینتر از ۴۰ هزار تومان تا حدود ۷۰ هزار تومان افزایش یافت، اما هدف تک نرخی شدن ارز محقق نشد.

تحریم و کمبود منابع، دلیل اصلی چند نرخی بودن ارز

اولین نکته در این خصوص اینکه در شرایط فعلی مبادلات خارجی ایران، به دلیل تحریم‌ها، امکان استفاده از نظام پرداخت رسمی وجود ندارد. علاوه بر این ایران با وجود تحریم‌ها به سمت ایجاد بسترهای رسمی و غیر قابل تحریم با کشورهای همسو در بین شرکای تجاری خود حرکت نکرده است. از این رو امروز مبادلات خارجی ایران از بسترهای غیر رسمی انجام می‌شود و امکان عرضه و تقاضای ارز در بازاری با شرایط مناسب وجود ندارد.

کمبود منابع ارزی نیز تعیین اولویت در تخصیص منابع به واردات کالاها را ضروری کرده است و در شرایط اولویت بندی واردات، ایجاد بازاری بین همه متقاضیان دریافت ارز برای واردات، منطقی نیست. مجموعه این موارد موجب شده است که سطح دسترسی متقاضیان مختلف با نیازهای وارداتی مختلف، به خرید ارز، یکسان نباشد و در چنین شرایطی چند نرخی شدن ارز اجتناب ناپذیر است و دولت و بانک مرکزی مجبورند برای تامین نیازهای اساسی در وهله اول و دیگر کالاهای مجاز وارداتی در وهله بعدی، نرخ رسمی تعیین کنند.

عرضه و تقاضای بازار غیر رسمی ارز چه ماهیتی دارند؟

نکته دیگر آنکه به دلیل عدم پاسخگویی به برخی نیازهای ارزی از سوی دولت و همچنین عدم مقابله اثرگذار با نیازهای سوداگرانه در بازار ارز و وجود تقاضای مهار نشده خروج سرمایه، در حال حاضر یک تقاضای بزرگ در بازار غیر رسمی شکل گرفته است. این متقاضیان ارز از آنجا که توان تامین ارز مورد نیاز خود در سامانه‌های رسمی را ندارند، حاضرند ارز را با قیمتی به مراتب بیشتر از نرخ رسمی، خریداری کنند.

از طرف دیگر عرضه ارز در بازار غیر رسمی ناشی ارائه اطلاعات نادرست و انتقال ارز از بازار رسمی به بازار غیر رسمی است. در واقع افرادی با کم اظهاری در صادرات ارز مازادی بدست می‌آورند، یا با بیش اظهاری در واردات کالاهای مشمول دریافت ارز رسمی، ارزی بیش از نیاز بدست می‌آورند و آن را به بازار غیر رسمی منتقل می‌کنند. انتقال و عرضه ارز در بازار غیر رسمی بدون شک هزینه دارد و این افراد به هیچ عنوان حاضر نیستند ارز مازاد خود را با قیمتی نزدیک نرخ رسمی، در بازار غیر رسمی عرضه کنند.

افزایش نرخ رسمی ارز برای تک نرخی کردن آن کافی است؟

بنابراین به طور خلاصه می‌توان گفت در شرایط حال حاضر کشور، محدودیت‌های تجاری به شکل گیری یک بازار غیر رسمی در حاشیه بازار رسمی منجر شده است و این تصور که اگر نرخ رسمی افزایش پیدا کند، نرخ غیر رسمی بالا نمی‌رود و تعادل خودش را دارد، صحیح نیست.

با تعیین هر قیمتی به عنوان نرخ رسمی ارز، انتقال ارز و عرضه آن در بازار غیر رسمی هزینه دارد. متقاضی ارز در بازار غیر رسمی نیز چون توان تامین ارز در بازار رسمی را ندارد، حاضر خواهد بود با نرخ بیشتری ارز را خریداری کند. بنابراین با افزایش نرخ در بازار رسمی، به طور حتم نرخ غیر رسمی نیز جهش می‌کند و اختلاف دو بازار کمتر نمی‌شود. در مقابل افزایش نرخ رسمی ارز و تلاش برای رساندن آن به بازار غیر رسمی، تنها چرخه‌ای از افزایش قیمت‌ها را آغاز می‌کند که در شرایط غیر رسمی بودن مبادلات، محدودیت منابع و ناتوانی در پاسخگویی به همه نیازهای ارزی، پایانی برای آن قابل تصور نیست.

تک نرخی شدن ارز چگونه ممکن می‌شود؟

تحقق شعار تک نرخی کردن ارز به پیش‌نیازهای متعددی نیاز دارد که تعیین مناسب نرخ در کنار ایجاد بسترهای رسمی برای مبادلات خارجی، افزایش درآمدهای صادراتی، بازگشت ارز حاصل از صادرات، جلوگیری سیستمی از اظهار قیمتی خلاف واقع در واردات و صادرات، کنترل جریان ریال و جلوگیری از مبادلات سوداگرانه ارز، از جمله آن‌هاست.

به طور خاص انتظار می‌رود ایران با کمک شرکای تجاری اصلی خود از جمله چین و روسیه، یک نظام پرداخت رسمی برای مبادلات دوجانبه و چندجانبه خود ترتیب بدهد که مبادلات مالی خارجی ایران بتواند از بستری قابل نظارت و سیاستگذاری انجام شود. همچنین ضروری است فرآیند تخصیص ارز در بازار رسمی تا جای ممکن تسهیل شود و زمان آن به میزان فعلی طولانی نباشد، چراکه در شرایط فعلی واردکنندگان به دلیل تاخیر در تامین ارز از مبادی رسمی، به سمت تامین ارز از بازار غیررسمی سوق پیدا می‌کنند و همین مسئله به بزرگتر شدن بازار غیر رسمی دامن می‌زند. ایجاد ظرفیت‌های صادراتی به منظور افزایش عرضه ارز در بازار نیز از دیگر پیش‌نیازهای اساسی حرکت به سمت ارز تک نرخی است.

انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.