مسیر اقتصاد/ در شرایط فعلی ایران باید در جنگ علیه اسرائیل ابتکار عمل را در دست بگیرد و با اقداماتی، به اقتصاد این رژیم ضربات اساسی وارد کند. فلج کردن اقتصاد اسرائیل برای رسیدن به نقطه امنیت ایران و ایجاد اطمینان خاطر درخصوص عدم حمله این رژیم به ایران و دیگر کشورهای منطقه در آینده ضروری است. یکی از مهمترین اقدامات برای فلج کردن اقتصاد رژیم صهیونیستی، ضربه زدن به جریان تامین انرژی آن است.
ضرورت آسیب رساندن به جریان تامین انرژی اسرائیل
باید توجه داشت که اسرائیل در طول روزهای اخیر بارها تلاش کرده است به میادین تولید انرژی و پالایشگاهها و پتروشیمیهای ایران آسیب وارد کند، بنابراین حتی درصورت در دستورکار قرار دادن سیاست اقدام متقابل نیز، ضربه به شریانهای انرژی اسرائیل باید بخشی جدایی ناپذیر از اقدامات آتی ایران باشد؛ در غیر اینصورت به دلیل عدم تنبیه بازدارنده، انتظار میرود در آینده نزدیک حملات اسرائیل به نقاط حساس اقتصاد ایران تشدید شود.
از این رو بایستی هر چه سریعتر در یک اقدام محاسبه شده و جامع با احتساب جوانب مختلف، پاسخگویی ترکیبی به این اقدام گستاخانه در دستور کار قرار گیرد؛ به گونهای که آثار آن بر بازار نفت منطقه و جهان و اقتصاد جهانی قابل توجه و مستمر باشد. آسیب رساندن به جریان تامین انرزی اسرائیل، در مقایسه با اختلال در مسیر تنگه هرمز، به مراتب اولویت بالاتری دارد؛ چراکه عواقب آن کمتر دامنگیر کشورهای منطقه و جهان میشود و به طور ویژه دشمن صهیونیستی را هدف قرار میدهد.
ترکیب تامین انرژی اسرائیل چگونه است؟
حدود ۴۵ درصد از سبد انرژی مصرفی رژیم صهیونیستی گاز طبیعی، ۳۷ درصد نفت خام، ۱۶ درصد زغال سنگ و مابقی از انرژیهای تجدیدپذیر است که در نمودار زیر نشان داده شده است.
مجموع ظرفیت پالایشی اسرائیل در دو پالایشگاه حیفا و اشدود معادل ۳۰۰ هزار بشکه در روز است که عمدتا از قزاقستان (۴۰ درصد) و آذربایجان (۲۰ درصد) تأمین میشود. حدود ۵۰ هزار بشکه نیز از هند و آمریکا تامین میشود. گابن و نیجریه (اعضای اوپک) و برزیل و مصر نیز سهمی اندک در تامین نفت اسرائیل دارند است.
تامین خوراک پالایشگاههای نفتی اسرائیل عمدتا از طریق روشهای ترکیبی و در نهایت از دریا به این رژیم میرسد. به طور خاص سه خط لوله باکو-تفلیس-ارزروم-جیهان با ظرفیت ۱.۲ میلیون بشکه در روز، تنگیز–نووروسیسک با ۱.۴ میلیون بشکه در روز و باکو-سوپسا با ۱۴۵ هزار بشکه در روز، نقشی اساسی در تامین خوراک پالایشگاههای نفتی اسرائیل دارند که در شکل زیر نشان داده شده است.
هیچ یک از خطوط لوله مذکور مستقیم به سرزمینهای اشغالی متصل نیست و محمولههای مربوطه از بنادر میانی به وسیله کشتی به بنادر اسرائیل منتقل میگردد؛ لذا علاوه بر خط لوله، زیرساختهای حیاتی دیگر در این حوزه، پایانههای اصلی واردات نفت خام رژیم هستند که عبارتند از: حیفا و اشکلون در دریای مدیترانه و ایلات در دریای سرخ. درخصوص واردات نفت، ۱۸۰ هزار بشکه نفت از واردات روزانه رژیم صهیونیستی از اشکلون وارد شده و کوچک ترین خطر و اخلالی در این شهر میتواند اسرائیل را به چالش بکشد.
درخصوص گاز طبیعی اسرائیل از سال ۲۰۲۰ به دلیل کشف میادین گازی تامار و لویاتان از واردکننده گاز به صادر کننده تبدیل شده است. مجموع تولید گاز این رژیم در سال ۲۰۲۲ حدود ۲۲ میلیارد متر مکعب بوده است که از این میزان ۴۰ درصد (به مصر و اردن) صادر میشود.
دو میدان گازی لویاتان و تامار مهمترین میادین گازی این رژیم هستند. تولید میدان تامار در سال ۲۰۲۳ برابر با ۹۵۰ میلیون فوت مکعب (معادل ۲۷ میلیون متر مکعب در روز) بوده است که ۳۸ درصد از کل تولید گاز طبیعی رژیم را تشکیل میدهد. اپراتور این میدان نیز شرکت آمریکایی شورون است. دو سوم از تولید این میدان به مصرف داخل میرسد. ۳۰۰ میلیون فوت مکعب به مصر صادر میشود و مابقی به اردن. در روزهای اخیر و درپی حملات موشکی ایران، تولید از این میدان به صورت موقت، متوقف شده است.
میدان گازی لویاتان نیز در شرایط عادی روزانه حدود ۱.۴ تا ۲.۱ میلیارد فوت مکعب (معادل ۴۰ تا ۵۹ میلیون متر مکعب در روز) تولید میکند. ۴۴ درصد از تولید گاز اسرائیل مربوط به این میدان است و در سال ۲۰۲۴ حدود ۹۸۰ میلیون فوت مکعب در روز از تولیدت این میدان به مصر صادر شده است.
در زمینه نیروگاههای تولید برق، نیروگاه اوروت رابین و روتنبرگ هر کدام با ظرفیت حدود ۲۵۰۰ مگاوات و با سوخت زغال سنگ، بزرگترین نیروگاههای رژیم هستند. نیروگاه جزر، هجیت، دالیا و دوراد نیز از مهمترین نیرگاههای گازی با ظرفیت ۱۳۳۲، ۱۰۳۰، ۸۶۰ و ۸۰۰ مگاوات هستند.
لیست اهداف پیشنهادی برای ضربه زدن به جریان تامین انرژی اسرائیل
پس از بررسی زیرساختها و شریانهای تأمین سوخت اسرائیل میتوان لیست اهداف متعددی برای ضربه زدن به جریان تامین انرژی این رژیم پیشنهاد کرد. به طور خاص میادین گازی شامل ۲ میدان گازی لویاتان و تامار، بنادر تخلیه و بارگیری محمولههای نفتی شامل بنادر اشدود، اشکلون، حیفا و ایلات، ۲ پالایشگاه حیفا و اشدود، ۳ خط لوله باکو – جیهان، تنگیز – نووروسیسک و باکو – سوپسا و ۷ نیروگاه تولید برق باید در اولویت حملات موشکی و خرابکاری سایبری قرار بگیرد. بعد از موفقیت در ضربه زدن به مراکز فوق، اهدافی نظیر مخازن ذخیرهسازی نفت و فرآورده و مراکز آب شیرین کن نیز میتواند اهداف حملات آتی ایران باشد.
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل