مسیراقتصاد/ در ساختار انرژی رژیم صهیونیستی، پالایشگاه حیفا جایگاهی راهبردی و بیبدیل دارد. این تأسیسات بزرگ که در منطقه شمالی سرزمینهای اشغالی واقع شده، روزانه توان پالایش حدود ۱۹۷ هزار بشکه نفت خام را دارا است؛ رقمی که معادل بیش از ۹.۸ میلیون تن در سال بوده و بهتنهایی بار سنگینی از تأمین سوخت این رژیم را به دوش میکشد.
تأمین ۸۰ درصد سوخت جت اسرائیل از پالایشگاه حیفا
اسرائیل که بهطور میانگین روزانه حدود ۲۵۰ هزار بشکه نفت خام وارد میکند، تقریباً کل نیاز انرژی خود را از طریق دو پالایشگاه اصلی، حیفا و اشدود، تأمین مینماید. در این میان، حیفا با ظرفیت دو برابر اشدود، بهعنوان ستون فقرات تأمین بنزین، گازوئیل و بهویژه سوخت جت شناخته میشود.
اهمیت پالایشگاه حیفا زمانی دوچندان میشود که بدانیم این مرکز، تأمینکننده بیش از ۷۰ درصد از بنزین و گازوئیل و حدود ۸۰ درصد از سوخت جت مورد استفاده هواپیماهای نظامی و غیرنظامی اسرائیل است. این میزان وابستگی، نشانگر تمرکز بالا در ساختار زیرساختی انرژی رژیم صهیونیستی است؛ تمرکزی که در شرایط بحران میتواند تبدیل به یک نقطهضعف راهبردی شود. در واقع، هرگونه اختلال در فعالیت حیفا بهمنزله ازکارافتادن یک مرکز اصلی لجستیکی برای فعالیتهای روزمره، صنعتی و نظامی این رژیم خواهد بود.
توقف پالایشگاه حیفا؛ فروپاشی زنجیره لجستیک نظامی و انرژی
در جریان حمله موشکی اخیر ایران به تأسیسات کلیدی در سرزمینهای اشغالی، پالایشگاه حیفا دچار اختلالی جدی در فعالیت شد. این اختلال نهتنها روند پالایش نفت خام را متوقف یا کند کرد، بلکه با ایجاد اختلال در ذخیرهسازی، پمپاژ و توزیع سوخت، آثار فوری و فراگیری بر شبکه تأمین انرژی اسرائیل بر جای گذاشت. برآوردهای امنیتی و اقتصادی حاکی از آن است که توقف کامل فعالیت پالایشگاه حیفا میتواند منجر به اختلال در حدود ۴۰ درصد از کل سبد انرژی اسرائیل شود؛ رقمی بسیار بالا که پیامدهای عمیق امنیتی و اقتصادی به همراه خواهد داشت.
این اختلال تنها یک مسئله تکنیکی یا صنعتی نیست، بلکه بهصورت مستقیم توان عملیاتی نیروهای مسلح رژیم را تحتتأثیر قرار میدهد. بدون دسترسی به سوخت جت، تحرک هوایی، گشتزنیهای مرزی، حملات هوایی و عملیاتهای پشتیبانی تهاجمی بهشدت محدود میشود. از سوی دیگر، کاهش عرضه گازوئیل و بنزین بر جابهجایی نظامی، تدارکات، تأمین مایحتاج و حتی تأمین برق برخی مراکز حساس تأثیر خواهد گذاشت. این شرایط بهویژه در زمان بحران امنیتی و جنگ، میتواند معادل با فلج شدن بخشی از ظرفیت دفاعی رژیم صهیونیستی باشد.
همچنین باید توجه داشت که زیرساختهای نظامی اسرائیل در طول دهههای گذشته بهشدت به فناوری، تحرک سریع و واکنش لحظهای وابسته شده است. بنابراین، اختلال در جریان انرژی نهفقط ابزارهای دفاعی بلکه ساختار تصمیمگیری، برنامهریزی عملیاتی و فرماندهی میدانی را نیز با چالش مواجه میسازد.
تلاشهای اضطراری برای جبران، اما بدون جایگزین پایدار
پس از اختلال در عملکرد پالایشگاه حیفا، آمریکا بهعنوان مهمترین متحد اسرائیل، اقدام به اعزام فوری ۲۶ فروند هواپیمای سوخترسان نظامی به منطقه کرد تا توان هوایی اسرائیل حفظ شود. این اقدام نشاندهنده آن است که رژیم صهیونیستی حتی برای ذخیرهسازی و توزیع اضطراری سوخت نیز به زیرساختهای داخلی خود اتکا ندارد و بهسرعت مجبور به دریافت کمک خارجی شده است. از سوی دیگر، واردات سوخت از طریق دو پایانه حیفا و اشکلون نیز بهشدت کند و محدود بوده و توان پاسخگویی به نیازهای گسترده و روزافزون داخلی را ندارد.
پالایشگاه اشدود، بهعنوان تنها پالایشگاه فعال باقیمانده، ظرفیت پالایش روزانه حدود ۱۰۰ هزار بشکه را دارد؛ حتی با فعالیت کامل اشدود، توان تأمین بنزین و گازوئیل به سطح بحرانی خواهد رسید و بههیچوجه امکان جبران سهم حیفا در تولید سوخت جت وجود ندارد. از این منظر، حمله موفق به حیفا را میتوان یکی از دقیقترین مصادیق هدفگیری زیرساختهای راهبردی دانست که پیامدهای آن از حوزه اقتصادی فراتر رفته و به بنیانهای امنیت ملی اسرائیل ضربه وارد میکند.
اشدود، اشکلون و بندر حیفا؛ سه نقطه کلیدی برای ترمیم قوای اسرائیل
در صورت حمله جمهوری اسلامی ایران به سه نقطه کلیدی اشدود، اشکلون و بندر حیفا، ساختار باقیمانده تأمین انرژی و پشتیبانی لجستیکی رژیم صهیونیستی با بحرانی کمسابقه و احتمالاً غیرقابل جبران مواجه خواهد شد. این سه مرکز، پس از آسیب شدید پالایشگاه حیفا، عملاً تنها مسیرهای زنده برای ورود، ذخیرهسازی و توزیع سوخت و فرآوردههای نفتی بهویژه برای بخش نظامی و زیرساختهای راهبردی اسرائیل هستند. پالایشگاه اشدود با ظرفیت ۱۰۰ هزار بشکه در روز تنها مرکز فعال پالایش باقیمانده محسوب میشود، در حالی که بنادر حیفا و اشکلون نقش حیاتی در دریافت کمکهای سوختی آمریکا و متحدان غربی ایفا میکنند.
اگر این نقاط هدف حمله موشکی یا پهپادی قرار گیرند، اسرائیل نهتنها بخش اعظم توان سوخترسانی خود را از دست میدهد، بلکه در تأمین سوخت جت، بنزین و گازوئیل برای نیروی هوایی، سامانههای زرهی، لجستیک نظامی و حتی حملونقل شهری نیز دچار فروپاشی خواهد شد. ازکارافتادن این سه مرکز میتواند اختلالاتی زنجیرهای در شبکه انرژی، حملونقل، ذخایر راهبردی و خدمات عمومی ایجاد کند که پیامدهای آن بهسرعت از سطح نظامی به حوزههای اقتصادی و اجتماعی نیز سرایت خواهد کرد.
در چنین شرایطی، رژیم صهیونیستی با کاهش شدید تابآوری عملیاتی، زمینگیر شدن نیروی هوایی، ناتوانی در تأمین سوخت موردنیاز نیروهای زمینی، و شکلگیری بحران انرژی در مراکز شهری مواجه میشود؛ بحرانی که با توجه به محدود بودن گزینههای جایگزین و طولانی بودن فرآیند ترمیم این زیرساختها، میتواند به یکی از عمیقترین چالشهای بقا برای اسرائیل در دهههای اخیر تبدیل شود.
منبع: رویترز
انتهای پیام/ انرژی