۱۸ خرداد ۱۴۰۴

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۲۰۷۴۹۸ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰ دسته: تجارت و دیپلماسی کارشناس: توحید ورستان
۰

جهان به سرعت از یک ساختار قدرت تک قطبی به چند قطبی، در حال حرکت است، زیرا افزایش استفاده از تحریم‌ها به عنوان ابزاری برای کشورداری، نارضایتی را افزایش داده و مفهوم کنترل نئوامپریالیستی در کشورهای جهان سوم در حال افزایش است. در این میان، روایت جنوب جهانی که توسط چین و سایر اقتصادهای نوظهور ترویج می‌شود، جذابیت بیشتری در میان جهان سوم از طریق سکوی بریکس مشاهده می‌شود.

مسیر اقتصاد/ به نظر می‌رسد صحنه جهانی برای رقابت جدید قدرت بین ایالات متحده و سایر کشورها آماده شده است. جهان به سرعت از یک ساختار قدرت تک قطبی به چند قطبی، در حال حرکت است. تمایل یکجانبه ایالات متحده در اداره سیاست بین‌الملل، قدرت‌های منطقه‌ای را به سمت به چالش کشیدن هژمونی آن و تلاش برای ایجاد یک نظم بین‌المللی عادلانه و منصفانه سوق داده است. قدرت‌های منطقه‌ای نوظهور، به ویژه چین، روسیه و هند، دارای قابلیت‌های بسیاری برای تقویت نفوذ خود در سیاست جهانی هستند. بارزترین نمود جمعی این تلاش، گروه‌بندی کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) است. توجه فزاینده به بریکس در گفتمان جهانی، این واقعیت را نمایان می‌کند که اقتصادهای نوظهور در تلاشند تا وابستگی خود را به مدل‌های غرب‌محور حکومت جهانی کاهش دهند. اکنون نیز بریکس در حال گذراندن مرحله حساب‌شده از گسترش خود است، زیرا صف اعضای مشتاق برای پیوستن به آن همچنان در حال گسترش است.

دلیل تغییر موضع واشنگتن به بریکس

بریکس به طور مؤثر ناامیدی فزاینده اقتصادهای نوظهور از دلار را آشکار کرده است. تحریم‌های یکجانبه که با ملاحظات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی اعمال می‌شوند، به سرخوردگی از دلار در بسیاری از مناطق جهان دامن زده‌اند. افزایش استفاده از تحریم‌ها به عنوان ابزاری برای کشورداری، نارضایتی را افزایش داده و مفهوم کنترل نئوامپریالیستی در کشورهای جهان سوم در حال افزایش است. این امر بسیاری از کشورها را بر آن داشت تا به دنبال جایگزینی دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی باشند. راهبرد دیگر، جایگزینی دلار با تجارت از طریق ارزهای ملی برای دور زدن مشکلات احتمالی استفاده از دلار است. این امر چالشی جدی برای توانایی ایالات متحده در فلج کردن اقتصاد کشورهای دارای سرپیچی استراتژیک ایجاد می‌کند.

رویکرد ایالات متحده نسبت به کشورهای عضو بریکس در مدت زمان کوتاهی به طرز چشمگیری تغییر کرده است. دولت بایدن حتی در ماه‌های پایانی دوره تصدی خود، بریکس را به عنوان نوعی تهدید نادیده می‌گرفت. اما دولت جدید در واشنگتن، بریکس را به عنوان تهدیدی احتمالی برای برتری مالی و سیاسی ایالات متحده در سراسر جهان تلقی می‌کند. در پی کاهش نسبی قدرت اقتصادی و مالی ایالات متحده، مجموعه‌ای از تعرفه‌ها مستقیماً توسط رئیس جمهور ترامپ به کشورهای عضو بریکس اعمال شده است تا از چنین تلاش‌هایی برای تضعیف دلار جلوگیری شود. کرملین در پاسخ به این موضوع اعلام کرد که چنین تهدیدهایی نتیجه وارونه خواهد داشت، زیرا کشورهای بیشتری در حال روی آوردن به استفاده از ارزهای ملی در تجارت و فعالیت‌های اقتصادی خارجی خود هستند.

چالش‌های پیوستن اعضای جدید

همچنین، پویایی مبهم پذیرش، تردید در مورد پذیرش (مانند ترکیه) و رد درخواست توسط کشورهای دعوت‌شده در چارچوب بریکس، به عنوان شاخصی از هویت در حال تکامل این بلوک و عدم قطعیت آن در شکل‌دهی به نظم جهانی عمل می‌کند. آرژانتین دعوت بریکس برای فرصت‌های اقتصادی بیشتر با ایالات متحده را رد کرده است. از سوی دیگر، عربستان با نگه داشتن کارت‌های خود، دعوت به عضویت خود را طفره می‌رود و این نشان دهنده جدی بودن نگرانی ایالات متحده از این بلوک است. از سوی دیگر، ورود اخیر کشورهایی مانند مصر، اتیوپی، ایران و امارات، گواه محکمی بر جذابیت و نفوذ رو به رشد این بلوک است.

اما توجه به این نکته مهم است که کشورهای بریکس یک گروه همگن از کشورها با اهداف و مقاصد مشترک نیستند. ورود کشورهایی از مناطق جغرافیایی متنوع می‌تواند به طور بالقوه ایجاد اجماع و تلاش مشترک در این گروه را دشوار کند. البته این مشکل را می‌توان از طریق اصلاحات ساختاری فرآیند تصمیم‌گیری کاهش داد.

رویکرد دوگانه دهلی در بریکس

علاوه بر این، تهدیدهای ترامپ علیه کشورهای عضو بریکس می‌تواند برای برخی کشورها، مانند هند، نگران‌کننده‌تر باشد. دهلی نو از جمله اعضای بنیانگذار این گروه است، اما آرمان‌های سیاست خارجی متفاوتی دارد. موقعیت متناقض هند به عنوان یک عضو متعهد بریکس، اما از نظر استراتژیک با قدرت‌های غربی به ویژه ایالات متحده، همسو است و پرسش‌های اساسی در مورد اثربخشی این پلتفرم ایجاد کرده است. انتخاب‌های سیاست خارجی هند با منافع استراتژیک ایالات متحده همسو است و به طور بالقوه قدرت جمعی بریکس را تضعیف می‌کند، زیرا برای پیشبرد هرگونه تلاشی، اجماع کامل بین کشورهای بریکس ضروری است. نقش هند در بریکس احتمالا به عنوان مجرایی برای نفوذ غرب عمل کند و استقلال استراتژیک این بلوک را تضعیف کند. دهلی به دلیل منافع سیاست خارجی خود، نه خود را به یک واحد پول مشترک بریکس متعهد می‌کند و نه به اصلاحات دلارزدایی پایبند است، این امر می‌تواند یک معضل بزرگ سیاست خارجی برای هند باشد.

افزایش جذابیت چین و بریکس

در حالی که کشورهای عضو بریکس به دنبال گزینه‌هایی برای تغییر شکل توزیع قدرت اقتصادی جهانی هستند، حتی تلاش‌هایی مانند پذیرش یورو توسط اقتصادهای سرمایه‌داری پیشرفته اروپایی نتوانسته است دلار آمریکا را از جایگاه خود به عنوان ارز غالب کنار بزند. بنابراین، کنار گذاشتن دلار به عنوان ارز غالب جهانی، تلاش جمعی زیادی را از سوی کشورهای ذینفع به قیمت تعرفه‌ها و تلاش‌های آمریکا برای بیگانه‌سازی می‌طلبد. در حالی که به نظر می‌رسد تهدیدات ترامپ تأثیر اندکی بر کشورهای بریکس دارد، در نهایت این کشورها را به سمت یافتن جایگزین‌هایی برای دور زدن فشارهای اقتصادی ایالات متحده، به ویژه با روی کار آمدن ترامپ، سوق می‌دهد. برای کشورهایی که به دنبال تنوع بخشیدن به گزینه‌های اقتصادی خود هستند، چین گزینه جذابی به نظر می‌رسد.

بنابراین، سیاست‌های حمایت‌گرایانه با هدف جلوگیری از کاهش قدرت ایالات متحده، می‌تواند در درازمدت از دیدگاه ایالات متحده، تأثیر معکوس بر کشورهای جهان سوم داشته باشد. همزمان با شروع شکل‌دهی ترامپ به اقتصاد جهان، گزینه‌های جایگزین برای اقتصادهای در حال توسعه جذاب‌تر به نظر می‌رسند و به روایت جنوب جهانی که توسط چین و سایر اقتصادهای نوظهور ترویج می‌شود، جذابیت بیشتری در میان جهان سوم از طریق پلتفرم بریکس مشاهده می‌شود.

منبع: مدرن دیپلماسی

انتهای پیام/ تجارت و دیپماسی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.