به گزارش مسیر اقتصاد هفتمین نشست از یازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی با موضوع «تغییر کاربری و خرد شدن اراضی کشاورزی»، شنبه ۸ دیماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۴ الی ۱۷ و با میزبانی «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» برگزار شد. این نشست، هفتمین نشست تخصصی از یازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی بود که در بازه آبان تا اسفندماه سال جاری با موضوع «امنیت غذایی؛ کشاورزی بهرهور و تجارت تحریمناپذیر» در حال برگزاری است. یازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی فرآیندی چندماهه است که با افتتاحیه شروع شده، سپس با چندین نشست تخصصی ادامه مییابد و در نهایت با برگزاری اختتامیه در تاریخ ۲۹ بهمن ماه و همزمان با سالروز ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به کار خود پایان میدهد. همچنین در جریان این همایش، به جای مقاله «طرح سیاستی» دریافت، بررسی و داوری میشود تا مورد استفاده تصمیمگیران و دستگاهها قرار گیرد.
در این نشست کارشناسان و مسئولان ارزیابی خود را از قوانین و مقررات حوزه اراضی کشاورزی و وضعیت اجرای آن ارائه کردند و درباره تاثیر خردی و تغییر کاربری اراضی کشاورزی در امنیت غذایی صحبت کردند. همچنین اقدامات لازم برای استفاده بهینه از اراضی مرغوب کشاورزی در تأمین امنیت غذایی و جلوگیری از تغییر کاربری آنها پیشنهاد و ارائه شد.
سوداگری در زمین و مسکن عامل اصلی تغییر کاربری و خرد شدن اراضی کشاورزی
عباس جهانبخش عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان در این نشست گفت: عامل اصلی تغییر کاربری و خرد شدن اراضی کشاورزی مسئله سوداگری در زمین و مسکن است و تا زمانی که با این مسئله مقابله نکنیم جلوگیری از تغییر کاربری و خرد شدن اراضی کشاورزی ممکن نیست.
وی افزود: در این راستا عرضه زمین متناسب با نیاز و کاهش تقاضای سوداگری ضروری است. همچنین اجرای کاداستر و مالیات بر ارزش زمین LVT می تواند اثرات بسیار مثبتی داشته باشد. آمایش سرزمینی برای مقابله با تغییر کاربری و خرد شدن اراضی کشاورزی اثر گذار است.
۲ الگوی رایج برای افزایش تولیدات کشاورزی
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان گفت: آمایش سرزمینی با دو الگوی رایج «صرفه به مقیاس» و دیگری «واحد مولد» اجرا می شود. الگوی غالب بر افکار عمومی الگوی صرفه به مقیاس است که می گوید اگر همه کاربریهای متعلق به یک خوشه صنعتی را کنار هم جمع کنیم، باعث ایجاد صرفه به مقیاس می شود؛ اما حقیقت این است که این الگو آسیب های جدی فراوانی نظیر آسیب های محیط زیستی، ناترازی انرژی و… به همراه دارد. در مقابل الگویی است که میگوید به جای تقسیم عمودی می توان بصورت افقی با تلفیق کاربریها تقسیم بندی ایجاد کرد. این الگوی تحت عنوان «واحدهای مولد» شناخته می شود که می تواند آثار مثبت بسیاری داشته باشد. به عنوان نمونه در کشور روسیه با واگذاری ۳ درصد اراضی زراعی کشاورزی به ۶۶ درصد جمعیت کشور، توانسته اند ۵۳ درصد محصولات کشاورزی خود را از این مسیر تامین نمایند. همچنین بهره وری در این اراضی خرد بسیار بالاتر است.
ایده تولید محصولات کشاورزی با الگوی خانوادگی در اراضی خرد
جهانبخش گفت: بر اساس گزارش ۲۰۲۱ فائو، اراضی زیر ۲ هکتار ۱۲ درصد اراضی کشاورزی جهان را شکل می دهد که ۳۵ درصد امنیت غذایی مردم دنیا را تامین میکنند، یعنی اتفاقا وقتی اراضی بزرگ می شوند به دنبال تامین کالاهای اساسی نیستند، چون اراضی بزرگ و کشت و صنعت دنبال فعالیت اقتصادی مثلا با تولید قهوه در آفریقا هستند و به کالای اساسی توجه ندارند. در روسیه ۵۳ درصد محصولات زراعی در اوقات فراغت مردم در داچاها (ویلاها یا خانههای تعطیلاتی) تولید میشود و روزانه ۴۵ دقیقه از آنها وقت میگیرد که البته داچاها عمدتا شغل اصلی نیستند و کمک خرج خانواده است.
وی افزود: تا قبل از ۲۰۰۸ مالکیت اراضی داچا متعلق به دولت روسیه بود اما از این سال که اراضی را به مردم واگذار کردند ناگهان عملکرد این مراکز تولیدی کاهش یافت.
زمین باید در اختیار کسی قرار بگیرد که آن را در راه تولید تصرف میکند
جهانبخش با اشاره به اینکه در مبانی دینی خود نیز شاهدیم که مثلا شهید صدر معتقد است زمین مالکیت بردار نیست، گفت: زمین باید در اختیار کسی قرار بگیرد که آن را در راه تولید تصرف میکند. تجربه دیگر الگوی کیبوتص در رژیم صهیونیستی است که کشت متناسب با مزیت خانوادگی افراد را در اولویت قرار دادند.
وی افزود: ۴ درصد جمعیت رژیم صهیونیستی در این اراضی فعالند که ۵۰ درصد محصولات غذایی مورد نیاز صهیونسیتها را تولید میکنند. در چین نیز مسکن و زراعت را در همدیگر ادغام کردند که در کتاب «دهقانی چین و جامعه روستایی» اشاره شده است ۱۰ درصد اراضی جهان که خرد هستند و اراضی آن زیر ۰.۳ هکتار است ۲۰ درصد غذای لازم جهان را تولید میکنند و این موضوع برای پارادایم آمریکایی یک چالش است؛ چرا که بر اساس منطق آنها نباید این روش جواب بدهد.
ظرفیت جدید تولید غذا و کشاورزی با کمک خانوادهها
جهانبخش اظهار داشت: تاکید میکنم که نباید ۱۸ میلیون هکتار اراضی کشاورزی موجود تقسیم و تخریب شود اما اگر قرار است ظرفیت جدیدی برای تولید غذا و کشاورزی ایجاد شود چه خوب است که از الگوهای جدید همچون داچا برای کشاورزی خانوادگی و در کنار زندگی متعارف استفاده شود.
وی افزود: موسسات جهاد سازندگی با مشاهده تجربیات جنوب شرق آسیا به این نتیجه رسیدند این الگو برای ایران هم مناسب است. به همین دلیل ۱۰ هزار هکتار از اراضی که درجه ۶ است در نقاط جنوبی کشور به ۱۲۴ نهاد و شخص برای اجرای الگوی مسکن مولد واگذار شده است. اگر خودمان نیاییم و زمین کافی مناسب با نیاز خارج از ۱۸.۵ میلیون هکتار به مردم اختصاص دهیم تا با الگوی خانوادگی تولید داشته باشند حتما این نیاز به همان اراضی مرغوب کشاورزی سرازیر و موجب خرد شدن اراضی میشود.
تغییر کاربری اراضی کشاورزی را باید صرفا از طریق مهار سوداگری برطرف کرد
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان گفت: تمرکز گرایی در آمایش سرزمینی آسیب های بسیار دارد که می توان به آلودگی ها و… اشاره کرد. مشکلات شهر تهران را از طریق توسعه افقی و عمودی نمی توان حل کرد و صرفا باید از طریق مهاجرت معکوس به شهرک های مولد مد نظر برطرف کرد.
وی افزود: مطالعات نشان داده که ۲۹ درصد مردم تهران آمادگی عملی مهاجرت دارند و حدود ۶۵ درصد نیز علاقه مند به مهاجرت هستند. به طور کلی باید گفت که مشکل خرد مقیاسی و تغییر کاربری اراضی کشاورزی را باید صرفا از طریق مهار سوداگری برطرف کرد در غیر این صورت به نتیجهای نخواهیم رسید.
انتهای پیام/ کشاورزی