مسیر اقتصاد/ عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ ابعاد گستردهای داشت و نه تنها ضربه سختی به اقتصاد، سیاست و امنیت رژیم صهیونیستی وارد کرد، بلکه برنامههای بلندپروازانهای همچون توسعه کریدور هند-غرب آسیا- اروپا (IMEC) را نیز به شدت تضعیف کرد. عملیات هفتم اکتبر ۲۰۲۳، نه تنها توسعه کریدور را کند کرد، بلکه آن را به طور کامل متوقف ساخت و عملا به کما برد.
عملیات هفتم اکتبر ایجاد کریدور IMEC را با چالش جدی مواجه کرد
کریدور IMEC یک مسیر تجاری و استراتژیک مهم طراحی شده است که از هند به سمت غرب امتداد مییافت. چرا که با عبور از شبه جزیره عربستان، مصر و سرزمینهای اشغالی، به اروپا میرسید. کشورهای ایتالیا و بریتانیا از جمله مقاصد اصلی کالاهایی بودند که از این مسیر جابهجا میشدند. این کریدور نقش مهمی در تحقق اهداف استراتژیک رژیم داشت. کریدور IMEC صرفا یک مسیر حمل و نقل نیست، بلکه یک شبکه پیچیده ترانزیتی است که در آن کشورها با تکیه بر مزیتهای نسبی خود به دنبال ایجاد ارزش افزوده بودند. با خنثی شدن این پروژه، ضربهای جدی به برنامههای توسعهای و نفوذ منطقهای رژیم وارد شد.
کریدور آی مک، رقیب جدی کریدورهای شرقی-غربی از جمله «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) چین محسوب میشد. این کریدور با اتصال چین، پاکستان، افغانستان، ایران، عراق، سوریه، لبنان و اروپا، یک مسیر جایگزین و رقابتی برای تجارت بینالمللی ایجاد میکرد. این کریدور به عنوان یک محور ارتباطی مهم، میتوانست نقش بسزایی در تقویت همکاریهای اقتصادی و سیاسی کشورهای منطقه ایفا کند.
ایجاد کریدور IMEC، میتوانست نفوذ قدرتهای خارجی در منطقه را افزایش دهد و کشورهای جبهه مقاومت را با چالشهای جدی در حوزه اقتصاد و سیاست مواجه کند. لذا عملیات طوفان الاقصی ضربه مهلکی بر کریدور وارد کرد و به شدت به زیرساختها و فعالیتهای آن آسیب رساند. این ضربات نه تنها سرمایهگذاریهای آتی در این پروژه را با تردید مواجه میکند، بلکه برنامهریزیهای استراتژیک رژیم را نیز مختل خواهد کرد. این اقدام موقعیت سیاسی جبهه مقاومت را تقویت کرده و به آنها اجازه میدهد تا فشار بیشتری بر رژیم وارد کنند.
طرحهای بلندپروازانه اسرائیل برای سلطه بر انرژی دنیا
برخی منابع تخمین زدهاند که بخشهایی از دریای مدیترانه که در مجاورت نوار غزه قرار دارد، حاوی ذخایر عظیم گازی به ارزش تقریبی ۵۰۰ میلیارد دلار است. این کشف جدید، اهمیت استراتژیک این منطقه را دوچندان کرده است. برخی تحلیلگران معتقدند که حتی اگر حملات نظامی هفتم اکتبر اتفاق نمیافتاد، رژیم همچنان قصد داشت غزه را ویران کند و مردم را آواره سازد.
به عبارت دیگر، حمله هفتم اکتبر تنها بهانهای برای اجرای نقشه از پیش طراحی شده رژیم برای تصرف و تخریب غزه بود. هدف اصلی، تضمین امنیت کریدور ایست مد (EastMed) و دسترسی به ذخایر عظیم گازی غزه است. برای دستیابی به این هدف، فشار بر مردم برای تخلیه این منطقه اعمال میشود.
رژیم صهیونیستی با اجرای چنین برنامهای، به دنبال تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی و تاثیرگذار در بازار جهانی انرژی است. هدف این رژیم، سلطه بر بازار گاز و انرژی و ایجاد یک تحول اساسی در این حوزه است. حتی اگر حادثه هفتم اکتبر رخ نمیداد، رژیم صهیونیستی به دنبال فرصتی برای تحقق این اهداف و اعمال نفوذ در منطقه بود.
یکی از انگیزههای اصلی این برنامه، همکاری در حوزه انرژی با ترکیه بود. این برنامه بر این باور بود که میتوان با رژیم حاکم بر این کشور، سرمایهگذاری مشترک انجام داد. با این حال، گروههای مقاومت، سناریوهای متفاوتی را میتوانند پیشبینی کنند. یکی از این سناریوها، فروپاشی این نوع همکاریها است.
کاهش شدید درآمدهای ارزی رژیم صهیونیستی در پی جنگ علیه غزه
جنگ اسرائیل علیه غزه از همان آغازین مراحل خود، با گسترش ناامنی، صنعت گردشگری را به شدت تحت تاثیر قرار داد. بر اساس گزارش تایمز اسرائیل، درگیریهای اخیر به طور کامل صنعت گردشگری در این منطقه را فلج کرده و ورود گردشگران به صفر رسیده است. این امر نشان میدهد که ناامنی ناشی از جنگ، یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده صنعت گردشگری است.
قبل از این، سالانه میلیونها گردشگر از سراسر جهان به سرزمینهای اشغالی سفر میکردند و درآمد ارزی قابل توجهی برای رژیم صهیونیستی به همراه داشت. اما با توجه به شرایط امنیتی فعلی، گردشگری تقریباً به صفر رسیده است. این کاهش شدید در ورود گردشگران، ضربهای بزرگ به اقتصاد رژیم وارد کرده و منابع درآمدی آن را به شدت کاهش داده است.
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی