مسیر اقتصاد/ در یادداشت قبل، پس از مطالعه چگونگی و اهداف پیدایش فین تک ها در بازارهای مالی، به انواع آنها و کیفیت تاثیر فین تک ها در اقتصاد و اثر بر شاخص های کلان اقتصادی اشاره شد.
در این یادداشت برآنیم تا با بررسی دقیق تر انواع تقسیم بندی های فین تک ها، به روندهای رو به رشد این صنعت در آینده اشاره کنیم.
در نگاهی کلی، فعالیت فین تک ها به ۵ دسته تقسیم می شود:
۱- فین تک های صنعت محور:
این دسته از تکنولوژی مالی، بیشتر با تمرکز بر صنعت بانکداری و صنعت بیمه به ایفای نقش می پردازد. اگرچه ایده اولیه فین تک ها، جبران ناکارآمدی واسطه های مالی سنتی بود، ولی باتوجه به ریشه های عمیقی که نهادهای واسطه گری قبلی مانند بانک ها و بیمه ها در اقتصاد کشورها دوانده اند، تاکنون امکان فعالیت مستقل فین تک ها از نهادهای مالی میسر نبوده است و عمدتاً واسطه های سنتی بعنوان سرمایه گذاران اصلی تکنولوژی مالی شناخته شده اند و ظرفیت فین تک ها را به مزیت رقابتی خود در افزایش سهم بازار و کاهش هزینه های عملیاتی تبدیل کرده اند. این امر در سالهای اخیر بدین صورت انجام پذیرفته است که بانک ها با افتتاح شعب مجازی، گسترش دستگاه های ATM، اینترنت بانک، موبایل بانک و … از افتتاح شعب فیزیکی پرهیز کرده و هزینه های عمومی و اداری خود را کاهش داده اند. همچنین بانکها و بیمه ها بواسطه ارائه خدمات خود در بستر تکنولوژی های جدید، درآمد غیر عملیاتی (off-balance sheet income) خود را افزایش داده که این امر به پوشش بیشتر ریسک آنان در برابر نرخ سود و سایر متغیرهای اثرگذار در بازار منجر شده است.
۲- فین تک های فرآیند محور:
تکنولوژی های مالی فرآیند محور درصدد آن هستند تا با استفاده از ظرفیت فناوری، در زمینه منظم و یکپارچه سازی داده های مالی و استفاده هوشمند و حداکثری از آنان فعالیت کنند. زمینه فعالیت فین تک ها در این بخش بدین صورت است که با جمع آوری و تهیه پایگاه های داده، از اطلاعات مالی منتشره در بازارهای مالی اعم از شرکت ها، بانک ها، بیمه ها، مشتریان، قوانین و … امکان تامین مالی بهینه برای صاحبان صنایع و امکان سرمایه گذاری برای صاحبان وجوه را فراهم آورند. برای مثال، تامین مالی جمعی (Crowdfunding) یکی از ثمرات فعالیت های فین تک هایی است که بر فرآیندهای موجود در بازارهای مالی تمرکز کرده و برای اهداف مختلف مانند خیریه، ساخت فیلم، طراحی و اجرای پروژه های عمرانی و غیره، سرمایه های سرگردان خرد را جمع آوری نموده و به فعالیت مورد نظر بدون واسطه اختصاص می دهند و سرمایه گذار امکان رصد بی واسطه وجوه خود را تا پایان مدت سرمایه گذاری خواهد داشت.
۳- فین تک های مشتری محور:
این گروه از فین تک ها با مطالعه ای که بر نیازهای عمده و رفتار اقتصادی مشتریان خرد و کلان در بازارهای مالی دارند به ارائه خدمات به آنان می پردازند. بعنوان نمونه در شبکه بانکی کشور، تقسیم بندی های متفاوتی از خدمات و یا انواع بانک ها به تجاری، توسعه ای، شرکتی، خرد و غیره وجود دارد، که هریک از این تقسیم بندی ها مبتنی بر نیازهای گوناگون مشتریان صورت پذیرفته است. بر اثر توسعه و به خدمت گیری تکنولوژی مالی در هریک از انواع بانک های مذکور، علاوه بر اینکه تسهیل ارائه خدمات تخصصی مربوط به آن نوع بانک انجام شده است، بانک ها را قادر به ارائه خدمات سایر بانک ها کرده و عملاً بانک های تجاری به سوپر مارکت های مالی تبدیل شده اند که این طیف متنوع از خدمات مالی که در بستر تکنولوژی اتفاق می افتد، مفهومی به نام صرفه جویی های ناشی از وسعت (economies of scope) را تحقق بخشیده است. مفهومی که به معنای کاهش هزینه های تولید و یا ارائه خدمات می باشد.
۴- فین تک های تعاملی:
این دسته از فین تک ها در سال های اخیر بیشتر در تجارت الکترونیک نقش بازی کرده و از نظر نوع تعامل به دسته های متعددی تقسیم می شود که عبارتند از:
- ارتباط بنگاه و بنگاه :(B2B) به الگویی از تجارت الکترونیکی گویند, که طرفین معامله بنگاه ها هستند .
- ارتباط بنگاه و مصرف کننده (B2C) : به الگویی از تجارت الکترونیک گویند که بسیار رایج بوده و ارتباط تجاری مستقیم بین شرکت ها و مشتریان می باشد .
- ارتباط مصرف کننده ها و شرکتها (C2B) : در این حالت اشخاص حقیقی به کمک اینترنت فراورده ها یا خدمات خود را به شرکت ها میفروشند .
- ارتباط مصرفکننده با مصرفکننده (C2C) : در این حالت ارتباط خرید و فروش بین مصرفکنندگان است .
- ارتباط بین بنگاهها و سازمانهای دولتی (B2A) : که شامل تمام تعاملات تجاری بین شرکت ها و سازمان های دولتی میباشد . پرداخت مالیات ها و عوارض از این قبیل تعاملات محسوب میشوند .
- ارتباط بین دولت و شهروندان (G2C) : الگویی بین دولت و توده مردم میباشد که شامل بنگاههای اقتصادی, موسسات دولتی و کلیه شهروندان است.
- ارتباط بین دولتها (G2G) : این الگو شامل ارتباط تجاری بین دولت ها در زمینه هایی شبیه واردات و صادرات میباشد .
۵- فین تک های فعال از حیث موقعیت بازار:
این قسم از تکنولوژی های مالی بسته به آنکه استفاده کننده از تکنولوژی، چه جایگاهی در بازار دارد، به ارائه خدمات می پردازد. برای مثال، یک بانک در برابر هریک از طرف های مورد تعامل خود، نقش متفاوتی بر عهده دارد. هر بانک در برابر بانک مرکزی، بازار بین بانکی، مشتریان خرد، مشتریان کلان، شرکت های زیرمجموعه خود و غیره ارتباطات متفاوتی بر عهده دارد که این تعدد تعاملات، اهداف، پشتوانه و نیازهای گوناگونی را پاسخ می دهد که فین تک ها با ورود به این حوزه ها، با سامان دهی، تسریع و بهینه کردن روابط، به بهبود آنها کمک شایانی کرده اند.
در پایان لازم به ذکر است که فین تک ها با ورود به بازارهای پول و سرمایه، دسترسی و گستردگی خدمات قابل ارائه در این بازار را نه تنها ارتقا داده اند بلکه هزینه های کارگزاری و سرمایه گذاری موجود در شکل سنتی آنها را اصلاح و یا بکلی حذف نموده اند؛ ظرفیتی که میتواند با گسترش زیرساخت های آن، به تخصیص بهینه منابع و افزایش سودآوری بینجامد.