مسیر اقتصاد/ مسکن حاشیهای، غیر رسمی، بدمسکنی، بیمسکنی، زاغه نشینی و… مفاهیمی نزدیک به یکدیگر هستند که باید در کنار هم دیده شوند. معمولا وضعیت نابسامان مسکن از جنبههای مختلف، تحت یکی از این مفاهیم جای میگیرد. سیمای کالبدی نابهنجار، مساکن غیر مقاوم، فضای زیست محدود، سیستم دفع نامناسب فاضلاب و زباله، کمبود خدمات شهری، استفاده بدون مجوز از آب و برق، نارسایی حملونقل، کمبود خدمات آموزشی، بهداشتی و فضای سبز از مشخصههای مسکن نامناسب است. مصرفکننده مسکن گاهی با مشکلاتی از این دست مواجه میشود و به دلیل نداشتن توانایی خرید به حاشیهنشینی و بدمسکنی روی میآورد.
رشد حداکثری اسکان غیر رسمی در حاشیهنشینی شهرها
معمولا مساكنی كه در حاشيه شهرها به دليل قيمت پايينتر ایجاد میشوند؛ غيررسمى نيز هستند و مجوزهاى مربوطه را أخذ نكردهاند. تعداد واحدهاى مسكونى، تعداد ساختمانها، ميزان مساحت بافت حاشيهاى تعداد خانوار و جمعيت ساكن در اين فضاها مىتواند ميزان حاشيهنشينى را در قالبهاى مختلف بسنجد. با اندازهگيرى ميزان فضاى حاشيهنشينى مىتوان سرمايهگذارى لازم براى سامان بخشى به آن را نيز تخمين زد.
ايجاد شبکههاى زيرساختى مناسب، قانونمند كردن ساختوساز، اعطای مجوزهاى لازم و… بخشى از اقدامات لازم براى ساماندهى حاشيه شهر است. همچنين شاخص خانوارهاى حاشيهنشين نسبت به كل خانوارها يا مسكن حاشيهاى نسبت به كل مسكن در هر استان و منطقه در مقايسه با استانها و مناطق ديگر مشخص میكند كه هر منطقه چهمقدار درگير پديده حاشيهنشينى است؛ به اين شاخص اخير، نرخ حاشيهنشينى گفته میشود.
دانستن حجم خانوارهايى كه با بدمسكنى مواجه هستند، براى برنامهريزى و اختصاص منابع لازم به آنها اهميت دارد. حاشيهنشينى هستههاى خودرو، زاغهنشينى، آلونك، اتاق حلبى و… از جمله مهمترين مصاديق بدمسكنى هستند. تعداد خانوارها و افرادی كه دچار پديده بدمسكنى هستند، مىتواند نقاط ضعف ساختار اقتصادى حاكم بر بخش مسكن را نشان دهد. مشابه شاخصهاى قبلى تعـداد واحد، ساختمان، جمعيت و مساحت فضايى كه درگير پديده بدمسكنى است، میتواند بهعنوان شاخصهاى محاسبه ميزان بدمسكنى بهكار رود.
زاغه نشینی از اشکال حاد سکونت در حاشیهنشینی شهرها
زاغهنشينى نيز از اشكال بدمسكنى است که در حاشیه شهرها اتفاق میافتد. به بخشى از جمعيت كه در مسكنهاى نامناسب در محلات فقيرنشين زندگى مىكنند و از ابتدايىترين خدمات مسكن محروم هستند، زاغهنشين گفته مىشود. تراكم بالا، عدم دسترسى به منابع آب بهبوديافته مناسب، عدم دسترسى به سرويس بهداشـتى، فضـاى نامناسب و كوچک، عدم دوام ساختمان و وجود نشانههايى از مظاهر فقر از ويژگیهای اصلى اين نوع مسكن است.
زاغهها با چهار ویژگی اصلی شناخته میشوند:
الف) جمعيت ساكن در زاغهها به منابع آب، سرويس بهداشتى و ساير زيرساختهاى بهبود يافته و ايمن دسترسى ندارند.
ب) امنيت تصدى مسكن براى زاغهها تأمين نشده است و هر لحظه ممكن است خانههاى آنها مشمول حكم تخليه يا تخريب شود.
ج) مسكن زاغهنشينها بیدوام بوده و از مصالح بیكيفيت ساخته شده است.
د) فضای كافى در زاغهها در دسترس نيست و با مشكل تراكم جمعيت در مسكن مواجهاند. تجمع بيش از دو نفر يا طبق برخى منابع تجمع بيش از چهار نفر در يك اتاق تراكم بالا محسوب مىشود؛ بنابراين به ازای هر دو نفر بايد حداقل يك اتاق موجود باشد؛ البته شاخصهاى ديگرى مثل تعداد خانوار در مسكن؛ فضاى سرانه مسكونى و تراكم نفر در واحد مسكونى نيز به عنوان شاخصهايى براى سنجش تراكم بهكار مىرود. مطابق چهار ويژگى نام برده میتوان زاغهها را شناسایى و سرشمارى كرد. براى رفع مشكلات زاغهنشينى نيز بايد مشكلی كه به عنوان شاخص شناسایى زاغه بيان شده، حل شود؛ يعنى دسترسى به آب، سرويس بهداشتى مناسب، فضاى كافى و دوام و استحكام مسكن ايجاد شود.
مقدمه مهار حاشیهنشینی، شناخت مشکلات و علت شکلگیری آن
ساختوسازهای حاشیهای معمولاً بدون رعایت اصول فنی و ایمنی، بدون کسب مجوزهای قانونی و رسمی، بدون استفاده از مصالح مناسب، بدون دسترسی مناسب به امکانات رفاهی و خدماتی و با تفاوتهای کالبدی آشکار در مقایسه با ساختمانهای مرکز شهر است. بخشى از رشد حاشيهنشينى معلول رشد قيمت زمينهاى شهری است؛ وقتى افزايش قيمت زمينهاى شهرى بيشتر از افزايش قيمت در حاشيه شهر باشد، خانوارها مجبورند براى رفع نيازهاى مسكنى خود به حاشيه شهر بروند.
نسبت جمعيت ساكن در اين نوع اقامتگاهها به كل جمعيت نشان دهنده بخشى است كه درگير مسكن نامناسب يا حاشیهنشینی هستند. این قشر از جامعه به ویژه زاغهها عمدتا توسط نهادهاى عمومى مورد توجه قرار نمیگيرند و به عنوان يک بخش از شهر شناخته نمىشوند. به همين دليل با مشكلات زيادى دستوپنجه نرم مىكنند، اما با توجه به مشکلات زیاد این قشر به عنوان بخش آسیبپذیر جامعه، بايد حاشیهنشینی، انواع و علت شکلگیری آن را شناخت تا بتوان از رشد آن جلوگیری کرد و برای حل مشکلات ساکنان اقدام نمود.
منبع:
برداشتی از کتاب شاخصهای سیاستگذاری مسکن، ایمان عابدی و محمد سلیمانی (۱۴۰۳)
انتهای پیام/ مسکن