به گزارش مسیر اقتصاد افرادی که از روند فعلی جهانی سازی منتفع میشوند بسیار محدود هستند و در مقابل تعداد زیادی از مردم جهان از روند فعلی جهانی سازی متضرر میگردند.
انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا و همچنین تضعیف جایگاه سازمان توسعه تجارت و عقب نشینی کشورها از تجارت آزاد نشان داده است که روند فعلی جهانی سازی در بحران قرار گرفته است.
در حال حاضر قراردادهای تجاری همچون قرارداد تجارت آزاد و سرمایهگذاری مشترک بین آمریکا و اتحادیه اروپا و قرارداد تجارت آزاد بین کانادا و اتحادیه اروپا در بن بست قراردارند و چشم انداز مناسبی برای دستیابی به توافق در مقابل آنها نیست. همچنین دیگر قراردادهای تجاری همچون قرارداد تجارت آزاد دو سوی اقیانوس آرام به طور رسمی از طرف آمریکا لغو شده است.
در چنین شرایطی میتوان گفت وضعیت جهانی سازی وضعیت مناسبی نیست و در بین مردم جهان طرفداران زیادی ندارد. وقتی مردم موافق جهانی سازی نباشند، نمیتوان انتظار داشت روند آن توسعه یابد، بلکه در مقابل نیروهایی که با آن مخالف هستند فرصت بیشتری برای پیشبرد اهداف خود پیدا میکنند و اقتصاد جهانی را از روند فعلی جهانی سازی دور مینمایند.
برخی کارشناسان که موافق جهانی سازی و تعامل سازنده بین کشورهای جهان هستند نیز معتقدند روند جهانی سازی که تاکنون در جهان پیاده سازی شده، در وضعیت بحرانی قرار دارد؛ چراکه نتوانسته است آنطور که شایسته است روند اقتصاد جهانی را به سمت مناسبی سوق دهد. درحال حاضر تعداد افرادی که از روند فعلی جهانی سازی منتفع شدهاند بسیار کمتر از افرادی است که از آن متضرر شدهاند.
از نظر مردم، جهانی سازی شرکتها، با تشویق رقابت جهانی در بخشهای مختلف اقتصادی همچون کشاورزی موجب شده است فشار بر حقوق و دستمزد کارگران افزایش یابد. برخی معتقدند شاید داشتن یک بازار جهانی برای محصولی مانند تلفن همراه قابل تصور و مناسب باشد، اما حرکت به سمت جهانی کردن بازار محصولاتی مانند شیر و یا گوشت چندان قابل توجیه نیست.
روند فزاینده حمایت کشورها از تولیدکنندگان داخلی، اعمال محدودیت بر واردات کالا و ملیگرایی در بسیاری از کشورها قابل مشاهده است؛ چنانچه در مورد رأی مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا و رأی مردم آمریکا به انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور این کشور رخ داده است و در دیگر کشورها نیز تمایل مردم به سمت احزاب ملی گرا و کاهش تمایل به احزاب طرفدار توسعه بیشتر شده است.
در حال حاضر از عملکرد مردم کشورهای جهان اینطور استنباط میشود که مخالف جهانی سازی هستند. مقامات بسیاری از کشورها نیز شعارهایی در مخالفت با روند فعلی جهانی اعلام میکنند، اما در برخی موارد زمانی که به قدرت میرسند – مانند کشورهای یونان، سوئد و لوکزامبورگ – تمامی شرایط تحمیلی از دیگر کشورها را میپذیرند. این مسئله موجب تشدید ناراحتی مردم شده است.
اکنون سیاستمداران کشورهای غربی باید به این سئوال پاسخ دهند که چرا مردم این کشورها به سمت احزاب ملی گرا تمایل پیدا کردهاند. به نظر میرسد پاسخ این سئوال عملکرد ضعیف و شکست سیاستهای موافقان روند فعلی جهانی سازی بوده است.
موضوع جهانی سازی یکی از محورهای بحث در نشست ماه آینده سران کشورهای G20 خواهد بود. اما به نظر نمیرسد سران این کشورها بتوانند در این موضوع به یک تفاهم برسند و بر سر انجام یک دسته امور مشترک توافق نمایند.
در حال حاضر کشورهایی همچون چین و آلمان به دلیل بالا بودن صادراتشان به دیگر کشورهای جهان، حامی تجارت آزاد هستند و در مقابل آمریکا و برخی دیگر از کشورها مخالف وضعیت علی اقتصاد جهان هستند و اصلاح در وضعیت فعلی را ضروری میدانند. بنابراین دستیابی به یک توافق در وضعیت فعلی دشوار به نظر میرسد.
در فرانسه نیز گرچه آقای ماکرون به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده و نامزد ملی گرای افراطی رأی کافی را بدست نیاورد، اما افزایش چشمگیر رأی نامزد ملیگرا به وضوح نشان میدهد که مردم از وضعیت فعلی ناراضی هستند و ادامه وضعیت فعلی امکان پذیر نیست. در دیگر کشورها همچون ایتالیا نیز چنین وضعیتی حاکم است. بنابراین در زمینه روند جهانی سازی سران کشورهای G20 نخواهند توانست به یک توافق جامع دست یابند.
تغییر در رویکرد مردم کشورهای جهان به روند فعلی جهانی سازی میتواند اتفاقی مناسب و در جهت بهبود وضعیت باشد. سران کشورهای G20 نیز لازم است این حقیقت را دریابند و اصلاحاتی در روند جهانی سازی به وجود آورند.
اکنون دورهی تک صدایی اقتصاد لیبرال در دنیا و حاکمیت مطلق آن بر کشورهای جهان به سر آمده است. اکنون مردم کشورهای جهان خواهان نظام های جایگزین هستند که مضرات نظام اقتصاد لیبرال را نداشته باشد، و سیاستمداران باید در جهت برآوردن این خواست مردمی حرکت کنند.
منبع: اسپوتنیک