مسیر اقتصاد/ از جمله تعاریف ابتدایی و متداول برای کارکرد بازارهای مالی، انتقال وجوه مازاد از صاحبان سرمایه به کسانی است که فرصت و توانایی تولید داشته ولی دچار کمبود منابع هستند. این امر با پیدایش بازارهای پول و سرمایه و گسترش نهادهایی مانند بانک، شرکت های سرمایه گذاری و… در طول زمان انجام پذیرفت.
وظیفه ای که این موسسات در قبال صاحبان وجوه داشتند، تخصیص آن به فعالیت های سودآور و بازگشت اصل و سود سرمایه به صاحبان وجوه پس از کسر حق کارمزد می باشد. این کارمزد در قبال ارائه خدمات مشاورهای، کارگزاری و سایر مواردی بود که سرمایه گذاری سودآور را برای صاحبان وجوه به ارمغان آورده بود.
با گسترش فعالیت های صنعتی و نیاز به سرمایه از یک سو، و پیدایش مشکلاتی مانند کند بودن رویه های قبلی، مسئله نمایندگی و تضاد منافع بین مدیران و مالکان، گران بودن هزینه های مشاوره ای و کارگزاری، از سوی دیگر، رویکرد سنتی حاکم بر بازارهای مالی پاسخگوی نیازهای بوجود آمده نبود و در این زمان با همراه شدن صنعت فناوری اطلاعات (IT) با دانش موجود در بازارهای مالی، مفهوم جدیدی در عرصه خدمات و بازارهای مالی به نام تکنولوژی مالی (financial technology) یا به اختصار «فین تک» ظهور کرد.
فین تک به شرکتی اطلاق می گردد که درصدد ارائه خدمات مالی به پشتوانه تکنولوژی به صورت کارآمدتر هستند. باتوجه به جوان بودن این صنعت، عمده شرکت هایی که در این زمینه فعالیت می کنند، استارتاپ هایی بوده که خواستار ارائه خدمات مالی با رویکردی جدید و اصلاح و یا بعضاً حذف واسطه های مالی سنتی مانند بانک ها می باشند.
اگرچه در سالهای اخیر واسطه های مالی مانند شبکه بانکی و سایر نهادهای ارائه دهنده خدمات مالی در بازارهای پول، سرمایه و بیمه سعی در بکارگیری این صنعت در راستای تحقق اهداف خود نموده اند، اما رویکرد این نهادها در برخورد و بکارگیری تکنولوژی مالی، عمدتاً کاهش هزینه، افزایش سودآوری و بدست آوردن سهم بیشتر بازار خود بوده است؛ درحالیکه شکل گیری و رشد ایده های موجود در این صنعت بیشتر با نگاه به حذف واسطه های مالی و انباشت سرمایه در این نهادها بوده که واسطه گری این موسسات مشکلاتی نظیر موارد ذکر شده را به همراه داشته و فین تک ها با نگاه به دستیابی به عملکرد کاراتری نسبت به واسطه های مالی و بدون آسیب های آنان وارد میدان شده اند.
بطور کلی میتوان خدمات فین تک ها را در ۵ دسته کلی جای داد:
- فین تک هایی که کارایی بیشتر صنایع بانکداری و بیمه را دنبال می کنند. (صنعت محور)
- فین تک هایی که با تمرکز بر فرآیند های موجود در بازارهای مالی درصدد اصلاح، ابداع و هوشمند کردن آنها می باشند. (فرآیند محور)
- فین تک هایی که با مطالعه گروه های مختلف مشتریان، به ارائه خدمات مبتنی بر رفتار و سلیقه آنان می پردازند. ( مشتری محور)
- فین تک هایی که از حیث تمایز تعامل با کسب و کار، مشتری و افراد با یکدیگر متمایز می شوند. (تعاملی)
- و در نهایت، فین تک هایی که نیاز افراد و سازمان ها را باتوجه به موقعیت آنها در بازار مورد بررسی و پاسخگویی قرار میدهد. برای مثال، یک بانک با مشتریان متفاوتی مانند افراد حقیقی، بانک های دیگر، دولت، شرکت های بیمه و… در تعامل است و هریک از این سطوح تعامل، نیازمند بسترهای متفاوتی از خدمات است که فین تک با ورود به هریک از عرصه ها به افزایش اثربخشی در آنها کمک می نمایند.
از جمله نقاط مثبت گسترش فین تک ها در بازارهای مالی از منظر کلان، فراهم شدن بستر هدایت وجوه به فعالیت های مولد و سودآور است؛ هدفی که اگرچه نهادهای سنتی بازارهای پول و سرمایه در پی تحقق آن می باشند ولی به دلایل مختلف از نیل به آن باز مانده اند.
تکنولوژی های جدید، علاوه بر حذف هزینه های گزاف تامین مالی و مشاوره سرمایه گذاری، کیفیت و سرعت گردش منابع مالی را بین صاحبان وجوه و صنایع بهبود بخشیده و میتواند گام مهمی در بهبود شاخص های اقتصاد کلان نظیر کنترل تورم، کاهش نرخ بیکاری، کاهش هزینه های مالی بنگاه ها و… بردارند. امکانی که به موجب آن، میتوان بخشی از اهداف و سیاست های اقتصاد مقاومتی را عملیاتی نمود.
در پایان لازم به ذکر است که نیاز جوامع به بازارهای مالی و نهادها و موسسات خدمات دهنده این حوزه در حال حاضر، امری غیرقابل انکار است؛ اما آنچه در جامعه امروز به یک خواسته جمعی تبدیل شده، افزایش اثربخشی و کارایی این بازارها و موسسات است. مسئله ای که بعضاً به دلیل حفظ ساختار سنتی، چالش هایی نظیر عدم تخصیص بهینه منابع، هزینه های گزاف، تضاد منافع بین مدیریت و مالکیت را برای بازارهای مالی به بار آورده است. ظهور فین تک ها در این فضا، درصدد آن است که علاوه بر اینکه کارکرد واسطه های مالی حفظ و ارتقا یابد، مسائل گریبان گیر را نیز با تغییر نگاه حل کند.
سلام
بنده تمامی مطالب این سایت را به صورت روزانه مطالعه میکنم. تشکر میکنم بابت تولید محتوای متنوع و مفید در ارتباط با موضوع اقتصاد مقاومتی.
نقد وارد به بسیاری از مطالب: عدم استفاده از مثال های واقعی در جهت فهم بهتر موضوع
نمونه بارز این ایراد در متن بالا مشهود است. اگرچه موضوع فین تک ها بسیار مهم است، اما مخاطبی که با این موضوع آشنا نباشد، مفهوم را متوجه نخواهد شد مگر با دیدن یک یا چند مثال واقعی از فین تک های دنیا و ساز و کار و نحوه اثرگذاری آن ها بر اقتصاد.
تشکر مجدد بابت زحمات شما