مسیر اقتصاد/ در اقتصاد ایران یکی از مهمترین مسائل کلان، قیمتگذاری گاز طبیعی است که بنا به دلایلی همچون نبود سرمایهگذار خصوصی و راهبردی بودن این صنعت، دولت به ناچار اقدام به تولید، توزیع و قیمتگذاری این حامل انرژی میکند. به همین دلیل، تعیین قیمت بهینه برای گاز طبیعی در بخشهای مختلف به عنوان یکی از ضروریترین گامها در جهت رشد و توسعه اقتصاد کشور شناخته میشود.
گاز طبیعی در ایران میتواند اهرم توسعه صنعتی کشور باشد
ایران از جمله کشورهای در حال توسعهای است که وابستگی بسیار زیادی به نفت، گاز و مشتقات حاصل از آن دارد و از آنجایی که دولت در سیاستگذاری برای قیمت این حاملهای انرژی، به عنوان قیمتگذار انحصاری شناخته میشود، واضح است که باید مطابق با مصرف بهینه و ارزش افزوده حداکثری از این حاملهای انرژی استفاده کرده و سیاستهای توسعه محور خود را بر پایه «قیمتگذاری هدفمند» بنا کند.
افزایش سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور و روند صعودی مصرف آن طی سالهای اخیر، موجب افزایش ضریب اهمیت بررسی و استفاده از سازوکارهای قیمتگذاری هدفمند گاز طبیعی میشود که در نهایت، سیاستگذار باید در راه توسعه صنعتی کشور از گاز طبیعی به عنوان مزیت شماره یک صنایع در بازارهای رقابتی بهره ببرد.
در حال حاضر اتخاذ سیاستهایی همچون عدم توسعه مناسب میادین گازی و قیمتگذاری غیر هدفمند گاز طبیعی در بخشهای مختلف نظیر خانگی، کشاورزی و نیروگاهی، موجب ایجاد شکاف در راه استفاده از گاز طبیعی به عنوان اهرم توسعه صنعتی کشور شده است.
سیاست تثبیت قیمت گاز طبیعی نشان دهنده قیمتگذاری هدفمند گاز نیست
از منظر کارشناسان، تثبیت قیمت گاز طبیعی با نرخ ارزان به جهت حمایت از صنایع منجر به عدم محاسبه هزینه انرژی در بهاء تمام شده تولید خواهد شد؛ چرا که صنایع به دلیل هزینه پایین گاز طبیعی، انگیزهای برای افزایش بهرهوری در تولید محصولات خود و کاهش مصرف انرژی ندارند و کاهش سایر هزینههای تولید، برای صنایع در اولویت قرار دارد.
یکی از الزامات استفاده از گاز طبیعی به عنوان مزیت صنایع در جهت رقابت در بازارهای جهانی، هدفدار بودن رویه حمایت و یکپارچه بودن آن است. در کنار این مسئله، بد نیست به این موضوع اشاره شود که قیمتگذاری هدفمند حاملهای انرژی برای صنایع عمده که نقش کلیدی در توسعه اقتصادی کشور دارد، منجر به رشد سودآوری و افزایش سهم آنان در بازارهای رقابتی خواهد شد.
تثبیت ده ساله قیمت گاز طبیعی در بخشهای کشاورزی و اماکن و تأسیسات دولتی
در حال حاضر در کشور، نرخ خوراک پتروشیمی مرجع مشخص شدن قیمت سوخت صنایع عمده است. نرخ سوخت گاز واحدهای پتروشیمی، پالایشگاهها، تلمبهخانهها و واحدهای فولاد (به استثنا واحدهای کوره بلند) معادل ۶۰ درصد، واحدهای فلزات (شامل واحدهای کوره بلند) ۴۵ درصد، واحدهای سیمان ۱۵ درصد و سایر واحدهای صنعتی، ۱۰ درصد نرخ خوراک واحدهای پتروشیمی تعیین میشود.[۱] در نمودار زیر، تعرفه گاز طبیعی مصارف مختلف به تفکیک قابل مشاهده است.[۲]
همانطور که در نمودار بالا مشخص است، ثابت ماندن ده ساله تعرفه مصارفی همچون کشاورزی و اماکن و تأسیسات دولتی در کنار تعرفه بسیار ناچیز مصارف نیروگاهی، منجر به افزایش هزینه فرصت دولت در زمینه تخصیص و فروش گاز به بخشهای مختلف شده است و به همین منظور سیاست تثبیت قیمت برای این دست مصارف باید هر چه زودتر مورد تغییر قرار گیرد.
پینوشت:
[۱] qavanin.ir/Law/TreeText/254477
[۲] نمودار لگاریتمی و بر مبنا ۲ است
منبع: گزارش پژوهشی اندیشکده اقتصاد مقاومتی با موضوع «بررسی الگوی قیمتگذاری گاز طبیعی در ایران و جهان»
انتهای پیام/ انرژی
حل مشکل آلودگی، خشکسالی و تورم و ناترازی سوخت و انرژی سوخت و پایین بودن حقوقها
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: ۱- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. ۲- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: ۱- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت ۲- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است ۳- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال ۹۸ و ۹۹ و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود ۴-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و جایگزینی خودروهای فرسوده و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد ۵- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
کیفیت خودروها چقدر تاثیر دارد
کیفیت خودروهای داخلی در کشور ما پایینتر است و بیشتر افراد آنرا علت اصلی مصرف بالای بنزین میدانند.
- اما این پرسشها مطرح است که علت ناترازی گاز و برق چیست؟ آن هم مقصر خودروسازان است؟
- آیا خودروهای خارجی موجود در ایران ( مثلا مزدا ، هیوندا و خودروهای چینی) هم مصرف پایینی دارند؟
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین حدود ۱۰ لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیزحدود ۱۰ میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند