۰۴ تیر ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۱۸۴۹۱۴ ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰ دسته: دولت و حکمرانی نام نویسنده: مسعود براتی، مشاور مرکز تحلیل راهبردی و بین‌الملل
۰

از نظر ذاتی مذاکره امری بدون اشکال است اما در صورت اضافه شدن موضوع مذاکره با ایالات متحده و احتمال رفع تحریم‌ها، روند پیشرفت فعلی مجددا متوقف خواهد شد. ممکن است استدلال شود که با تدابیر لازم، تداخلی بین این دو موضوع رخ نخواهد داد اما در واقعیت تبعات منفی قابل‌توجهی رخ خواهد داد. احتمال گرفتار شدن دوباره در دام اقتصاد نفتی و معطلی و توقف در اقدامات توسعه‌ای، مهم‌ترین تهدید به شمار می‌رود که در صورت عدم لغو تحریم‌ها در آینده، کل نظامات تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری کشور را با اختلال مواجه خواهد کرد.

مسیر اقتصاد/ ایده مذاکره و تنش‌زدایی با قدرت‌های بزرگ و مهمتر از همه دولت آمریکا یک ایده جدید نبوده و پس از جنگ تحمیلی بارها و بارها توسط نخبگان سیاسی و اقتصادی که معتقد به لزوم تنش‌زدایی در سیاست خارجی و کنار گذاشتن ظلم‌ستیزی در عرصه بین‌الملل بودند، مطرح شده است. از سال ۱۳۹۲، مذاکره برای رفع تحریم‌ها به عنوان سیاست رسمی کشور اتخاذ شد. دولت وقت بر این باور بود که رفع تحریم‌ها موجب رفع موانع پیش روی اقتصاد و در پی آن، حل مشکلات اقتصادی خواهد شد. با این حال، به دلیل انتظار برای حصول توافق و رفع تحریم‌ها، فعالان اقتصادی و به‌ویژه دولت، اقدامی اساسی و جدی در این زمینه انجام نگرفت. انتظار چند ساله برای حصول توافق رفع تحریم‌ها، منجر به معطل شدن اقتصاد شد. راهبرد اتخاذ شده در مواجهه با تحریم نیز زمینه نوسانات اقتصادی در دهه ۹۰ را مهیا کرده و در مجموع فرازها و فرودها منجر به درجا زدن اقتصاد در دهه ۹۰ شده است.

خطرات «ایده مذاکره به عنوان راه حل پیشرفت»

از نظر ذاتی مذاکره امری بدون اشکال تلقی می‌شود و هیچکس به طور کلی مذاکره را رد نمی‌کند. اما آنچه خط قرمز غیرقابل اغماضی محسوب می‌شود و برای پیشرفت و حرکت رو به جلو و قوی شدن کشور ضروری است، این است که مذاکره به عنوان راه حل پیشرفت کشور در جامعه به رسمیت شناخته شود. زیرا کاملا واضح است که این مسیر چه آسیب‌ها و خطراتی را به همراه دارد و تجربه نیز این موضوع را به اثبات رسانده است.

آن بخش از جامعه ایرانی، به ویژه آن دسته از افراد که تمایل به مذاکره با ایالات متحده دارند و خواستار از سرگیری مذاکرات مشابه برجام هستند باید به این نکته توجه داشته باشند که این نوع مذاکرات که در ذهن‌ها به صورت ایده‌آل تصور می‌شود که در آن دو قدرت با موضع برابر به گفتگو می‌پردازند، در شرایط فعلی در واقعیت اتفاق نمی‌افتد. در طول دوران ریاست جمهوری بایدن، به وضوح مشاهده شد که وی با وجود توانایی انجام اقداماتی که می‌توانست فضای مذاکرات را به طور کامل تغییر دهد، از بازگشت به برجام خودداری کرد.

هدف اصلی برنامه‌ریزی آنها ایجاد بستری اجتماعی است تا مسئولان و تصمیم‌گیران ایرانی را به بازی در زمین مورد نظر آمریکا وادار کنند. در واقع، آنها در حال ایجاد پیوندی آشکار بین اجتماعی شدن مذاکره به معنای القای این باور در ذهن نخبگان و جامعه هستند که تنها راه پیشرفت و استفاده از فرصت‌ها، مذاکره با آمریکا و رفع تحریم‌ها قلمداد شود.

با توجه به تجربه سال ۱۳۹۱ به نظر می‌رسد که هدف اصلی مذاکرات عمان نیز، ایجاد اجماع در داخل ایران بود. این مذاکرات به دنبال حصول نتیجه نهایی در دولت دهم نبود. بررسی خاطرات طرف غربی و توضیحات طرف ایرانی نیز نشان می‌دهد که هیچ مدرکی مبنی بر توافق نهایی در این مذاکرات وجود ندارد. با این حال، این مذاکرات توانست اجماع نظری در ایران ایجاد کند که آمریکایی‌ها قابل مذاکره هستند.

تحریم به عنوان یک متغیر بیرونی خارج از اراده ملت ایران اعمال شده است

زمانی می‌توان به مذاکرات بین ایران و آمریکا فکر کرد که جامعه ایرانی مسیر مستقلی برای پیشرفت خود ترسیم کرده و به طور مستقل در حال پیمودن آن مسیر است. در چنین شرایطی، می‌توان چشم‌انداز دیگری را نیز متصور شد که به نظر می‌رسد هنوز فاصله زیادی تا رسیدن به آن وجود دارد. با بررسی مختصات فعلی جامعه، به ویژه با توجه به تحلیل بسیاری از اقتصاددانان در مورد دهه نود،  تفکر غالبی که رفع تحریم‌ها را به تنهایی موجب رشد اقتصادی بداند، بروز کرد. این تحلیل، ناقص، نادرست و فاقد عمق کافی است.

علت این امر آن است که تحریم به عنوان یک متغیر بیرونی خارج از اراده ملت اعمال شده است. اما اگر رفع این پدیده به عنوان تنها راه حل در نظر گرفته شود، که در حیطه اختیار ملت نیست، دیگر نیازی به هنر و تدبیر نخواهد بود. به عبارت دیگر، با نگاه به سال‌های ۱۳۹۹، ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، وجه مشترک آنها که رشد اقتصادی است، علی‌رغم وجود تحریم‌ها اتفاق افتاده است. در واقع این موضوع بیانگر این است که تحریم‌هایی که در سال ۱۳۹۷ مجددا علیه ایران اعمال شد، در سال ۱۳۹۸ با تشدید سیاست موسوم به فشار حداکثری تداوم یافت و این روند تا در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز ادامه داشت.

با وجود تداوم تحریم‌های اقتصادی، کشور شاهد نرخ رشد اقتصادی مثبت بوده است. این رشد، اگرچه به منزله شکوفایی اقتصادی کامل نیست، اما نشان‌دهنده عدم وقوع رکود و ثبات نسبی در وضعیت اقتصادی کشور است. این ثبات اقتصادی، حاصل اتخاذ سیاست‌های مناسب با لحاظ تداوم تحریم‌ها بوده است.

نگرانی‌های تکرار تجارب گذشته و ورود مجدد به چرخه مذاکره بی‌ثمر با آمریکا

علت عقب‌ماندگی و آسیب‌پذیری کشور در سال‌های ۹۷ و ۹۸، انتخاب مسیر اشتباه بود و این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است. در صورتی که روزی جامعه ایران و نخبگان ایرانی حول مسیری مستقل از ایالات متحده آمریکا به اجماع برسند، می‌توان در مورد انجام مذاکرات با آمریکا به منظور حل و فصل برخی مسائل، به بحث و گفتگو پرداخت. در حال حاضر فاصله زیادی با نقطه‌‌ای وجود دارد که در آن بتوان با اطمینان خاطر از عدم تبدیل مذاکرات به تله‌ای برای جامعه و مانع پیشرفت کشور سخن گفت. هنوز در داخل کشور اجماع نخبگانی در خصوص ضرورت پیمودن مسیری مستقل شکل نگرفته است.

بی‌شک در مقایسه با چهار یا پنج سال پیش پیشرفت‌های قابل توجهی حاصل شده است. با این حال نگرانی‌هایی مبنی بر تکرار تجارب گذشته و ورود مجدد به چرخه مذاکرات بی‌ثمر با ایالات متحده وجود دارد. تجربه پرهزینه گذشته نشان‌دهنده احتمال تکرار این وضعیت است. لذا مذاکره با آمریکا برای رفع تحریم غیر از تهدید، منافعی برای کشور نخواهد داشت.

یکی از این تهدیدها معطل ماندن در مسیر پیشرفت است. با اتکا به تجربیات ارزشمندی که در دهه نود به دست آمده، مسیری آغاز شده که در ابتدای راه آن قرار دارد و در حال کسب تجربیات متعددی در زمینه‌هایی مانند جداسازی بودجه از وابستگی به نفت، ایجاد شفافیت داخلی، برقراری روابط اقتصادی خارجی مصون از تحریم‌ها و همکاری اقتصادی با کشورهای همسایه است.

معطل ماندن در مسیر پیشرفت یکی از تهدیدهای مذاکره با آمریکا

در صورت اضافه شدن موضوع مذاکره با ایالات متحده و احتمال رفع تحریم‌ها، روند پیشرفت فعلی مجددا متوقف خواهد شد و گویی تابلوی ایست در مسیر حرکت قرار خواهد گرفت. ممکن است استدلال شود که با تدابیر لازم، تداخلی بین این دو موضوع رخ نخواهد داد و مسیر پیشرفت به طور کامل حفظ خواهد شد. اما این امر صرفا در ذهن تصور می‌شود و در واقعیت تبعات منفی قابل‌توجهی به همراه خواهد داشت. کشوری که تجربه اقتصاد نفتی دارد، به تبع آن تجربه مدیریت نفتی را نیز داراست و هنوز از فضای آن دوران و شرایط حاکم بر آن فاصله زیادی نگرفته است. از این رو، احتمال گرفتار شدن دوباره در دام اقتصاد نفتی وجود دارد. این معطلی و توقف که رخ می‌دهد، مهم‌ترین تهدید به شمار می‌رود.

در صورت عدم لغو تحریم‌ها در آینده، کل نظامات تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری کشور با اختلال مواجه خواهد شد. تداوم تحریم‌ها و تجربه مذاکرات، حسن نیت ایران را در سطوح بسیار بالایی به اثبات رسانده است. با این وجود، تحریم‌ها همچنان پابرجا هستند و این موضوع صرفا یک بحث سلیقه‌ای نیست، بلکه یک واقعیت غیرقابل انکار است. بایدن نیز در دوره ریاست جمهوری خود تحریم‌های ترامپ را حفظ کرد و توسعه داد. بنابراین جامعه ایران بهای سنگینی برای گشودن مسیر جدیدی برای خود پرداخته است که دلیلی بر تکرار آن وجود ندارد.

بی‌شک، فقدان رشد بالا در اقتصاد ایران امری بدیهی و غیرقابل انکار است. روایت‌ها و آمارها نیز گواه این واقعیت هستند. اما مسیری که در چند سال اخیر در پیش گرفته شده دارای مزیت‌هایی است. این مسیر، فارغ از وابستگی به اراده‌های بیرونی، با وجود تمام نواقص و کاستی‌های موجود، فرصتی برای نقد و اصلاح و در نهایت، حرکت در جهت صحیح را فراهم می‌آورد.

نگاه به تحریم‌ها نباید یک نگاه موقت و کوتاه مدت باشد

شاید در ابتدا برخی تصور می‌کردند که می‌توان به سرعت به رشدهای بالا دست یافت، اما به تدریج متوجه شدند که ساختار اقتصادی کشور نیازمند اصلاحات اساسی است. به عنوان مثال، اصلاح ساختار بودجه از سال ۱۳۹۷ مورد بحث قرار گرفته است تا راه‌هایی برای کاهش وابستگی بودجه به نفت و جلوگیری از کسری بودجه، چاپ پول و افزایش نقدینگی پیدا شود. کنترل نقدینگی نیز یکی از موضوعاتی است که جامعه ایران از سال ۱۳۹۹ به طور جدی به آن توجه کرده است و ضرورت پرداختن به آن را درک کرده است. در گذشته، این موضوعات به عنوان ایده آل‌ها و اهداف مطلوب تلقی می‌شدند، اما اکنون ضرورت عملیاتی کردن آنها احساس می‌شود و به تدریج در حال انجام است.

مقایسه بین این دو مسیر فعلی و قبلی، نشان می‌دهد که مسیر فعلی، با وجود نواقص به رشد و پیشرفت منجر شده و اقداماتی را انجام می‌دهد که کشور را در برابر تهدیدات اقتصادی خارجی مصون‌تر می‌کند. با این وجود، جمهوری اسلامی ایران با اتکا به روش‌ها و تعاملاتی که در برابر پدیده تحریم ایجاد کرده، از تاب‌آوری لازم در برابر این تحریم‌ها برخوردار است. این تاب‌آوری حاصل روابطی است که در شرایط تحریم شکل گرفته و در برابر تحریم‌ها نیز مقاوم بوده است.

در دهه پیش رو لازمه رشد اقتصادی به همراه عدالت در کشور، در گام اول نیازمند عدم تکرار خطاهای محاسباتی گذشته در میان تصمیم‌گیران است. نگاه به تحریم‌ها نباید یک نگاه موقت و کوتاه مدت باشد. باید با فرض ماندگاری تحریم‌ها به برنامه‌ریزی مبادرت نمود. همچنین باید توجه داشت که هدف، صرفا بقا در شرایط تحریم نیست. بلکه باید به دنبال پیشرفت در این شرایط بود و این نیز شدنی است. فرصت‌های بی‌نظیری به واسطه تغییرات مهم در فضای بین‌الملل برای ایران ایجاد شده است که با استفاده از آنها می‌توان پیشرفت اقتصادی برای کشور به ارمغان آورد.

انتهای پیام/ دولت و حکمرانی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.