نقش و جایگاه صنعت گردشگری در جهان اقتصادی امروز بسیار متفاوت از گذشته است، به صورتی که بسیاری از کشورها این صنعت را منبع درآمد و اشتغالزایی برای خود قرار دادهاند و توانستهاند وضعیت فقر و بیکاری را در کشور خود بهبود بخشند. صنعت گردشگری از متنوعترین صنعتها در دنیاست که میتواند موتور رشد و توسعه برای کشور باشد، ازاینرو برای بعضی کشورها دارای اهمیت ویژهای است بهطوریکه اقتصاددانها از آن به عنوان صادرات نامرئی نام میبرند.
بعد از جنگ جهانی دوم و تشکیل تدریجی دولتهای رفاه در غرب، تعداد گردشگران در جهان رشد بسیار مناسبی پیدا کرد. ازاینجهت از آن زمان بسیاری از کشورها سرمایههای خود را برای ایجاد زیرساختهای مناسب برای این صنعت متمرکز کردند که باعث شد در سالهای بعد عواید قابلتوجهی را از آن دریافت نمایند. در دورههای بعد با ایجاد ادبیات رشد و توسعه پایدار در اقتصاد جهان، در صنعت گردشگری نیز صحبت از گردشگری پایدار به منظور حرکت به سمت توسعهی پایدار مطرح شد و هم اکنون نه تنها در غرب بلکه در همه کشورها، این صنعت سهم بسیار تعیینکنندهای در اقتصاد جهانی ایفا میکند و باید گفت کشورهای پیشرفته و صنعتی که در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند، درآمدهای بهمراتب بیشتر از سایر صنایع مانند خودروسازی دریافت کردهاند.
ایران با وجود ظرفیتهای بسیار متنوع در گردشگری از جمله تنوع فرهنگی و نژادی، ابنیه تاریخی، طبیعت بکر و زیبا، اماکن مذهبی و همینطور جاذبههای روستایی و صنایعدستی، هنوز نتوانسته به جایگاه قابل قبولی را در این صنعت برسد. بر اساس آمار سازمان جهانی گردشگری ایران از لحاظ ابنیه تاریخی در میان ۹ کشور برتر دنیا قرار میگیرد و ازنظر جاذبههای اکوتوریسمی نیز جزو ۱۰ کشور برتر دنیا میباشد و همینطور بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد ایران ارزانترین مقصد گردشگری در سال ۲۰۱۶ معرفیشده است. با این حال نگاهی به همین آمار نشان میدهد که با وجود رشد ۱۰ درصدی گردشگری، ایران رتبه ۵۰ جهان در سال ۲۰۱۵ را از لحاظ جذب گردشگر دارا میباشد که مطمئناً جایگاه واقعی ایران در این صنعت به نظر نمیرسد.
برنامهریزیهای انجامشده برای پیشرفت صنعت گردشگری در ایران از دیرباز صورت گرفته و باید گفت مشکل اساسی کشور در مرحله اقدام و عمل بوده است؛ با نگاهی به سند افق چشمانداز برای سالهای ۹۴-۹۸ تعداد گردشگران ورودی به کشور ۱۳ میلیون نفر و درآمدهای ارزی حاصل از آن ۱۰ میلیارد دلار پیشبینی شده که با توجه به درآمدهای گردشگری در سال ۹۵ به نظر میرسد که کشور حتی به نصف این رقم هم نزدیک نشده است.
فارغ از اهمیت صنعت گردشگری، موضوع قابل بحث این است که به منظور جذب گردشگر برنامهریزان و سیاستگذاران باید کدام نوع از گردشگران را برای جذب مورد هدف قرار دهند. با توجه به دین و فرهنگ خاص و والای مردم ایران باید گفت که روش جذب توریست در جمهوری اسلامی ایران باید بسیار متفاوت از سایر کشورها باشد، به این معنی که ما نمیتوانیم و حتی نمیخواهیم آن نوع از گردشگری که ترکیه را مقصد ایده آل خود میداند، وارد ایران هم بشود.
گردشگری در ایران علاوه بر اهداف اقتصادی که در چارچوب سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز قرار میگیرد و توجه به آن بسیار ضروری است، اهداف والاتری همچون اهداف اجتماعی، فرهنگی و مذهبی را نیز دنبال میکند. گردشگر فرهنگی برای انسانشناسی و آشنایی با مذهب و فرهنگ جوامع مختلف است که سفر میکند و گردشگر مذهبی برای زیارت اماکن مذهبی و گردشگر طبیعت برای طبیعتگردی. همچنین مثال گردشگری روستایی که امروزه در جهان بسیار رواج پیداکرده با توجه به روستاهای بسیار جذاب در ایران میتواند هدف سیاستگذاران قرار بگیرد. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری این نوع از گردشگران حدود پنجاهدرصد از گردشگران دنیا را دربر میگیرند که به نظر می رسد هدف بسیار خوبی برای برنامه ریزان و سیاستگذاران است.
باید متذکر شد که هدفگذاری در جهت توسعه صنعت گردشگری اسلامی ازآنجهت میتواند جزو اولویتهای اصلی کشور محسوب گردد که ورود گردشگر به کشور نه تنها اثرات مستقیم اقتصادی دارد، بلکه اثرات غیرمستقیمی نیز دارد که اگر منافع آن بیشتر از منافع مستقیم توسعه صنعت گردشگری نباشد، کمتر از آن نیست.
از جمله منافع مستقیم صنعت گردشگری افزایش چشمگیر درآمد ارزی کشور است که با ورود هر گردشگر، میزان قابلتوجهی درآمد ارزی نصیب کشور میگردد. از طرفی در صورت گسترش گردشگری از نوع اکوتوریسم و گردشگری روستایی این شانس وجود دارد که با توجه مورد خاص کشور ما، بخش عمدهای از این درآمدها به مناطق کمتر توسعهیافته تعلق گیرد و سبب رونق کسبوکارهای محلی در این بخشها گردد. ازاینروست که توسعه گردشگری متناسب بر فرهنگ ایرانی-اسلامی کشورمان میتواند حتی بر کاهش فقر در بخشهای کمتر توسعهیافته کشور تأثیری چشمگیر داشته باشد.
اما در مورد منافع غیرمستقیم گردشگری اسلامی، باید تأکید ورزید که با توجه به جو ایرانهراسی و اسلام هراسی پدید آمده توسط قدرتهای غربی در رسانههای بینالمللی، گسترش صنعت گردشگری در کشور میتواند تا حد زیادی مانع گسترش این جو گردد؛ بنابرین این اثرات غیرمستقیم حتی در راستای اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی نیز قرار میگیرد. از طرف دیگر باید تأکید ورزید که شکسته شدن این جو میتواند به ترغیب سرمایهگذاران خارجی برای مشارکت در اقتصاد ایران بینجامد.
بنابرین مشاهده میگردد که توسعه گردشگری اسلامی در کشور میتواند ضامن به ثمر نشستن نه تنها اهداف اقتصادی، بلکه بخشی از اهداف فرهنگی انقلاب نیز باشد. از این رو توجه به آماده سازی حداقلها برای گسترش این صنعت ضروری می نماید.