بر اساس سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی بایستی اهداف کلانی همچون انتقال فناوری های پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تامین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج را دنبال نمایند. با این حال بهبود وضعیت اقتصادی مردم منطقه در این بین مورد توجه قرار نگرفته است.
یکی از راه های محرومیت زدایی از مناطق محروم، ایجاد مناطق آزاد تجاری است که به تبع تاسیس آن، وضعیت اقتصادی مردم منطقه نیز با جذب سرمایه گذاری شرکت ها و پیمانکارها و توجه خاص به منطقه، توسعه و رونق یابد. البته پیش نیاز این اتفاق، عملکرد کارآمد مناطق آزاد است.
اما مشاهده می شود که در مناطق آزادی همچون اروند خوزستان، سهم استفاده مردم منطقه از این مناطق از لحاظ اقتصادی بسیار ناچیز است. در واقع با عدم نظارت دقیق دولت در این بخش ها، عدم وجود قوانین کارآمد و عدم آموزش شهروندان این مناطق جهت بهره گیری از این مزیت، متاسفانه پدیده دوگانگی در این شهرها و مناطق بیشتر شده است.
تودارو در کتاب توسعه خودش دوگانگی را وجود دو موقعیت یا پدیده در کنار هم (یکی مطلوب و دیگری نامطلوب) تعریف می کند. (مانند فقر شدید و وفور نعمت، بخش های مدرن و سنتی اقتصادی، بخش کشاورزی و بخش صنعتی).
در مناطق آزاد تجاری، این دوگانگی ها بسیار زیاد است و مرتب نیز در حال افزایش است. یعنی به جای اینکه وضع عمومی مردم آن مناطق به تبع داشتن مزیت های نسبی بهبود پیدا کند، عده ی قلیلی وضع شان مرتب بهتر می شود و بیشتر مردم آن منطقه وضعیت اقتصادی شان رو به بدتر شدن است. این مسئله نیز علاوه بر عدم توجه به وضعیت مردم منطقه در اهداف این مناطق، ناشی از ناکارآمدی مناطق بوده است.
با این حال در شرایط فعلی، به نظر می رسد که برای رونق اقتصادی مردم ساکن در مناطق آزاد تجاری و اطراف آن و جلوگیری از گسترش شکاف طبقاتی در این مناطق، موارد زیر را می توان مورد نظر داشت:
۱- تاسیس کارخانه ها و کارگاه های محصولات صادراتی که آن مناطق در آن بخش ها دارای مزیت نسبی می باشند. با این کار هم بسیاری از هزینه ها از جمله هزینه فرصت زمان و حمل و نقل کاهش یافته و همچنین باعث افزایش اشتغال در این مناطق خواهد شد.
۲- تنظیم قوانینی ناظر به استخدام و به کارگیری نیروی کار فقط از این مناطق. مشاهده می شود بسیاری از کسانی که در این مناطق کار می کنند چه در سطح کارمندان و کارگران معمولی و چه در سطح مدیران، از کسانی هستند که از استان های دیگر می آیند در حالیکه در خود آن منطقه بسیاری از افراد از بیکاری رنج می برند.
۳- برگزاری کلاس ها و آموزش های کارآفرینی در این بخش ها برای عموم و نخبگان این مناطق که با شکل گیری این مناطق و ایجاد مزیت های نسبی در جهت کارآفرینی متناسب با فضای ایجاد شده، اشتغال زایی و درآمدزایی متناسب برای عامه مردم در این مناطق شکل بگیرد.
۴- استفاده از جاذبه های گردشگری و توریستی طبیعی و غیر طبیعی در جهت جذب گردشگر و درآمدزایی از این مسیر برای مردم مناطق. مانند اتفاقی که در کیش و قشم افتاده است که در کنار منطقه آزاد تجاری، جاذبه های گردشگری بسیاری از افراد را به آنجا جذب کرده و مردم منطقه از آن استفاده می کنند.
در آخر باید گفت که اساسا ایجاد مناطق آزاد تجاری هدف مهمی همچون بهبود وضعیت اقتصادی مردم منطقه را نیز باید دنبال کند و در کنار صادرات و واردات، به فکر بالا بردن سطح رفاه مردم منطقه نیز باشد که لازم است دولت، شرکت های وابسته به مناطق آزاد و کارآفرینان در این حوزه قدم های جدی بردارند.