مسیر اقتصاد/ بازار سهام یكی از مهمترین بازارهای مالی و مؤثر در نظام اقتصادی است که توجه صحیح به آن پیامدهای با اهمیتی در نظام اقتصادی به همراه دارد. تامین مالی بخش دولتی و غیردولتی، افزایش شفافیت در اقتصاد، افزایش مشارکت آحاد مردم و هدایت نقدینگی به سمت بخشهای مولد از جمله کارکردهای مؤثر بازار سهام است.
عوامل بنیادین و بازاری از عوامل مؤثر بر قيمت سهام و وضعيت مالی بنگاهها
به منظور معرفی و تبیین نوسانات و تغییرات این بازار، از شاخصهای متعددی استفاده میشود. با این حال، این شاخصها، تنها کارکرد معرفی وضعیت بازار سهام را نداشته و کارکردهای دیگری مانند ارزیابی عملکرد مدیریت مدیران نهادهای مالی از طریق مقایسه میزان عملکرد ایشان با بازدهی کل بازار سهام و شناخت بازدهی ریسک سیستماتیک بازار و محاسبه صرف ریسک که دلالتهای مشخصی در طراحی سبد سرمایهگذاری دارد را میتوان با بررسی شاخصهای بازار سهام به دست آورد. با اين بيان، دو سطح از عوامل مؤثر بر قيمت سهام و وضعيت مالی بنگاهها وجود دارد:
- عوامل بنیادین (شامل عوامل وابسته به اقتصاد جهانی، عوامل كلان اقتصادی و عوامل در سطح صنعت و بنگاه)،
- عوامل بازاری (شامل وضعیت بازارهای رقیب، سلامت بازار و مالی رفتاری)
شاخصهای بازار سهام دارای تنوع بالایی است و عوامل متعددی نیز بر حرکت آن اثرگذار است. از این رو تحلیل وضعیت اقتصادی کشور از پنجره این شاخصها، مستلزم ملاحظات با اهمیتی است. از جمله الزامات تحلیل شاخص کل بورس از منظر سیاستگذاری و حکمرانی، فهم جایگاه بازار سهام در محیط کلان اقتصادی کشور است.
توجه به جایگاه بازار سهام و ارتباط آن با بخش واقعی اقتصاد
بازار سهام، بازاری متشکل از سهام شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار است. رشد بلندمدت این شاخص در گرو عواملی از جمله افزایش سود خالص این شرکتهاست که خود میتواند متاثر از افزایش حجم تولید و فروش بنگاه، افزایش قیمت داخلی محصولات، افزایش قیمت جهانی محصولات یا افزایش نرخ ارز است.
از این رو ضروری است تا شاخصهای بازار سهام به عنوان یک شاخص اقتصادی در کنار سایر شاخصهای اقتصادی تعریف و نگریسته شود و از تحلیل صرف آن اجتناب شود. به بیانی دیگر، توجه صرف به شاخصهای بازار سهام، نمیتواند شناخت درست و کاملی نسبت به وضعیت کلان اقتصادی ارائه کند.
همچنین، بنا بر عوامل اثرگذار بر شاخص بازار سهام، با فرض ثبات عوامل خارجی (مانند قیمتهای جهانی و متغیرهای اقتصاد کلان ایران)، شاخص بازار تنها هنگامی به رشد پایدار قادر خواهد بود که بخش واقعی اقتصاد کشور در دوره رونق و افزایش سودآوری باشد. انتظار رشد پایدار از شاخص بازار در شرایط رکود اقتصادی منطقی نیست.
مثبت بودن شاخص بازار الزاما به معنای رشد واقعی اقتصاد نیست
شرکتهای بزرگ بازار سهام، آثار بسیاری بر شاخص کل قیمتی سهام داشته و در بسیاری از موارد، رفتار قیمتی آن شرکتها بر جهتگیری کلی سایر سهام بازار غلبه مییابد. از این رو نیاز است تا علاوه بر توجه به شاخص کل، شاخصهای کل (هموزن) و شاخص شناور آزاد نیز مورد توجه قرار گیرد.
مثبت بودن (افزایش) شاخص بازار سهام، الزاما به معنای رشد واقعی اقتصاد و بهبود وضعیت مالی بنگاههای اقتصادی نیست و به طور مشابه، منفی بودن (کاهش) شاخص بازار سهام، نیز الزاما به معنای نامناسب بودن شرایط کلان اقتصادی یا وضعیت مالی بنگاهها نیست.
توجه به استفاده از شاخصهای بیشتری از وضعیت بازار سهام
از سوی دیگر، جهت تعمیق تحلیلهای صورت گرفته از وضعیت بازار سهام، توصیه میشود تا علاوه بر بررسی شاخص کل، سایر شاخصهای موجود در بازار سهام مورد توجه قرار گیرد. همچنین پیشنهاد میشود شاخصهای بیشتری از وضعیت بازار سهام، طراحی و مورد استفاده قرار گیرد. برای نمونه شاخصهایی که میزان شفافیت (گزارشدهی ناشران)، میزان تامین مالی حقیقی و اسمی صورت گرفته در بازار سهام، میزان هیجانات و نوسانات و سایر موارد مشابه را تبیین و توضیح میدهد و میتواند به انعکاس بهتر وضعیت بازار سهام کمک کند.
در نهایت ضروری است در ارزیابی عملکرد بازار بورس و اوراق بهادار و همچنین مقام ناظر و سیاستگذار آن (سازمان بورس و اوراق بهادار)، به شاخصهایی مانند حمایت از سهامداران خرد و اشخاص تحت نظارت خود، میزان شفافیت و رعایت انصاف در بازار سرمایه، عملکرد سازمان در پیشگیری و مقابله با تخلفات بازار سرمایه، تلاشهای صورت گرفته برای ارتقای کارایی بازار و همچنین اقدامهای سازمان جهت توسعه رقابت در نهادهای بازار سرمایه، تسهیل تامین مالی از طریق بازار سرمایه توجه شود. بدیهی است که ارزیابی عملکرد بازار و سازمان بورس و اوراق بهادار مبتنی بر اهداف ذکر شده، نیازمند طراحی شاخصهای متناسب ارزیابی عملکرد و اثربخشی اقدامهای سازمان خواهد بود.
منبع: گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، شماره مسلسل: ۱۸۹۰۹
انتهای پیام/ بازار مالی