به گزارش مسیر اقتصاد بحران مالی جهان در سال ۲۰۰۸ که از آمریکا آغاز شد و با سرعت به دیگر نقاط جهان تسری یافت، استراتژی بینالمللی سازی یوآن از سوی چین را به یک موضوع محوری تبدیل کرد. مقامات پکن که از سال ۲۰۰۴ تصمیم به بینالمللی کردن رنمینبی [۱](RMB) گرفته بودند، این سیاست را از ابتدای دهه ۲۰۱۰ و با مشاهده پیامدهای بحران مالی ۲۰۰۸، با سرعت بیشتری دنبال کردند.
بینالمللی سازی یوآن؛ واکنش چین به چاپ دلار
پس از بحران مالی ۲۰۰۸، بانک مرکزی آمریکا «فدرال رزرو» به منظور احیای اقتصاد این کشور، اقدام به کاهش نرخ بهره و خرید حجم زیادی از اوراق کوتاه مدت و بلندمدت خزانهداری کرد. استراتژی مذکور در سیاستهای پولی به تسهیل کمی مشهور است.
یکی از پیامدهای این سیاست پولی که دولت آمریکا در بحرانهای مالی مبادرت به اتخاذ آن میکند، افزایش حجم نقدینگی دلار در داخل این کشور و سراسر جهان است. افزایش حجم نقدینگی دلار آمریکا موجب نوسان این ارز و افزایش ریسک نزولی شدن نرخ آن در برابر سایر ارزها میشود. اتخاذ این سیاست از سوی دولت آمریکا که یکی از عوامل افزایش سرعت استراتژی بینالمللی سازی یوآن توسط مقامات چینی بود، به ضرر کشورهایی است که درهمتنیدگی اقتصادی و وابستگی تجاری بالایی به ایالات متحده آمریکا دارند.
بنابراین سیاستهای پولی اتخاذ شده از سوی دولت آمریکا، در پی بحرانهای مالی، احتمال نوسانی شدن دلار و کاهش ارزش آن را به شدت افزایش میدهد.[۲]
راهبرد آمریکا در جنگ تجاری با چین
سیاست پولی اتخاذ شده از سوی آمریکا، غیر از مواقعی است که این کشور در یک جنگ تجاری تمام عیار با رقبای تجاریاش، تعرفه واردات را افزایش داده یا با اعمال فشارهای سیاسی خواهان افزایش ارزش ارزهای دیگر کشورها در مقابل دلار میشود؛ طبق این راهبرد استدلال میشود که با توجه به پایین بودن هزینههای تولید در کشورهایی مانند چین (دستمزد پایین نیروی کار و غیره) و در نتیجه پایین بودن هزینه تمام شده کالاها و خدمات، صادرات این کشورها به آمریکا افزایش یافته و با افزایش صادرات، چین و دیگر کشورها شاهد رشد اقتصادی بیشتر و افزایش اشتغال خواهند بود که این موضوع به معنای افزایش واردات آمریکا از این کشورهاست.
افزایش واردات آمریکا از کشورهایی مانند چین، موجب کاهش رشد تولید در این کشور خواهد شد؛ کاهش رشد اقتصادی و افزایش بیکاری پیامد کاهش رشد تولید در آمریکا است. واشنگتن در این جنگ تجاری که یکی از عوامل کلیدی اتخاذ استراتژی بینالمللی سازی یوآن بود، با اعمال فشارهای سیاسی و ایجاد اجماع جهانی به کمک نهادهای بینالمللی و متحدان سیاسی و نظامی خود نظیر اتحادیه اروپا، کشورهایی مانند چین که مازاد تجاری بالایی نسبت به این کشور دارند را تحت فشار قرار میدهد تا با افزایش ارزش ارز ملی خود، هزینه تولید خود را بالا برده و در نتیجه زمینه کاهش صادرات و رشد اقتصادی را فراهم کنند. کاهش صادرات به آمریکا به معنای افزایش واردات از این کشور است که نتیجه آن بهبود رشد اقتصادی و افزایش اشتغال در آمریکا به ضرر شرکای تجاریاش خواهد بود.
بینالمللی سازی یوآن؛ راهبرد چین در جنگهای تجاری
کاهش ارزش دلار بیش از همه به ضرر کشورهایی است که حجم بالایی از ذخایر ارزی آنها را این ارز جهانروا تشکیل میدهد. علاوه بر این، کشورهایی مانند چین که علاوه بر داشتن ذخایر عظیم دلاری، بخشی از مازاد تجاری خود با دولت آمریکا را با خرید اوراق قرضه این کشور پوشش دادهاند، از کاهش ارزش دلار ضرر دو چندان میکنند. ضمن اینکه فشار بر پکن برای افزایش ارزش یوآن که مقامات آمریکایی معتقدند چین ارزش آن را به طور مصنوعی پایین نگه داشته است، باید به موارد اشاره شده افزوده شود.
یکی از استراتژیهای پکن برای غلبه بر معضلات یاد شده در کنار راهکارهایی مانند افزایش سهم ذخایر طلا، بینالمللی سازی یوآن بوده است؛ در حقیقت چین تلاش میکند تا با افزایش استفاده از یوآن توسط سایر کشورها به عنوان ذخیره ارزی بانکهای مرکزی و افزایش سهم آن در مبادلات تجاری، درهمتنیدگی اقتصادی و تجاری خود با دیگر کشورها را به ضرر آمریکا افزایش داده و زمینه کاهش وابستگی خود به دلار را فراهم کند.
مادامی که بخش زیادی از ذخایر ارزی چین، دلار آمریکا بوده و ارزش اوراق قرضه آمریکایی که توسط این کشور خریداری شده، حجم بی سابقه بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلار را تشکیل دهد، این کشور نمیتواند مستقل از سیاستهای اقتصادی و تجاری آمریکا عمل کند و ناچار به تن دادن در مقابل زیادهخواهی مقامات واشنگتن خواهد بود؛ بین المللی سازی یوآن واکنشی به این وابستگی ارزی و تجاری است.
پینوشت:
[۱] Renminbi
منبع:
[۲]Leung, Man Kwong (2011), Hong Kong and the Internationalisation of the RMB: in (https://journals.openedition.org/chinaperspectives/pdf/5656)
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی