مسیر اقتصاد/ صرافیهای تراستی یا تراست-پایه نوعی از بانکداری زیرزمینی و بازار سیاه هستند که کارشان ورود و خروج ارز از هر کشوری است. این صرافیها لزوما فیزیکی نیستند و با تلفن، ایمیل و فکس کار میکنند و پایه کار آنها اعتماد است. برخلاف تصور عموم، همیشه هزینه کارمزد صرافی زیرزمینی بالاتر از نقل و انتقالات رسمی نیست بلکه در مواردی کمتر از انتقالات رسمی هزینه برمیدارند و حتی در مواردی کاراتر هستند.
صرافیهای تراست-پایه چگونه عمل میکنند؟
در صرافیهای تراستی دارایی مورد معامله میتواند ارز فیزیکی، حسابهای متعدد بانکی و حتی یکبار مصرف، املاک و هر نوع دارایی سرمایهای دیگری باشد. این انعطاف در نوع دارایی برای فرار کردن از چنگال قانونهای مختلف کشورها است و با هدف تسویه سریعتر و سبد دارایی متنوعتر اعمال میشود. استفاده از صرافیهای تراستی در مبادلات خارجی مختص به ایران نیست و به تازگی به دلیل تشدید تحریمها در جهان، استفاده از آنها مورد توجه بیشتری قرار گرفته است که میتواند دردسرهای بزرگی را برای هر کشوری با حدودی از کنترل سرمایه ایجاد کند.
صرافیهای تراستی برای قانونی کردن کارشان از هر روش و تراکنش قانونی در ترازپرداخت بهره میگیرند. ممکن است با تبانی با تجار و با تقلب در قیمت وارداتی و صادراتی، فضای جابجایی ارز پیدا کنند. همچنین ممکن است از حواله شخصی و کارگری استفاده کنند و حساب جاری درگیر خطا شود و یا ممکن است از ارز قاچاق و چمدانی و مسافری استفاده کنند. به طور کلی این صرافیها در هر جایی بتوانند نفوذ میکنند. هر بازار غیررسمی ارز را این مدل از صرافیها شکل میدهند، در چین بازار fei chi’en، در هند بازار hundi، در آرژانتین Blue Chip، در کل در آمریکای لاتین بازار سیاه peso، در آسیای میانه hawala، در فیلیپین padala و در تایلند phoe kuan در اختیار این مدل تراستیها قرار دارد.
چین چگونه با خروج سرمایه از صرافیهای تراستی مقابله کرد؟
برخلاف تصور، تقاضای خروج سرمایه در چین از طرف ساکنان مقیم بعد از ۲۰۱۱ به شدت بالا رفته است و مسیر صرافیهای تراست پایه به شدت از سوی این افراد برای خروج سرمایه از چین مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس آمارهای رسمی، در فاصله سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶، حدود ۹۰۰ میلیارد دلار از ذخایر خارجی چین بدون دلیل مشخصی کم شد که میتوان این مسئله را به عملکرد صرافیهای تراستی در خروج سرمایه از چین در این بازه زمانی مرتبط دانست. این روند موجب شد دولت چین کنترل به مراتب بیشتری بر بخش رسمی تراز پرداختها اعمال کند، خروج ارز مسافری را محدود و سرمایهگذاری مستقیم در دیگر کشورها را از سال ۲۰۱۶ به بعد با تدابیر سختگیرانه بیشتری همراه نماید.
اما این اقدامات نیز نتوانست به کلی خروج سرمایه از چین را به صفر برساند و همچنان افراد زیادی در این کشور هستند که ترجیح میدهند به جای شبکه پرداخت رسمی با شبکه صرافی تراستی fei chi’en کار کنند.
کنترل خروج سرمایه از مسیر «صرافیهای تراستی» امکان پذیر است؟
در ایران شبکه صرافیهای تراستی، با اعمال تحریمها و همچنین اعمال محدودیت قیمتی بر ارز صادراتی، به شدت رونق گرفته است. خروج سرمایه از کشور نیز در بستر این صرافیها انجام میشود. اما نباید تصور کرد این مسئله مختص ایران است و دیگر کشورها با آن مواجه نیستند. در دنیای امروز بسیاری از کشورها با مقوله صرافیهای تراستی و خروج سرمایه از بستر آنها مواجهند و بخش زیادی از کشورها نتوانستهاند راهکاری دائمی برای حل آن بیابند و صرفا اقداماتی به منظور محدود نمودن آن اعمال کردهاند.
با این همه در ایران نیز دست سیاستگذار برای محدود نمودن خروج سرمایه از مسیر صرافیهای تراستی بسته نیست و هرچند نمیتوان به کلی این مسیر را مسدود کرد، میتوان محدودیتهایی بر مسیر آن اعمال کرد. باید در نظر داشت که در شرایط تحریمی ایران و نبود یک شبکه پرداخت رسمی خارجی، مبادلات خارجی ایران بدون صرافیهای تراستی که قابل تحریم نیستند و نیازهای ایران را برآورده میکنند، قابل مدیریت نیست. در عین حال این مسیر نباید به راهی برای خروج گسترده سرمایهها از ایران تبدیل شود و از این رو لازم است علاوه بر تلاش همه جانبه و فوری برای ایجاد شبکه پرداخت رسمی با شرکای اصلی تجاری، از طریق کنترل سرمایهها و مبادلات کلان ریالی شرکتها و افراد، تا جای ممکن مبادلات مشکوک به خروج سرمایه شناسایی و از آن جلوگیری شود.
انتهای پیام/ پول و بانک