به گزارش مسیر اقتصاد در حال حاضر صحبت از دلارزدایی بسیار متداول است. ماه گذشته، الکساندر باباکوف، معاون رئیس دومای دولتی روسیه، اعلام کرد که مسکو به دنبال ایجاد ارز جدید در تجارت با کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) است.
معرفی ارز جدید گروه بریکس با عنوان «بریک»
تلاش کشورها برای کاهش وابستگی خود به دلار آمریکا موضوع جدیدی نیست؛ بطوریکه زمزمه سقوط دلار از دهه ۱۹۶۰ در برخی از پایتختها شنیده میشود اما هنوز به نتیجه نرسیده است. همچنین باید توجه داشت که سهم دلار در تجارت خارجی ۸۴.۳ درصد بوده، در حالیکه این رقم برای یوآن چین تنها ۴.۵ درصد است.
با وجود این، چشمانداز موفقیت ارز بریکس موضوع جدید است. هر چقدر برنامههای اولیه برای آن وجود داشته و بسیاری از پرسشهای اساسی بیپاسخ مانده باشد، چنین ارزی واقعاً میتواند دلار آمریکا را به عنوان ارز ذخیره کشورهای بریکس حذف کند. برخلاف رقبای پیشنهادی پیشین مانند یوان دیجیتال، این ارز فرضی (در این مطلب بریک) پتانسیل تصاحب یا حداقل متزلزل کردن جایگاه دلار را دارد.
تاثیر ارز ذخیره بریکس بر دلارزدایی
اگر کشورهای بریکس تنها از «بریک» برای تجارت بینالمللی استفاده میکردند، موانع موجود در راستای رهایی از هژمونی دلار نیز حذف میشدند. در حال حاضر، این تلاشها اغلب به شکل توافقنامههای دوجانبه برای استفاده از ارزهای غیر دلاری مانند یوان، ارز اصلی تجارت بین چین و روسیه، صورت میگیرد. البته موانعی نیز وجود دارد، مثلا روسیه تمایلی به تامین همه واردات خود از چین ندارد.
از همین روی، پس از معاملات دوجانبه بین دو کشور، روسیه به تبدیل بخشی از درآمدهای خود به داراییهای دلاری تمایل دارد تا بقیه واردات خود را از سایر نقاط جهان و با استفاده از دلار تهیه کند. اما اگر چین و روسیه فقط از بریک در تجارت خود استفاده کنند، روسیه نیازی به تبدیل درآمد تجارت خود به دلار را نخواهد داشت. از این گذشته، روسیه برای خرید بقیه واردات خود نیز از بریک و نه دلار استفاده میکند و این به معنای آغاز دلارزدایی است.
تصور استفاده کشورهای بریکس از «بریک» در مبادلات خود واقعبینانه است. برای شروع، آنها میتوانند تمام هزینه واردات خود را به تنهایی تامین کنند. در سال ۲۰۲۲، مازاد تجاری بریکس، به ۳۸۷ میلیارد دلار رسید که بیشتر به لطف چین بود. بریکس همچنین برای دستیابی به سطحی از خودکفایی در تجارت بینالملل آماده است. چون اتحادیه ارزی بریکس (بر خلاف اتحادیههای قبلی) میان کشورهایی نیست که با مرزهای سرزمینی مشترک متحد شدهاند، از همین روی اعضای آن میتوانند نسبت به هر اتحادیه پولی دیگر بخش وسیعتری از کالاها را تولید کنند.
کشورهای بریکس حتی نیازی به محدود کردن تجارت خود با یکدیگر ندارند. چون هر یک از اعضای گروه، یک وزنه سنگین اقتصادی در منطقه خود هستند و کشورهای سراسر جهان احتمالا مایل به تجارت با بریک هستند. مثلا اگر تایلند از بریک برای تجارت با چین استفاده کند، واردکنندگان برزیلی نیز میتوانند از صادرکنندگان تایلندی میگو خریده و آن را در سبد غذایی برزیل نگه دارند.
دلایل جذابیت ارز بریکس برای سرمایهگذاران
برای غلبه بر برخی محدودیتهای تجاری مانند تعرفهها، کالاهای تولید شده در یک کشور میتوانند آن محدودیتها بین دو کشور را با صادرات به کشور ثالث و سپس صادرات مجدد از آن دور بزنند. از همین روی، اگر ایالات متحده تجارت دوجانبه با چین را به دلیل استفاده بریک تحریم کند، فرزندانش میتوانند از اسباببازیهای ساخت چین استفاده کنند چون با صادرات به ویتنام و سپس به ایالات متحده امکانپذیر میشود. چون کشورهای بریکس دارای مازاد تجاری هستند، بریک نیازی به جذب ارز خارجی ندارد. این کشورها میتوانند از سیاستهای ترکیبی تشویق و تنبیهی استفاده کنند تا خانوارها و بنگاههای خود را به خرید داراییهای بریک پایه مجبور کند.
اما داراییهایی بریکپایه، با ویژگیهای خود احتمالاً برای سرمایهگذاران خارجی جذاب شوند. از جمله اشکالات عمده طلا به عنوان یک دارایی برای سرمایهگذاران جهانی این است که باوجود کاهش ریسک، سودی پرداخت نمیکند. براساس گزارشها، BRICS قصد دارد از طلا و سایر فلزات با ارزش مانند فلزات خاکی کمیاب، بعنوان پشتیبان ارز خود استفاده کند، بنابراین سود پرداختی به داراییهای بریک پایه شبیه طلا خواهد بود. این یک ویژگی غیر معمول و از مواردی است که میتواند برای سرمایهگذارانی که به دنبال داراییهای متنوع سودآور مانند اوراق قرضه و طلا هستند، جذاب باشد.
غلبه بر موانع ژئوپلیتیکی بین اعضاء
اساسا بریک نگرانیهای زیادی را به همراه خواهد داشت و عمدتاً در تجارت بینالمللی به جای مبادلات داخلی استفاده میشود، که در اینصورت کار بانکهای مرکزی در کشورهای بریکس پیچیده میشود. از همین روی، ایجاد یک بانک مرکزی فراملی مانند بانک مرکزی اروپا برای مدیریت این ارز نیاز است. بنابراین، اینگونه مسائل چالشهای غیرقابل حل نیستند. ژئوپلیتیک میان اعضای بریکس نیز میتواند مانع همکاری باشد. اما این ارز نشاندهنده همکاری در حوزه معین و در راستای منافع همسو است. کشورهایی مانند هند و چین احتمالا منافع امنیتی متضاد با یکدیگر داشته باشند اما هر دو کشور تمایل مشترکی به دلارزدایی دارند و میتوانند در عین رقابت در سایر حوزهها، در مورد منافع مشترک همکاری کنند.
کاهش سلطه دلار با ارز ذخیره بریکس
شاید بریک نتواند تاج از سر دلار را برباید، اما میزان نفوذ آن را در حوزه خود را کاهش میدهد. حتی اگر بریکس موفق به دلارزدایی شود، بسیاری از مناطق جهان همچنان از دلار استفاده میکنند و در واقع نظم پولی جهانی بیشتر چندقطبی میشود تا تکقطبی.
بسیاری از آمریکاییها از کاهش نقش جهانی دلار ابراز تاسف میکنند. اما آنها باید پیش از ناله و زاری تمهیداتی بیاندیشند. همواره نقش جهانی دلار برای ایالات متحده همانند تیغ دو لبه بوده است، یعنی از یکسو به واشنگتن اجازه میدهد تا تحریمها را به مجموعه ابزار سیاست خارجی خود بیافزاید. اما از سوی دیگر، با افزایش نرخ دلار آمریکا، قیمت کالاها و خدمات آمریکایی را در سایر نقاط جهان افزایش و صادرات را کاهش میدهد که در نهایت افزایش هزینه کسبوکارهای ایالات متحده را به همراه دارد. اکنون به نظر میرسد که طرف داخلی این تیغ بُرنده و برای دشمنان خارجی آمریکا کُند شده است.
جرد برنشتاین، رئیس کنونی شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید، از جمله کسانی است که معتقدند نقش جهانی دلار به بهای تحمیل هزینه به مشاغل و رقابت صادرات در داخل کشور بوده و این هزینهها به دلیل کوچک شدن اقتصاد ایالات متحده نسبت به جهان در طول زمان افزایش یافته است.
با وجود این، از جمله مزایای سنتی نقش جهانی دلار، توانایی آمریکا در کاربست تحریمهای مالی برای پیشبرد منافع امنیتی خود است. اما واشنگتن منافع امنیتی خود در قرن بیست و یکم را در رقابت با بازیگران دولتی مانند چین و روسیه تعریف میکند. اگر این موضوع درست باشد و تاثیر تحریمها علیه روسیه نیز واکاوی شود، آنگاه تحریمها به ابزاری ناکارآمد برای سیاست امنیتی ایالات متحده معرفی میشوند.
اگر بریک جایگزین دلار به عنوان ارز ذخیره بریکس شود، واکنشها متفاوت و البته عجیب خواهد بود. به نظر میرسد که مقامات کشورهای بریکس با تمایلات ضد امپریالیستی، حتی از سوی برخی جمهوری خواهان در سنای ایالات متحده و اقتصاددان ارشد جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، با صدای بلند تشویق شوند. در هر صورت، سلطه دلار به احتمال زیاد یک شبه به پایان نمیرسد اما بریک باعث کاهش تدریجی سلطه آن خواهد شد.
منبع: فارین پالیسی
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی
چه سودی برای ما دارد .دلار ضعیف شود به فکر فلاکت ریال باشید.
اگر من جای وزیر نفت و رییس بانک مرکزی بودم ریال اپیک را بین کشورهای اپیک ایجاد می کردم و بانک متبوع را هم در کشور کویت قرار می دادم و مشتریان نفتی را مجبور می کردم با این ارز خرید و فروش کنند و برای آن جایگاه بین المللی ایجاد د می کردم