به گزارش مسیر اقتصاد در ۱۷ ژانویه، وزیر دارایی عربستان، محمد الجدان، اعلام کرد که دولت سعودی آماده فروش نفت به ارزهایی غیر از دلار است. به باور کارشناسان اگر رژیم سعودی این تصمیم را اجرایی کند، نشان دهنده دور شدن از دلار به عنوان ارز غالب در پرداختهای جهانی نفت یا پایان به اصطلاح دلار نفتی است. پایان پترودلار در واقع باعث تضعیف دلار خواهد شد، حتی اگر ضربه مهلک نباشد. علاوه بر این، نادیده گرفتن وضعیت دلار نفتی بسیار سادهلوحانه است چون این وضعیت پیامدهای ژئوپلیتیکی نیز دارد، یعنی اظهارات عربستان در مورد دلار نشان میدهد که سعودیها دیگر اتحاد خود با ایالات متحده را به اندازه دهه ۱۹۷۰ مهم نمیدانند که احتمالا مشکل فوری ژئوپلیتیکی برای واشنگتن باشد.
شاید بهترین راه برای واکاوی پایان بالقوه دلار نفتی، بررسی آن به عنوان بخش دلاری اقتصاد جهانی است. از دهه ۱۹۵۰، دلار از نظر تجارت، سرمایه گذاری جهانی، ذخایر نگهداری شده توسط خارجیها، از جایگاه مناسبی برخوردار بود. این امر به میزان زیادی تقاضا برای بدهی ایالات متحده و دلار را تقویت کرده و تأثیرات کاهنده تورمی عظیمی در اقتصاد داخلی ایالات متحده داشته است. از همین روی، اگر تسلط جهانی دلار کاهش یابد، میتوان انتظار داشت تورم داخلی و نرخ بهره، بالاتر از میزان عادت آمریکاییها در سی سال گذشته باشد. با پایان دلار نفتی دلیلی برای وحشت وجود ندارد، اما نشان میدهد قدرت رژیم ایالات متحده از طریق دلار مهار خواهد شد.
دلیل پیدایش دلار نفتی
دلار نفتی نتیجه تلاشهای ایالات متحده برای تضمین دسترسی به نفت غرب آسیا و همچنین افت ارزش دلار در اوایل دهه ۱۹۷۰ است. در سال ۱۹۷۴، دلار آمریکا در وضعیت نامطمئنی قرار داشت. در سال ۱۹۷۱، به دلیل هزینههای بیرویه جنگ و برنامههای رفاه داخلی، ایالات متحده دیگر نمیتوانست قیمت جهانی طلا را مطابق با سیستم برتون وودز حفظ کند بنابراین ارزش دلار در رابطه با طلا کاهش یافت. همچنین عرضه دلار به عنوان تاثیر جانبی رشد کسری بودجه، افزایش یافت تا دولتها و سرمایه گذاران خارجی اعتماد خود به دلار را از دست بدهند.
در واکنش به این تحولات، ریچارد نیکسون اعلام کرد که ایالات متحده سیستم برتون وودز را کنار خواهد گذاشت. با این تصمیم، نرخ دلار شروع به شناور شدن در برابر سایر ارزها کرد، بطوریکه کاهش ارزش دلار میتوانست اعتماد به دلار را بازگرداند. علاوه بر این، ایالات متحده هیچ تلاشی برای مهار هزینههای کسری انجام نداد. بنابراین ایالات متحده باید به یافتن راههایی برای کاهش بدهیهای دولتی بدون افزایش نرخ بهره ادامه دهد. در سال ۱۹۷۴، جریان سیل دلار از ایالات متحده به عربستان سعودی، بزرگترین صادرکننده نفت، راهحلی را ارائه کرد. نیکسون توافق کرد که ایالات متحده در ازای خرید نفت عربستان سعودی، کمکهای نظامی و تجهیزات سعودی را نیز تأمین میکند و در مقابل، سعودیها از دلارهای خود برای خرید اوراق خزانه آمریکا و کمک به تامین مالی کسری بودجه آمریکا استفاده خواهند کرد.
از نقطه نظر مالی، احتمالا این نتیجه برد-برد باشد، یعنی سعودیها در برابر دشمنان ژئوپلیتیکی خود حمایت میشوند و ایالات متحده مکان جدیدی برای تخلیه مقادیر زیادی از بدهیهای دولتی را پیدا خواهد کرد. علاوه بر این، سعودیها میتوانند دلارهای خود را در سرمایه گذاری های نسبتا مطمئن و قابل اعتماد در ایالات متحده پارک کنند که به «بازیافت دلارهای نفتی» معروف شد. در واقع، ایالات متحده با هزینه نفت، تقاضای جدیدی برای بدهی و دلار آمریکا ایجاد کرد. با گذشت زمان و به لطف تسلط عربستان سعودی در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، چیرگی دلار به کل اوپک تعمیم یافت، یعنی دلار ارز ترجیحی برای خرید نفت در سراسر جهان شد. قرارداد دلاری نفتی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ اهمیت ویژهای داشت، چون عربستان و کشورهای اوپک بیش از اکنون کنترل تجارت نفت را در اختیار داشتند. همچنین منافع ایالات متحده را به منافع سعودی پیوند داد و دشمنی ایالات متحده را با رقبای سنتی سعودی مانند ایران تشدید کرد.
رابطه دلار نفتی با یورودلار
با این حال، از نظر نقش اقتصادی، دلار نفتی همیشه نوعی «یورودلار» بوده است. یورودلارها، دلارهای آمریکا هستند که در حسابهای سپرده مدتدار در بانکهای خارج از ایالات متحده یا حتی سپرده دلاری که توسط یک بانک خارجی در ایالات متحده نگهداری میشود. بنابراین هیچ ارتباطی با واحد پول یورو ندارد و محدود به دلارهای موجود در اروپا نیست. یعنی سپردههای دلاری هستند که مشمول مقررات مشابه دلارهای ایالات متحده نیستند که توسط بانکهای آمریکایی نگهداری و یا توسط FDIC (شرکت بیمه سپردههای فدرال) تضمین میشوند.
مبادلات یورودلار بسیار زیاد بوده اگرچه تعیین مقدار دقیق آن دشوار است. یک برآورد داراییهای یورودلار را حدود ۱۲ تریلیون دلار تخمین میزند، باید توجه داشت که کل داراییهای بانکهای ایالات متحده حدود ۲۲ تریلیون دلار است یا به عبارت دیگر، بانکداری دلاری خارج از کشور حدود نیمی از کل ایالات مکتحده است. بنابراین، اقتصاد یورودلار بسیار بزرگ بوده و این «منطقه دلاری» نیز جزء کلیدی بسیاری از اقتصادهای پیشرو جهان است، چون نیمی یا بیشتر اقتصاد جهان در آن منطقه قرار دارد. در مقابل، در سال ۲۰۲۰ تجارت سالانه دلارهای نفتی کمتر از ۳.۵ تریلیون دلار بود. البته این رقم ناچیز نیست اما کاهش قابل توجه در این مقدار باعث ریزش تقاضای جهانی برای دلار نخواهد شد.
با این وجود، میتوان نتیجه گرفت که پایان دلار نفتی بخشی از روند بزرگتر و مهمتر دور شدن از دلار است. اندازه نسبی بازار یورودلار از سال ۲۰۰۸ کاهش یافته و از اوج خود یعنی ۸۷ درصد اندازه سیستم بانکی ایالات متحده به زیر ۶۰ درصد کاهش یافته است. در همین حال، سهم دلار آمریکا در ذخایر بانکهای مرکزی خارجی کاهش یافته و از ۷۱ درصد بیست سال پیش به ۶۰ درصد کنونی رسیده که پایینترین سطح در ۲۵ سال اخیر است. باید در نظر داشت که اخیرا روسیه، چین و هند تمایل به رهایی اقتصاد جهانی از دلار هستند.
پیامد ژئوپلیتیکی پایان دلارهای نفتی
تأثیرات آشکار و کوتاه مدت دور شدن از دلار نفتی در حوزه ژئوپلیتیک خواهد بود تا در نظم ارزی. عربستان سعودی علاوه بر این که دیگر به دلار وابسته نیست، اخیراً آمادگی خود را برای پیوستن به کشورهای گروه بریکس شامل کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی اعلام کرده است. این تغییر که در راستای منافع استراتژیک عربستان است، به طور بالقوه تهدیدی فوری برای منافع استراتژیک ایالات متحده خواهد بود، چون دولت ایالات متحده به تسلط بر کل منطقه خلیج فارس از طریق روابط ایالات متحده با عربستان عادت کرده است. در مجموع، رویگردانی عربستان از دلار نفتی این تغییرات ژئوپلیتیکی را بزرگتر خواهد کرد و تهدیدی برای استاندارد زندگی آمریکایی است، اما برای پایان دادن به نقش دلار کافی نیست. باید توجه داشت که پوند استرلینگ پس از سقوط خود از جایگاه نخست خود به عنوان ارز ذخیره جهانی ترجیحی، وجود خود را از دست نداد اما قدرت آن بسیار کاهش یافت، اکنون به نظر میرسد دلار نیز در همین مسیر حرکت میکند.
منبع: اوراسیا ریویو
انتهای پیام/ پول و بانک