به گزارش مسیر اقتصاد سلیمی مفرد در مصاحبه با رادیو گفتگو ضمن اشاره به ظرفیتهای اقتصادی قاره آفریقا اظهار کرد: مراوده تجاری ایران و قاره آفریقا دارای قدمتی بیش از ۱۰۰۰ سال است. بعد از ورود کشورهای استعمارگر به قاره آفریقا و تضعیف قدرت اقتصادی و تجاری ایران در همین برهه تاریخی، این قاره به محل استثمار منابع زیرزمینی و نیروی کار این کشورها تبدیل شد و تعاملات تجاری ایران با کشورهای این منطقه جغرافیایی نیز از بین رفت. با استقلال این کشورها و خروج استعمار از قاره آفریقا در طول قرن ۲۰ میلادی، زمینه حضور ایران و افزایش همکاری اقتصادی و تجاری با کشورهای این منطقه فراهم شد اما رژیم سابق به دلایلی از جمله رویکرد ایدئولوژیک و ساختار تجاری حاکم بر کشور که عمدتاً مبتنی بر فروش نفت به کشورهای غربی و واردات کالاهای مصرفی از این کشورها بود، این مراوده هیچگاه شکل نگرفت.
این كارشناس حوزه اقتصاد بینالملل با اشاره به ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی کشورهای قاره آفریقا افزود: از سالهای قبل از پیروزی انقلاب تا سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۲ رویکرد تجاری ایران تغییر چندانی نداشته است. در طول چند دهه گذشته دولتها در ایران غالباً به دنبال صادرات انرژی به خارج از کشور و واردات کالاهای سرمایهای و واسطهای، کالاهای اساسی مانند غذا و دارو بودهاند. با شروع تحریم انرژی و موسسات مالی و بانکهای ایران توسط آمریکا و کشورهای غربی، عملاً امکان صادرات انرژی ایران به مشتریان همیشگی خود که عمدتاً کشورهای اروپایی، ژاپن، کره جنوبی و غیره بودند، به طور قابل ملاحظهای کاهش یافت. بنابراین امکان واردات ملزومات اقتصاد کشور نیز تحت تأثیر جدی این واقعیت قابل پیشبینی قرار گرفت.
لزوم تغییر ساختار تجاری متناسب با شرایط تحریم
سلیمی مفرد با تأکید بر لزوم تغییر ساختار تجارت خارجی کشور متناسب با شرایط تحریم در دولت سیزدهم افزود: تا اواخر دهه ۱۳۸۰ به دلیل سهم عمده انرژی در درآمدهای ارزی کشور که واردکنندگان آن غالباً کشورهای بلوک غرب بودند، دولتها نیاز چندانی به برنامهریزی و تلاش به منظور افزایش مراودات تجاری با کشورهای قاره آفریقا و منطقه اوراسیا نمیدیدند. در شرایط جدید که امکان صادرات انرژی به کشورهای غربی و واردات کالاهای مورد نیاز جامعه از این کشورها وجود ندارد، بیش از هر زمانی نیاز به تغییر ساختار در تجارت خارجی کشور مشاهده میشود؛ چرا که با توجه به شرایط اقتصادی کشورهای قاره آفریقا از یکسو این کشورها نیاز چندانی به انرژی ایران ندارند و از سوی دیگر امکان برآورده کردن کالاهای مورد نیاز ایران که عمدتاً سرمایهبر و واسطهای هستند، از طریق این کشورها وجود ندارد.
وی با تأکید بر لزوم تدوین برنامه مشخص برای کشورهای قاره آفریقا اضافه کرد: کشورهای اروپایی که در چند دهه گذشته مراوده تجاری گستردهای با ایران داشتند از سطح توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی همگونی برخوردار بودند و چارچوب همکاری بین دو طرف کاملاً مشخص بود. اما کشورهای قاره آفریقا به لحاظ توسعه سیاسی، ظرفیتهای اقتصادی و مسائل فرهنگی ناهمگونی زیادی دارند. این مسأله بیانگر این است که ایران برای همکاری با هر کدام از این کشورها باید برنامه مشخصی داشته باشد.
فرصتهای قاره آفریقا برای ایران
این کارشناس اقتصادی در پایان با اشاره به ظرفیتهای قاره آفریقا عنوان کرد: کشورهای شمال قاره آفریقا مانند مصر و تونس ظرفیت گردشگری مناسبی دارند و سالانه گردشگران زیادی از این دو کشور بازدید میکنند. مقصد عمده گردشگران هر دو کشور نیز اروپا است. در صورت تسهیل شرایط ورود و خروج گردشگران ایران و کشورهای مزبور که نیازمند تأمین زیرساختهای مرتبط با این حوزه از جمله تسهیل شرایط حمل و نقل، محل اقامت، زیرساختهای پرداخت و غیره میباشد، امکان افزایش همکاری و درآمدزایی در این حوزه برای هر دو طرف وجود دارد. کشورهای مرکز و شرق قاره آفریقا از جمله اوگاندا و تانزانیا به دلیل بارندگی بالا، خاک حاصلخیز و نیروی کار زیاد و ارزان دارای ظرفیتهای زیادی به منظور همکاری در حوزه کشت فراسرزمینی هستند. با توجه به کاهش بارندگی سالهای اخیر در ایران و لزوم واردات کالاهای اساسی مانند ذرت، سویا، کنجاله و غیره به کشور، استفاده از این ظرفیت با وجود تمایل این کشورها کمک زیادی به ایران خواهد کرد.
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی