به گزارش مسیر اقتصاد بعد از حمله روسیه به اوکراین، کشورهای غربی و به طور خاص آمریکا و اتحادیه اروپا، از کمک مستقیم به اوکراین خودداری کردند و در مقابل تلاش کردند با تحریم اقتصادی، روسیه را مجبور به عقب نشینی از اوکراین نمایند. در این زمینه میزان اثرگذاری تحریمهای غرب بر اقتصاد روسیه مهمترین عاملی است که میتواند در وادار کردن روسیه به پذیرش خواستههای غرب موثر واقع شود.
آمریکا و اروپا از ابتدای حمله روسیه به اوکراین، تحریم اشخاص، نهادها و شرکتهای بزرگ روسی را در دستورکار قرار دادند تا از این طریق علاوه بر بلوکه کردن داراییهای مقامات روسی و نزدیکان آنها در کشورهای غربی، روند تامین محصولات مورد نیاز اقتصاد روسیه را نیز با مخاطره مواجه نمایند.
صنعت انرژی مهمترین هدف تحریمهای آمریکا و اروپا علیه روسیه
اما مهمترین نقطه اعمال تحریمهای آمریکا و اروپا علیه روسیه، صنعت انرژی این کشور است. بخش انرژی ۶۰ درصد صادرات روسیه را شامل میشود و سهمی بیش از ۲۰ درصدی در کل اقتصاد این کشور دارد. در عین حال وابستگی بازارهای جهانی نفت و گاز به روسیه موجب شده است کشورهای غربی در تحریم این بخش از اقتصاد روسیه بسیار محتاطانه عمل کنند.
روسیه در حال حاضر بیش از ۴۰ درصد گاز مصرفی اتحادیه اروپا را تامین میکند و تحریم این بخش بیش از آنکه به روسیه آسیب وارد کند، کشورهای اروپایی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در بازار نفت نیز روسیه یکی از مهمترین صادرکنندگان محسوب میشود و در شرایطی که افزایش قیمت نفت یکی از مهمترین نگرانیهای کشورهای غربی است، تحریم نفت روسیه نیز از گزینههای روی میز کشورهای غربی خارج میشود.
چرا تحریم اقتصاد روسیه برای غرب کار دشواری است؟
اقتصاد روسیه سالانه بالغ بر ۱۵۰۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد و از سال ۲۰۱۴ میلادی که به دلیل الحاق شبه جزیره کریمه به خاک خود، با تحریمهای غرب مواجه شد، تلاش کرده است شرایط را برای کاهش اثرپذیری از تکانههای خارجی فراهم نماید. از این رو آمریکا و اروپا برای اثرگذاری بر اقتصاد روسیه از طریق اعمال تحریم اقتصادی، کار سختی پیش رو دارند.
روسیه ۶۴۰ میلیارد دلار ذخیره طلا دارد
به طور خاص روسیه در سالهای اخیر مازاد تراز تجاری خود را به جای خرید اوراق قرضه دلاری آمریکا یا سپرده گذاری در بانکهای اروپایی، صرف خرید طلا کرده است. در این مدت روسیه همواره جزء خریداران اصلی طلا در سطح جهان بوده و سطح ذخایر طلای خود را به ۶۴۰ میلیارد دلار رسانده است.
بهره مندی از ذخایر عظیم طلا علاوه بر کاهش اثرات ناشی از تحریم اقتصادی، موجب میشود دولت روسیه در زمان لازم امکان تقویت پول ملی و تامین هزینههای دولت را داشته باشد.
قطع دسترسی بانکهای روسی به سوئیفت چه عواقبی دارد؟
یکی از مهمترین گزینههای آمریکا و اروپا برای اثرگذاری بر اقتصاد روسیه، قطع دسترسی بانکهای این کشور به پیام رسان بین بانکی سوئیفت است. این اقدام موجب میشود بانکهای روسی امکان تبادل مالی در بستر سوئیفت را از دست بدهند و تبادلات بانکی روسیه با غرب به طور جدی مختل شود.
اما این اقدام موجب خواهد شد شرکتهای بزرگ روسی امکان دسترسی به منابع حاصل از تجارت خود با اروپا و آمریکا را از دست بدهند و ممکن است در چنین شرایطی روسیه تصمیم بگیرد به کلی صادرات انرژی به اروپا و آمریکا را متوقف نماید.
علاوه بر این در طول سالهای اخیر روسیه با کمک چین اقدام به توسعه زیرساختهای تبادلات مالی مستقل از دلار و سوئیفت کرده است و در حال حاضر بخش قابل توجهی از تجارت خارجی این کشور، خصوصا با کشورهای شرق آسیا، بدون نیاز به سوئیفت انجام میشود و امکان تحریم آن وجود ندارد.
تحریم اقتصاد روسیه این کشور را به جبهه شرق نزدیک تر میکند
علاوه بر این تحریم اقتصادی شدید روسیه از سوی آمریکا و اروپا موجب خواهد شد این کشور بیش از گذشته به سمت توسعه روابط اقتصادی با کشورهایی همچون چین، ایران و کره شمالی سوق پیدا کند و سازوکارهای تبادلات مالی مستقل از دلار خود را بیش از پیش توسعه دهد. چنین اقدامی علاوه بر کاهش اثرگذاری جهانی تحریمهای غرب، به تقویت همگرایی این کشورها در تقابل با آمریکا منجر میشود.
اقدامات چین در روزهای اخیر نشان میدهد که این کشور برخلاف آمریکا و اروپا هیچ تمایلی به قطع روابط اقتصادی خود با روسیه ندارد و هرچند برخی از شرکتهای چینی برای دور ماندن از قوانین تحریمی آمریکا اعلام کردهاند تبادلات خود با روسیه را کاهش میدهند، اما دولت چین به پشتوانه مناسبات مستقل از دلار خود با روسیه، بر خرید بیشتر نفت و گاز از این کشور و توسعه روابط دوجانبه تاکید کرده است.
تحریمها چه زمانی به نتیجه میرسد؟
تحلیلگر تحریم موسسه مطالعات اقتصادی پترسون معتقد است تحریمها زمانی به هدف میرسد که کشور تحت تحریم از ثبات سیاسی و اقتصادی لازم برخوردار نباشد و اقتصاد داخلی آن کشور نقاط ضعف متعددی داشته باشد. اما به طور کلی موفقیت تحریمها در رسیدن به هدف، در حدود ۲۵ درصد ارزیابی میشود؛ به این معنی که تحریمها تنها در یک چهارم موارد تمام اهداف تعیین شده را محقق میکنند.
به طور خاص وقتی تحریمها از یک حد محدود به سطحی گسترده تغییر پیدا میکند، نسبت اثرگذاری آنها بر بخشهای مختلف اقتصاد کشور تحت تحریم از کنترل کشور تحریم کننده خارج میشود و در اغلب موارد به دلیل اثرات جانبی غیر قابل اجتناب، به تحکیم قدرت رژیم مستقر در کشور تحت تحریم منجر میگردد. چنین روندی به وضوح در تحریم کشورهای کوبا و کره شمالی از سوی آمریکا قابل مشاهده است.
منبع: دراماتیک آنلاین
انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل