مسیر اقتصاد/ انرژی نقشی اساسی و تعیین کننده در اقتصاد مدرن بین المللی دارد و ایران به عنوان بزرگترین دارنده مجموع منابع نفت و گاز جهان، باید برنامهریزی و سیاستگذاری درست در این حوزه را در راستای توسعه اقتصادی در اولویت قرار دهد. یکی از مواردی که در حوزه انرژی مکررا مطرح میشود اما از دقت کافی برخوردار نیست، مقدار یارانه های انرژی است.
به عنوان نمونه در جریان دومین مناظره انتخاباتی سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که در رسانه ملی برگزار شد، یکی از نامزدهای حاضر در این دوره از انتخابات، ارزش یارانه انرژی در کشور را معادل ۱۳۷ میلیارد دلار اعلام کرد که علاوه بر غلط بودن رقم اعلامی، ایراداتی جدی به مفهوم و شیوه محاسبه آن وارد است.
یارانه انرژی یا هزینه فرصت صادراتی
مطابق با آخرین آمار آژانس بينالمللی انرژی که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، ایران با ۸۶ میلیارد دلار بیشترین یارانه انرژی را در بین کشورهای جهان میپردازد. بعد از ایران به ترتیب چین، عربستان، روسیه و هند بیشترین میزان یارانه انرژی را پرداخت کردهاند. اما نکته مهمی که باید در اینجا به آن توجه شود طریقه محاسبه این عدد از سوی آژانس بین المللی انرژی است. یارانه انرژی محاسباتی از طریق اختلاف قیمت جهانی انرژی با فرض واردات آن توسط دولت با قیمت داخلی عرضه آن به مصرف کننده نهایی بدست آمده است [۱].
لذا میتوان گفت که برای کشورهای تولیدکننده انرژی همچون ایران یا روسیه، عدد محاسبه شده از سوی آژانس بین المللی انرژی، در واقع همان هزینه فرصت صادراتی[۲] آن کشور در حوزه انرژی بدون در نظر گرفتن محدودیتهای صادراتی است. لذا با توجه به اینکه برای بعضی از این حاملها از جمله گاز طبیعی، اصولا امکان صادرات به میزان کل مصرف وجود ندارد، محاسبه یارانه انرژی با این مبنای محاسباتی از لحاظ کارشناسی صحیح نیست.
بطور کلی در ادبیات قیمتگذاری انرژی جهانی، برای توضیح اختلاف قیمت از دو واژه یارانه[۳] و هزینه فرصت استفاده میشود. در اینجا یارانه، به معنای «اختلاف قیمت تمام شده انرژی برای دولت» با «قیمت نهایی عرضه آن به مصرف کننده داخلی» است [۴].
اما در رابطه با هزینه فرصت و طریقه محاسبه آن با توجه به شرایط هر کشور و اقتضائات داخلی آن، مدلهای مختلفی میتوان ارائه داد. ضمن اینکه برای یک کشور مشخص و بویژه کشورهای دارای منابع انرژی، میتوان مدلهای گوناگونی معرفی کرد که لزوما معادل قیمت صادراتی حامل انرژی نیست.
محاسبه هزینه فرصت با ۲ رویکرد
برای محاسبه هزینه فرصت، مدلهای دیگری همچون هزینه فرصت توسعه زنجیره ارزش یا هزینه فرصت توسعه صنایع را میتوان ارائه کرد. مبتنی بر این دو مدل، سیاستگذار میتواند برآورد کند که در صورت فرآوری نفت و گاز و توسعه زنجیره ارزش یا اختصاص انرژی به صنایع گوناگون، چه مقدار عایدی و ارزش افزوده در نهایت نصیب کشور خواهد شد.
آدرس غلط به سیاستگذار از طریق محاسبه یارانه پنهان انرژی
اما سادهترین و در عین حال پرایرادترین نوع محاسبه هزینه فرصت، از طریق مقایسه قیمت عرضه داخلی انرژی با نرخ بازار جهانی آن بدون در نظر گرفتن محدودیتهای صادراتی موجود است که در کشور ما تحت عنوان یارانه پنهان انرژی مطرح میشود و کاملا سیاستگذار را گمراه خواهد کرد، چرا که در بعضی حامل ها مثل گاز طبیعی، اصولا امکان صادرات آن هم به میزان مصرف فعلی در کشور وجود ندارد. برای محاسبه درست هزینه فرصت صادراتی باید تمام قیود و محدودیتهای کشور مورد مطالعه را با توجه به نوع حاملهای انرژی در نظر گرفت.
نکته نهایی که در محاسبه مدلهای مختلف هزینه فرصت باید به آن توجه نمود، این است که شرایط و اقتضائات داخلی کشور مورد مطالعه در محاسبات در نظر گرفته شود. شرایطی همچون اقلیم، قدرت خرید خانوار، نرخ ارز، زیرساختها و غیره. بدون در نظر گرفتن این موارد، هر گونه اصلاحی در یارانه های انرژی اثر معکوس خواهد داشت و حتی اگر درآمد آن مستقیما به مردم پرداخت شود، مشکلات متعدد اقتصادی ایجاد خواهد کرد.
پینوشت:
[۲] Opportunity Cost of Exporting
[۳] subsidy
[۴] Daneshzand, F, et al. “A System Dynamics Model for Analyzing Future Natural Gas Supply and Demand”, Industrial & Engineering Chemistry Research, 2018.
انتهای پیام/ نفت و انرژی