به گزارش مسیر اقتصاد و به نقل از روزنامه فرهیختگان، شنبه ۳۱ خرداد، رسانهها از نهایی شدن خط اعتباری یک میلیارد دلاری میان ایران و سوریه خبر دادند. در این خط اعتباری دولت سوریه مایحتاج وزارتخانههای خود را از بازار و واحدهای تولیدی ایرانی تامین میکند. تهیه خطوط تولید و کالاهای اساسی و کالاهای صنعتی منحصرا از تولیدات ایرانی تامین خواهد شد که فرصت منحصربهفردی برای حضور در بازار و توسعه نقشه تجاری ایران در سوریه برای شرکتهای ایرانی فراهم میکند.
خط اعتباری ایران سوریه مقدمه نقشه تجاری جدید
جزئیات بیشتری از ابعاد این بسته ارائه نشده، اما بهطور حتم همچون بستههای اعتباری پیشین، عمده صادرات ایران نفت و مشتقات نفتی به سوریه است. در این گزارش به بررسی ابعاد این خط اعتباری و همچنین تدابیر تهران برای تداوم تجارت با دمشق در سالهای آینده میپردازیم. ایران در بحران سوریه، تنها کشوری بود که از روزهای نخست و بدون تردید، در کنار مردم سوریه ایستاد و توانست با کمک مستشاری خود، دمشق را از سقوط نجات دهد. اکنون و پس از پایان بحران در این کشور، طبیعی است که تهران یکی از شرکای اصلی تجاری دمشق باشد. بخشی از این همکاری به طرف سوری و بخش مهمتر آن به ایران مربوط است. ایران باید با درک شرایط سوریه و نیازهای این کشور در حوزههایی ورود پیدا کند که خروجی آن منجر به همکاری اقتصادی طولانیمدت شود.
سهم بزرگ نفت در خط اعتباری ایران و سوریه
در بستههای اعتباری ایران به سوریه، همواره نفت و مشتقات نفتی بخش اصلی را پوشش دادهاند. در جولای ۲۰۱۳ ایران یک خط اعتباری به ارزش ۳.۶ میلیارد دلار برای سوریه درنظر گرفت که تمرکز آن بر فروش نفت و محصولات نفتی بود. بهطور حتم بخش قابلتوجهی از خط اعتباری جدید میان ایران و سوریه نیز به صادرات نفت و فرآورده های نفتی به دمشق اختصاص پیدا خواهد کرد.
البته در سال ۲۰۱۳، این بسته رقم بزرگتری را شامل میشد، زیرا در آن زمان متوسط قیمت نفت سنگین ایران ۱۰۵.۷۳ دلار در هر بشکه بود اما در روزهای اخیر قیمت نفت سنگین ایران به ازای هر بشکه ۴۲ دلار قیمتگذاری شده است. این افزایش قیمت نفت ایران درحالی است که پیشتر قیمت نفت به بشکهای زیر ۳۰ دلار نیز سقوط کرده بود.
پس در مقایسه با خط اعتباری 2013 با حجم ۳.۶ میلیارد دلار و خط اعتباری یک میلیارد دلاری سال ۲۰۲۰ باید توجه داشت این کاهش میتواند بهدلیل کاهش قیمت نفت صورت گرفته باشد و این مساله که بخش اعظم خط اعتباری اخیر به نفت تعلق خواهد گرفت به معنای ناچیز بودن مبالغ اختصاصیافته برای بخشهای دیگر مانند صادرات کالاهای مصرفی، قطعات یدکی و موادغذایی نخواهد بود.
پرداختهای خط اعتباری به ریال
خط اعتباری به دلار گشوده شده، اما احتمالا دولت ایران بهعنوان واسطه هزینه خرید از شرکتهای ایرانی را به ریال با آنها پرداخت خواهد کرد و دلار نقش ارز معیار برای تعیین مبلغ ریالی خواهد داشت. براین اساس ارزش خط اعتباری میان ایران و سوریه هماکنون حدود ۲۰ هزار میلیاردتومان خواهد بود.
سهم بالای کالاهای مصرفی
بخش زیادی از مبالغ غیرنفتی خط اعتباری به کالاهای مصرفی دولت سوریه اختصاص خواهند یافت. در سالهای گذشته کالاهای الکترونیکی مانند تلویزیون یا موادغذایی مانند مرغ یخزده بخشی از تبادلات در قالب خطوط اعتباری بودهاند. دولت سوریه بهدلیل نابودی بخش تولید و عدمامکان سرمایهگذاریهای جدید بهطور اضطراری تنها به تامین کالاهای مصرفی روزمره مردم کشورش میپردازد.
ایران و بازار سوریه و ظرفیت خط اعتباری ایران
پس از پایان بحران سوریه، مقامات این کشور با توجه به نقش ایران در مقابله با گروهکهای تروریستی، تهران را یکی از شرکای تجاری اصلی دمشق معرفی میکردند. این کشور حجم اقتصادش نسبت به سالهای پیش از ۲۰۱۱ کاهش پیدا کرده و وارداتش نیز به همان نسبت کم شده، اما با توجه به ویرانیهای ناشی از جنگ، همچنان یکی از بازارهای جذاب برای کشورهای منطقه و فرامنطقهای به شمار میرود.
واردات سوریه از سال ۲۰۱۰ که حدود ۱۲ میلیارد دلار بوده است، به ۴.۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ رسیده است. یکی از دلایل کاهش واردات این کشور، تداوم معضل جنگ و کاهش معنادار جمعیت آن بوده است. جمعیت سوریه از ۲۱ میلیون و ۳۶۰ هزار نفر در سال ۲۰۱۰، سال گذشته به ۱۶ میلیون و ۹۱۰ هزار نفر رسید. دلیل این کاهش جمعیت کشته شدن حدود ۵۰۰ هزار نفر از مردم این کشور طی بحران و مهاجرت پنج میلیون نفر از آنان به خارج از سوریه بوده است تا این کشور علیرغم موالید یک دهه گذشته با کاهش شدید جمعیت روبهرو شود. از این میان، تعداد سه میلیون نفر در استان ادلب تحتکنترل گروههای تروریستی وابسته به ترکیه قرار دارند و تقریبا دو میلیون نفر نیز در شرق تحتکنترل کردها و اعراب متحد آمریکا هستند. جمعیتی که دولت سوریه برای اداره آنها نیاز به واردات دارد از ۲۱ میلیون در آغاز بحران به ۱۲ میلیون کاهش یافته است.
روابط تجاری ایران و سوریه
با وجود کاهش حجم واردات سوریه بهدلیل بحران در این کشور انتظار میرفت سهم ایران از بازار واردات سوریه به تناسب سطح روابط سیاسی افزایش یابد. با این حال، مقدار صادرات ایران به سوریه در سالهای اخیر علیرغم استحکام بیشتر روابط میان دو کشور پس از آغاز بحران سوریه و نیز متشنج شدن روابط سوریه با کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، امارات و همچنین ترکیه، همواره نامتناسب با سطح روابط سیاسی میان دو کشور بوده است.
میزان صادرات ایران به سوریه از ۵۱۶ میلیون دلار در سال ۱۳۸۹، با کاهشی بیش از ۳۰۰ درصدی به ۱۶۲ میلیون دلار در سال ۱۳۹۸ رسیده است. مهمترین اجناس صادراتی ایران به سوریه در سال ۱۳۹۸ قطعات منفصله جهت تولید اتومبیل سواری، سایر مکملهای دارویی برای خردهفروشی که تولید مشابه داخلی ندارند، میلههای گرم نوردشده از آهن یا فولاد و لولهها یا پروفیلهای توخالی است. در این سال ایران نیز ۱۱ میلیون دلار از سوریه واردات داشته که در جدول مهمترین اقلام وارداتی فسفات کلسیم طبیعی، روغن زیتون بکر و سایر نباتات قرار دارند.
حجم واردات ایران از سوریه معادل ۶.۸ درصد از صادرات ایران به این کشور است. این تراز تجاری ناموزون حکایت از آن دارد که تهران در سوریه با همان بحرانی روبهروست که در تجارت با عراق از آن رنج میبرد. عدمتناسب حداقلی میان واردات و صادرات و درنتیجه معیوببودن نظام وابستگی متقابل اقتصادی میان دو کشور باعث میشود کشور واردکننده بهدنبال راههایی برای کاهش وابستگی خود به کشور صادرکننده باشد.
در چنین مواقعی حتی درصورت عدمتوانایی کشور واردکننده در تولید و صادرات کالا، کشور صادرکننده سعی میکند با سرمایهگذاری در این کشور امتیازاتی را برای جلبتوجه و استمرار روابط اقتصادی به کشور واردکننده اعطا کند. با وجود این دستگاه تجاری ایران در ایجاد روندی موزون در تجارت خود با سوریه موفق عمل نکرده است. بررسی واردات ایران از سوریه در سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۸۹و ۱۳۹۰ نشان میدهد دمشق به ترتیب در این سالها ۲۰، ۲۹ و ۲۶ میلیون دلار به تهران صادرات داشته که در سال گذشته این مقادیر به حدودا نصف سالهای پیش از بحران کاهش یافته است.
در اوج روابط اقتصادی میان دو کشور طی یک دهه اخیر سال ۱۳۸۹ درست سال پیش از بحران بهترین آمارها را در کارنامه روابط دو کشور برجای گذاشته که ایران درمقابل صادرات ۵۱۶میلیون دلار کالا به سوریه، ۲۹میلیون دلار واردات از این کشور را ثبت کرده است. نکته مهم آنکه تهران در طول بیش از یکدهه اخیر نتوانسته این مقدار را حتی به بالاتر از مبلغ ناچیز ۳۰میلیون دلار برساند. دراین سال واردات ایران از سوریه معادل ۵.۶۲ درصد از صادرات ایران به این کشور بوده است، چیزی حدود یکبیستم که نشانگر شکافی ۲۰۰۰ درصدی است.
صادرات بهصرفه از ایران به سوریه
با توجه به حضور رقبای قدرتمند صادراتی در اطراف سوریه، ایران باید سیاست متناسبی برای حضور در بازار این کشور اتخاذ کند. برخلاف سیر نزولی مبادلات دوجانبه ایران- سوریه، ترکیه یکی از رقبای جدی تجارت منطقهای ایران، توانسته صادرات خود به سوریه را از حدود ۹ درصد در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۲۶ درصد در سال ۲۰۱۸ برساند.
ترکیه با صادرات یکمیلیارد و ١٥٠میلیون دلار کالا به سوریه در رتبه اول و چین با یکمیلیارد و ٩٥میلیون دلار رتبه دوم را به دست آورد. در این سال ایران با ۹۹میلیون دلار صادرات به سوریه، در جایگاه چهاردهم ایستاده است. ایران البته در سال ۲۰۱۹ با افزایش صادرات و رساندن آن به میزان ۱۶۲میلیون دلار، به رتبه ششم ارتقا پیدا کرد اما همچنان سهم ایران از بازار سوریه کمتر از پنجدرصد است. این وضعیت در شرایطی است که طرف سوری همچنان مشتاق حضور ایران در بازارهای دمشق است.
این مساله بهویژه پس از اجرای قانون تحریمی آمریکا علیه سوریه (قانون قیصر) شکل جدیتری به خود خواهد گرفت، چراکه براساس این تحریم، تمام طرفهایی که وارد معاملاتی در زمینه تکنولوژیهای نظامی و خدماتی با نظام سوریه شوند، موردتحریمهای آمریکا قرار میگیرند. علاوهبر این، تحریمهای خزانهداری آمریکا شامل شرکتهای اقتصادی فعال در زمینه انرژی، سازندگی، سرمایهگذاری، ارتباطات و… که در سوریه فعالیت میکنند یا با نظام بشار اسد بهصورت مستقیم با غیرمستقیم همکاری داشته باشند، میشود.
ایران در چنین شرایطی باید بیش از صادرات صرف به سوریه، به دنبال بسترسازی تداوم فعالیت اقتصادی در سوریه باشد. اگرچه صادرات کالاهای مصرفی مانند میوه، لبنیات، گوشت، مصالح ساختمانی و مواردی مشابه از ایران به سوریه قابلتوجه است اما باید تهران بهدنبال شکل جدیدی از صادرات باشد که نیازمند صرف کمترین هزینه برای انتقال باشد. تا پیش از جنگ مردم سوریه بسیاری از کالاهای مصرفی و روزمره خود را از تولیدات کشورشان تامین میکردند.
نگین اقتصادی سوریه، شهر حلب بود که به دلیل درگیریهای طولانیمدت در آن، بخشی از شهرکهای صنعتیاش نابود و بخشی دیگر نیز توسط ترکیه به سرقت رفتند. این وضعیت باعث شد آنها برای تامین آنچه قبلا تولید میکردند، نیاز به کالای وارداتی داشته باشند. با فروکش کردن شعلههای جنگ، بخشی از ظرفیتهای شهرکهای صنعتی حلب همچون شیخ نجار، مزارع و دامداریها همچنان قابلیت تولید دارند.
با توجه به نیاز امروز سوریه به احیای کارخانههای ویران شده، شرکتهای ایرانی به جای صادرات محصولات غذایی و مصرفی، میتوانند با ارسال کارشناسان، دست به همکاری با کارخانهها، مزارع و دامداریهای همچنان فعال برای افزایش تولید زده و با دیگر تولیدکنندگان سوریه برای راهاندازی مجدد واحدهای تولیدی وارد همکاری شوند. در این روش صادرات خدمات فنی-مهندسی به دلیل عدمروابط میان ترکیه، مصر، عربستان سعودی و اردن با سوریه بهصورت انحصاری میتواند دراختیار ایران قرار بگیرد و تهران از طریق فعال کردن اقتصاد سوریه ضعف خود در صادرات کالا را با کمک به جریان تولید در سوریه پوشش داده و در شراکت با سوریها با کشورهای دیگر رقابت کند.
صادرات خدمات فنی و مهندسی در کشورهایی که این شیوه را به کار گرفتهاند، درآمدزایی قابلتوجهی را نیز به دنبال داشته است. ترکیه یکی از کشورهایی است که در سالهای گذشته توانسته با این شیوه، بیش از ۲۰میلیارد دلار درآمدزایی کند. صادرات خدمات فنی و مهندسی در زمینه بهرهبرداری از معادن، ایجاد نیروگاههای کوچک، ایجاد دامداری، مرغداری، بازسازی شهرها، صادرات دانش و ابزارآلات کشاورزی و گلخانهای، ماشینآلات و… مواردی مشابه که جمع دانش به اضافه ابزارآلات ارزشمند و کمحجم است، میتواند راهکاری مناسب برای حضور تجاری ایران در سوریه باشد.
فرصت مناسب برای بنیاد مستضعفان و شستا ذیل خط اعتباری ایران
با توجه به نیروی کار ارزان سوریه، شرکتهای توانمند ایرانی میتوانند مابهازای صادرات به سوریه، هزینه آن را از دولت این کشور به لیر سوریه دریافت کرده و از مبالغ موجود برای راهاندازی واحدهای تولیدی نیمهکاره در سوریه استفاده کنند. برای این اقدامات باید شرکتهای عمده با توانایی بالا انتخاب شوند. باید پذیرفت هنوز بخش خصوصی در اقتصاد ایران برای حضور طولانیمدت در کشورهای دیگر آنچنان قدرتمند نیست و اگر هم هست بخشهای دولتی از آن قویتر هستند.
بنگاههای بزرگ اقتصادی ایران مانند بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) به دلیل توانایی مدیریتی بالا، سابقه طولانی و نیز دارا بودن شرکتهای متعدد بزرگ در حوزههای تخصصی از توانایی تجمیع ظرفیتهای خود برای حضور در بازار سوریه برخوردارند. ارتقای حضور ایران در بازارهای سوریه کار آسانی نیست و در شرایط فعلی از عهده شرکتهای خصوصی ایران خارج است. حضور شرکتهای خصوصی ایران در بازار سوریه میتواند برای بهترشدن کارایی آنها تحت مدیریت بنگاههای بزرگ اقتصادی ایران که دولتی هستند، دربیاید.
فواید و مزایای روش صادرات فنی- مهندسی
صادرات خدمات فنی و مهندسی، ضعفهای ایران را پوشش داده و آنها را به نقاط قوت تبدیل میکند. ایران اگر میخواست از کانال صادرات کالاهای مصرفی وارد بازار سوریه شود، تنها با عمدهفروشان و خردهفروشان مرتبط میشد، اما اگر از مجرای کمک به تولید در سوریه وارد بازار اقتصاد این کشور شود، ضمن برقراری ارتباط با عمدهفروشان، با کارخانهداران، کشاورزان و دامداران سوریه نیز مرتبط خواهد شد و سالها بدون هیچ مشکلی در اقتصاد این کشور فعالیت خواهد کرد. علاوهبر این، تجربه حضور در بازار سوریه، به تهران برای ارائه خدمات مهندسی در سایر کشورها نیز کمک خواهد کرد.
مقایسه مسیر صادرات ایران و رقبا به سوریه
صادرات خدمات مهندسی به سوریه، برای ایران بهمراتب از صادرات اجناس بهصرفهتر است. مراکز تولیدی ایران اغلب در مناطق شمال و شمال غربی مانند تهران، اراک، همدان یا مناطق مرکزی مانند اصفهان هستند. صادرات کالا از ایران به سوریه سه مرحله طولانی و پرهزینه دارد. کالا و محصولات پس از بارگیری با کامیون باید مسیر حدود هزار کیلومتری را طی کنند تا به خلیجفارس یا دریای عمان برسند. پس از بارگیری کالاها در کشتیهای تجاری، باید مسیری در حدود سه تا چهار هزار کیلومتری را طی کنند و پس از عبور از تنگههای هرمز، بابالمندب و آبراهه سوئز تحت کنترل مصر به بنادر سوریه برسند. در مرحله سوم باید بارها در بندر لاذقیه که در شمالغرب سوریه است تخلیه شده و پس از بارگیری مجدد توسط کامیونها به مناطق مختلف سوریه در شرق و جنوب این کشور ارسال شوند. این مسیر طولانی برای ایران، در هزینه نهایی محصول نیز اثر خواهد گذاشت و قیمت محصول را نسبت به تولید سایر کشورها افزایش خواهد داد.
مسیر کوتاه رقبا برای ارسال کالا به سوریه
سایر کشورهای همسایه سوریه لازم نیست برای صادرات، چنین مسیر طولانی را طی کنند. ترکیه، مصر، اردن و عربستان سعودی کشورهایی هستند که در دسترسی به سوریه، نسبت به دسترسی ایران به سوریه دارای مزیت هستند.
- ترکیه: مساحت ترکیه ۷۰۰ هزار کیلومتر مربع در برابر ایران یک میلیون و ۶۰۰ هزار کیلومتر مربعی است و از پراکنش جمعیتی همگنتری نسبتبه ایران برخوردار است. در ضمن این کشور همسایه شمالی سوریه است، برخلاف ایران که مسیری زمینی به سوریه ندارد. از سویی دیگر ترکیه دارای شهرکهای صنعتی زیادی در مناطق مرزی خود با سوریه است که کالاها را پس از تولید و بارگیری در مدت بسیار کوتاهی برای مصرف به نواحی پرجمعیت شمال و مرکز سوریه میرساند.
- مصر: یک میلیون کیلومتر مربع وسعت داشته و شهرهای آن بهشدت به یکدیگر نزدیک هستند و اغلب آنها در حوزه آبرفتی شهر بندری اسکندریه واقع شدهاند. هزینه ارسال کالا از کارخانهها و مزارع و باغات این کشور به ساحل بهشدت پایین است. از سویی دیگر این کشور برخلاف ایران که در مسیر آبی چند هزار کیلومتر با سوریه فاصله دارد، تنها چندصد کیلومتر با این کشور فاصله دارد بدون آنکه بخواهد از تنگهای عبور کند. این کشور جمعیتی ۱۰۰ میلیونی دارد و اقتصادش نصف ایران است و همین مساله سرانه را در این کشور کمتر از ایران میکند.
- اردن: با ۱۰ میلیون جمعیت همسایه جنوبی سوریه است و بهراحتی کالاهای تولیدی خود را با هزینه کم و بهسرعت به این کشور میرساند.
- عربستان سعودی: این کشور پیشتر صادرات قابلتوجهی به سوریه داشت که در یکی دوسال اخیر کاهش شدیدی پیدا کرده است. این کشور از مسیر اردن با هزینهای کمتر و سرعتی بیشتر از ایران به سوریه میتواند صادرات داشته باشد.
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل