به گزارش مسیر اقتصاد مالیات بر ثروت یکی از پایه های مالیاتی است که نقش ویژه ای در از بین بردن نابرابری در جامعه آمریکا دارد. این پایه مالیاتی بیشتر به ثروتمندان برخورد میکند و عموم مردم را تحت فشار قرار نمیدهد. مالیات بر ثروت درآمد مناسبی برای دولت فراهم میآورد و نقش چندانی بر افزایش قیمتها ندارد.
مالیات بر ثروت زمینهساز بهبود اقتصاد آمریکا
برخی نگران هستند که مالیات بر ثروت و ثروتمندان، به ضرر رشد اقتصادی و انگیزههای کارآفرینی و سرمایهگذاری باشد. اما بررسی ها نشان میدهد مالیات بر ثروت به اقتصاد آسیب نمیزند و اتفاقا زمینه را برای بهبود اقتصاد فراهم میکند.
نگاه به مالیات بر ثروت در وهله اول ممکن است به عنوان یک مالیات آسیبزا به اقتصاد باشد. در صورتی که درآمد مالیاتی به دست آمده از محل مالیات بر ثروت دوباره به اقتصاد باز میگردد. دولت درآمد مالیاتی را صرف ایجاد کالاهای عمومی و توسعه زیرساختها میکند بخش خصوصی و ثروتمندان هیچگاه به دلیل سود پایین و دوره بازپرداخت طولانی، مایل به سرمایهگذاری در آن نیستند.
مالیات بیش از همه به نفع ثروتمندان است
هزینهای که بابت پرداخت مالیات صرف میشود با سود حاصل از سرمایهگذاری هایی که توسط دولت انجام میشود متعادل میگردد. به عنوان مثال مالیات های فدرال هزینهای برای شرکت آمازون و مالک آن جف بزوس است. اما بدون بزرگراه هایی که توسط مالیات های فدرال تأمین می شوند و شرکت آمازون برای تحویل کالا از آن استفاده می کند، امروز بزوس میلیاردر نمی شد.
بنابراین پرداخت مالیات، برای همه سودمند است. مالیات به ویژه برای ثروتمندان و کسانی که ثروت خود را از راه استفاده از خدمات و کالاهای عمومی بدست میآورند، سودآور است.
تاثیر مالیات در توسعه زیرساختها و تولید ناخالص داخلی
امروزه بزرگراه ها و انواع دیگر زیرساخت های عمومی در آمریکا دچار کمبود اعتبار هستند. این تنها یک نمونه از غفلت آمریکا در سرمایهگذاری های عمومی است.
انجمن مهندسان عمران آمریكا (ASCE) تخمین می زند كه آمریكا باید از سال ۲۰۱۶ تا سال ۲۰۲۵ هزینه های زیرساختی خود را به ۱.۴ هزار میلیارد دلار افزایش دهد. این انجمن تخمین زده است كه عدم تامین این مقدار بودجه با كاهش ۴ هزارمیلیارد دلاری تولید ناخالص داخلی در نهایت به ایالات متحده آمریکا آسیب میرساند.
این مسئله برای کل اقتصاد کشور آمریکا مناسب نیست. عدم توسعه زیرساختها در بلندمدت و با دید کلان برای کارآفرینان و ثروتمندان نیز مفید نیست.
مالیات بر ثروت فعالیتهای اقتصادی را در آمریکا متوقف نمیکند
برخی از افراد مدعی هستند افزایش مالیات بر ثروتمندان ممکن است رشد بهرهوری و کارآیی اقتصاد را تنزل دهد. در پاسخ باید گفت ثروتمندان کنونی بر پایه زیرساختها و سرمایهگذاری های عمومی دولت توانستهاند ثروتمند شوند. لذا کشور و قانونگذاری نباید تنها در خدمت ثروتمندان باشد.
اکنون در آمریکا برنی سندرز[۱] مالیات بر ثروت را با ارزش خالص ثروت بیش از ۳۲ میلیون دلار و الیزابت وارن[۲] با ارزش خالص بیش از ۵۰ میلیون دلار پیشنهاد دادهاند. بسیار باورنکردنی و مضحک است که سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی آن دسته از مردم که به سطح ثروت آستانه مالیاتی نزدیک میشود، به دلیل اعمال مالیات بر ثروت متوقف میگردد. هیچ سرمایهگذار عاقلی چنین کاری انجام نخواهد داد.
سهم ۳۶ درصدی مالیات از اقتصاد در کشورهای پیشرفته
کشورهای صنعتی با اقتصادهای پر رونق در سراسر جهان، بیشتر از سایر کشورها درآمد مالیاتی جمع میکنند و خیلی بیشتر از آنها در کالاهای عمومی سرمایهگذاری میکنند. براساس دادههای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[۳]، کل درآمد فدرال، ایالتی و محلی جمع آوری شده در ایالات متحده حدود ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی است، در حالی که میانگین سایر کشورهای عضو OECD، ۳۴ درصد است.
در همین راستا ، ایالات متحده آمریکا از میان ۳۶ کشور عضو OECD، رتبه ۳۲ را دارد. در طول ۵۰ سال گذشته، آمریکا حتی درآمد کافی برای پرداخت هزینههای عمومی را جمعآوری نکرده است.
رشد نابرابری درآمدی و نابرابری ثروت در آمریکا
نتایج آمارهای سه محقق نابرابری به نامهای پیکتی ، سائز و زوکمن نشان می دهد که سهم درآمدی افراد حاضر در نیمه پایین توزیع درآمدی آمریکا از ۱۷ درصد در سال ۱۹۷۹ به ۱۱ درصد در سال ۲۰۱۶ رسیده است. در نقطه مقابل در همین دوره سهم درآمدی افراد حاضر در یک درصد بالای توزیع درآمدی در آمریکا از ۱۲ درصد به ۲۱ درصد رسیده است.
اما نابرابری ثروت (که متفاوت از نابرابری درآمدی است) در ایالات متحده حتی شدیدتر از نابرابری درآمدی است. یک درصد برتر ثروتمند آمریکاییها، سهم خود از کل ثروت در ایالات متحده را از ۲۳ درصد در سال ۱۹۷۹ به حدود ۳۹ درصد در سال ۲۰۱۶ افزایش داده اند. در حالی که سهم ۹۰ درصد افراد جامعه از کل دارایی ایالات متحده از حدود ۳۴ درصد در سال ۱۹۷۹ به ۲۶ درصد در سال ۲۰۱۶ کاهش یافته است.
نابرابری ثروت اثر انباشته نابرابری درآمدی طی سالهای متمادی است. مالیات بر ثروت میتواند راه حلی موثر برای جبران این شکاف نابرابری باشد.
تبدیل منابع غیرمولد به منابع مولد با مالیات بر ثروت
بخش بزرگی از منابع جامعه توسط تعداد کمی از مردم نگهداری می شود که عموما این ثروت ها در فعالیتهای غیرمولد به کار گرفته میشوند. لذا با اعمال مالیات بر ثروت احتمال به کارگیری منابع مالی توسط دولت در فعالیتهای مولد و سرمایهگذاری بیشتر است.
گسترش اقتصاد با استفاده از درآمدهای مالیاتی در مسیر توسعه زیرساختها و خدمات عمومی، به طبقه متوسط جامعه کمک میکند تا اقتصاد را بهتر حرکت داده و به سمت رونق پیش ببرند.
پینوشت:
[۱] Bernie Sanders’
[۲] Elizabeth Warren’s
[۳] OECD
منبع: موسسه مالیات و سیاست اقتصادی آمریکا plink.ir/jTEli
انتهای پیام/دولت و حاکمیت