به گزارش مسیر اقتصاد دولت ها ابزارهای متفاوتی را برای جهت دهی اقتصاد و حمایت از تولید در اختیار دارند. یکی از مهم ترین ابزارها در این عرصه که بر تصمیم فعالان اقتصادی اثرگذار است، انواع مالیات و ساختار نظام مالیاتی است. مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر ارزش افزوده دو نوع مالیاتی است که در اغلب کشورها در راستای حمایت از تولید به کار گرفته شده است.
تسهیل تامین سرمایه در گردش تولید با CGT
مالیات بر عایدی سرمایه[۱] بر بخشی از مابه التفاوت قیمت خرید و فروش دارایی های مازاد بر مصرف اعمال می شود؛ نقطه اصابت این مالیات افراد سوداگر بوده و افراد عادی که برای مصرف شخصی دارایی می خرند، از این قاعده مستثنی هستند.
با افزایش تورم، سرمایه ها به صورت اسمی و یک جانبه بدون ایجاد ارزش افزوده، به نفع سرمایه داران ثروت اضافی تولید می کنند؛ هزینه این افزایش ثروت باید از سوی کسانی که سرمایه ندارند، پرداخت شود. لذا ثروتمندان ثروتمندتر شده و فقرا فقیرتر می گردند. راه حل این مشکل به خدمت گرفتن سرمایه ها در مسیر تولید است.
مالیات بر عایدی سرمایه بهترین راه برای جهت دهی منابع منجمد شده در بخش هایی خاص مانند مسکن به سمت فعالیت های تولیدی است. لذا از این راه، تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی تسهیل می گردد.
شفافیت، عدم فشار به تولید و پرداخت مالیات بیشتر برای مصرف بیشتر با VAT
ماليات بر ارزش افزوده[۲] روشي در اخذ ماليات است كه بعد از جنگ جهاني دوم مطرح شده است. این ماليات، بر ارزش افزوده بنگاه ها در مراحل مختلف زنجيره توليد – توزيع وضع مي شود. دریافت مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات بر مصرف است و نقش مهمی در تحقق عدالت مالیاتی ایفا می کند.
مالیات بر ارزش افزوده دارای چند مزیت عمده است. اول اینکه در این فرایند، چرخه اقتصادی که یک کالا می پیماید شفاف می شود.
مزیت دوم این است که دریافت این مالیات هیچ بار و فشاری را متوجه تولیدکننده نمی کند؛ چرا که در هر مرحله، فروشنده پس از فروش کالای خود، مالیات بر ارزش افزوده را محاسبه و به قیمت کالا می افزاید و پس از دریافت آن از خریدار بعدی و درج در فاکتور فروش، آن را به اداره امور مالیاتی می پردازد و مالیات محاسبه شده در نهایت از مصرف کننده نهایی اخذ می شود.
این امر نیز به نوبه خود تحقق عدالت مالیاتی را در پی دارد؛ چرا که مصرف کننده ای که بیشتر مصرف میکند مالیات بیشتری می پردازد. از طرف دیگر، کالاهای ضروری و اساسی از این نوع مالیات معاف هستند و فقط بابت کالاهای غیراساسی مالیات پرداخت می شود.
برتری CGT بر VAT در حمایت از تولید
بررسی ها نشان می دهد نقش مالیات بر عایدی سرمایه بر بخش تولید پررنگ تر و سازنده تر از نقش مالیات بر ارزش افزوده است. مالیات بر عایدی سرمایه از لحاظ ساختاری با از صرفه انداختن بازارهای غیرمولد موازی تولید، هدایت نقدینگی به سمت فعالیت های تولیدی را در پی دارد.
در مقابل، مالیات بر ارزش افزوده تنها از راه غیرمستقیم می تواند فشار را از روی تولید بردارد. به این معنا که وقتی درآمد مالیاتی دولت به سمت دریافت مالیات از مصرف بیشتر با VAT می رود، می توان از بار مالیاتی تولید با کاهش مالیات بر درآمد، کم کرد. در واقع مالیات بر مصرف جایگزین مالیات تولید می شود.
تقدم CGT بر VAT از لحاظ تاریخی
در سال ۱۸۷۲ در فرانسه، مالیاتی شبیه مالیات بر عایدی سرمایه بر درآمد حاصل از املاک و مستغلات وضع گردید.[۳] این مالیات به طور رسمی از سال ۱۹۱۳ در ایالات متحده آمریکا اجرایی شد.[۴] کشورهای دیگر نیز به تدریج مالیات بر عایدی سرمایه را یا تحت عنوان مالیات بر درآمد یا عنوانی جداگانه وارد نظام مالیاتی خود کردند.
اما مالیات بر ارزش افزوده نسبت به CGT مالیات جدیدتری است. در سال ١٩٥٤ براي اولين بار كشور فرانسه ماليات بر ارزش افزوده را به عنوان مالياتي براي كالاهاي مصرفي در مرحله توليد اعمال كرد و در سال ١٩٨٦ توانست ماليات بر ارزش افزوده را به صورت مالياتي جامع به مرحله خرده فروشي گسترش دهد.[۵]
سایر کشورهای اروپایی به توصیه كميته مالي اتحاديه اقتصادي اروپا در سال ۱۹۶۲به تدریج این نظام مالیاتی را به کار گرفتند. کشورهای آمریکای لاتین نیز از اواخر دهه ۶۰ میلادی اقدام به پیاده سازی این پایه مالیاتی نمودند.
کشورهای مجری CGT بسیار بیشتر از کشورهای مجری VAT
دامنه استفاده از مالیات بر عایدی سرمایه در کشورهای جهان نیز بسیار بیشتر از کشورهای مجری مالیات بر ارزش افزوده است.
در حال حاضر مالیات بر عایدی سرمایه در بیش از ۱۸۷ کشور جهان در حال اجراست[۶] ولی مالیات بر ارزش افزوده در بیش از ۱۲۰ کشور در حال اجراست.
پینوشت:
[۱] Capital Gains Tax (CGT)
[۲] Value Added Tax (VAT)
[۳] History of taxes in France, wikipedia
[۴] مسیر اقتصاد، کد خبر: ۵۵۱۱۶
[۵] مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، گزارش ۶۵۴۶
[۶] دفتر پژوهش و برنامه ریزی سازمان امور مالیاتی کشور، راهنمای طراحی مالیات بر عایدی سرمایه ص ۷
انتهای پیام/دولت و حاکمیت