پس از تشکیل سازمان بینالمللی هوانوردی (ایکائو)، کشورهای عضو شامل ۵۴ کشور، قوانین و مقررات مربوط به حملونقل مسافران در صنعت هوانوردی را وضع کردند.
یکی از این قوانین و مقررات که به منظور حفظ مالکیت و قلمرو کشورها وضع شده بود، آزادیهای پرواز است. آزادیهای پرواز شامل ۹ بند تعریف شده که هرکدام جداگانه اجرا میشوند و کشورهای عضو، این قوانین را به عنوان مقررات تایید و تصویب شده پذیرفته اند، اما در اجرای آن مختار هستند.
در مطالعهای که در سال ۲۰۰۶ انجام شد، ۳۲۰ معاهده آزادسازی هوایی جزئی یا کلی بین کشورها بررسی شدند؛ در صنعتی که در سطح جهان ۱۰۰ میلیون شغل درگیر آن هستند، این معاهدات چند میلیون شغل جدید ایجاد کرده است.
معاهدات آسمان باز مشابه قوانین تجارت آزاد است. یعنی دو کشور به جای اینکه برای ورود و خروج شرکت های هواپیمایی به یکدیگر تعرفه دریافت نمایند، بدون دریافت تعرفه این مجوز را به صورت متقابل به یکدیگر می دهند.
به عنوان مثال آزادسازی هوایی در هند در پروازهای داخلی منجر به رشد ۲۵۰ درصدی ترافیک داخلی ایرلاینهای کم هزینه در سال اول شد. کرایه کلاس اقتصادی در این کشور ۴۵ درصد کاهش یافت در حالی که کرایه کلاسهای بالاتر ۷۰ درصد رشد داشت. همچنین ۷۲ هزار شغل در این کشور به طور مستقیم و غیرمستقیم به واسطه این عملیات درگیر شدهاند.
آثار اقتصادی معاهدات آسمان باز در سه کشور در جدول زیر آورده شده است:
در این میان، ایران نتوانسته در حوزه جابهجایی و حملونقل مسافران بینالمللی، جایگاهی داشته باشد. هر چند این موضوع در اسناد بالادستی توسعه کشور پیشبینی شده، اما طی سالیان گذشته با توجه به شرایط تحریم و عدم برنامهریزیهای صحیح و بلندمدت، این امر محقق نگردیده است.
اما از طرفی، توسعه ناوگان هواپیمایی امری است که نیازمند سرمایهگذاری کلان و همچنین زمان نسبتاً طولانی است. از طرف دیگر، زیرساختهای فرودگاهی در کشور وجود دارد که با توسعه آنها میتوان شرایط فرودگاهی برای ایجاد فرودگاه هاب را فراهم آورد.
در چنین شرایطی، اتخاذ سیاست آسمان باز میتواند راهگشای توسعه صنعت حملونقل هوایی و ترانزیت مسافران بینالمللی در کشور و تبدیلشدن به هاب ترانزیت مسافران در منطقه باشد. این امتیاز میتواند به مدت محدودی به خطوط هوایی خارجی واگذار گردد و طی این مدت زمان، فرودگاه هاب ایران از طریق برقراری خطوط هوایی با کشورهای خارجی توسعه یابد و مسافران به ترانزیت شدن از فرودگاه ایران ترغیب میشوند.
خطوط هوایی داخلی نیز در این مدت زمان میتوانند به توسعه ناوگان هواپیمایی خود بپردازند و در کنار خطوط هوایی خارجی نسبت به حملونقل مسافران بینالمللی از مبدأ و به مقصد ایران اقدام نمایند.
در شرایطی که تعداد هواپیمای موجود در کشور محدود است و امکان تهیه هواپیمای جدید به راحتی وجود ندارد اجرای چنین سیاستی تنها به نفع طرف خارجی خواهد بود. شما هواپیمایی ندارید که تعداد پروازها یا اشتغال به وجود آمده را افزایش دهید و در مقابل طرف تجاری شما از این حیث دست بازی دارد و بیشترین استفاده را خواهد کرد. به طور کلی چنین سیاستی می تواند درآمد محدود موجود را نیز از شما بگیرد.