معمولاً در فصول گرم، به علت راهاندازی سیستمهای سرمایشی، مصرف برق به صورت چشمگیری افزایش پیدا میکند. این مسئله سبب میشود مصرف در برخی ساعات به بیشترین مقدار خود در طول سال برسد که از آن به عنوان اوج بار یا پیک مصرف برق یاد می شود.
به گزارش مسیر اقتصاد (مسیر اقتصاد)، در تاریخ ۸ مرداد سال جاری، پیک مصرف برق ایران به رکورد بیسابقۀ ۵۵۴۰۰ مگاوات رسید که فراتر از پیشبینیهای مدیران وزارت نیرو بود.
اختلاف اوج بار و متوسط توان مصرف، تهدید شبکه برق
اختلاف زیاد اوج بار و متوسط توان مصرفی در طول سال برای شبکۀ برق یک تهدید محسوب میشود. شاخص «ضریب بار شبکه» میتواند معرف میزان نزدیکی اوج بار و متوسط توان مصرفی سالانه باشد.
بهطور دقیقتر، ضریب بار شبکه بهصورت نسبت کل انرژی تولیدی طی یک دوره مشخص (عموما یک ساله) به حاصلضرب پیک بار سیستم و طول زمان دوره مربوطه (عموما ۸۷۶۰ ساعت در کل سال) تعریف میشود [۱]:
به طور کلی تلاش مدیران صنعت برق همواره این بوده است که از مقدار توان مصرفی در زمان اوج بار بکاهند و با انتقال مصرف به سایر زمانها، ضریب بار شبکه را ارتقاء دهند (شکل ۱).
ضریب بار پائین شبکه برق در کشور
متاسفانه ضریب بار تولیدی شبکه برق برای کشور ما در سال ۹۵ حدود ۶۳% بوده است که نشان میدهد تنها ۶۳% از ظرفیت مفید تولید برق کشور مورد استفاده قرار میگیرد. این رقم در کشورهای صنعتی بسیار بالاتر است.
۴ آسیب پائین بودن ضریب بار
بالا بودن اوج مصرف برق و پایین بودن ضریب بار، میتواند آسیبهای متعددی برای شبکه و برای کل صنعت برق در پی داشته باشد که به اختصار به مهمترین آنها اشاره میشود:
۱- اولین آسیب ناشی از رشد بیرویۀ اوج بار، کاهش امنیت تولید و احتمال خاموشی است. در این حالت، به دلیل اینکه معمولاً ظرفیت نیروگاهها و یا شبکههای توزیع و انتقال توان پاسخگویی به اوج بار را ندارند، احتمال خاموشی افزایش مییابد. باید در نظر داشت این خاموشی در زمانی رخ میدهد که به علت گرمای طاقتفرسای هوا، مردم بیش از هر زمان دیگری به برق نیاز دارند.
۲- پایین بودن ضریب بار، کاهش سرمایهگذاری در صنعت برق را به همراه دارد که این نیز به نوبۀ خود احتمال بروز خاموشی را افزایش میدهد. توضیح اینکه وقتی ضریب بار پایین باشد، از بسیاری از نیروگاهها صرفاً در زمان اوج بار بهرهبرداری میشود. لذا فروش برق این نیروگاهها کاهش یافته و سوددهی احداث نیروگاه کمتر میشود. در این صورت برای بهصرفه کردن تولید برق، باید قیمت برق در زمان اوج بار افزایش چشمگیری پیدا کند که عموماً بهراحتی امکانپذیر نیست.
۳- اگر اختلاف اوج بار و بار پایه زیاد باشد، معمولاً میانگین بازده نیروگاهها کاهش مییابد؛ چرا که سرمایهگذاران طبیعتاً به سمت احداث نیروگاههایی با هزینۀ اولیۀ کمتر و بازدهی پایینتر حرکت میکنند که صرفاً با فروش برق در زمان پیک، بتوانند بازگشت سرمایۀ خود را تضمین کنند. بههمین دلیل در کشور ما احداث نیروگاههای گازی –که ارزانتر و کمبازدهتر هستند- بیش از سایر انواع نیروگاهها رونق داشته است.
۴- خطر دیگر رشد بار پیک، آسیبدیدگی تجهیزات است. اگر رشد اوج بار از رشد سرمایهگذاری در صنعت پیشی بگیرد، شبکهها و پستهای برق معمولاً توان پاسخگویی ندارند و این امر ممکن است باعث آتشسوزی در تجهیزات انتقال و توزیع برق شود. نمونههایی از این اتفاق در ماههای اخیر در کشور رخ داده است. همچنین بهعلت ضرورت آمادگی کامل در تمامی نیروگاهها در فصل گرما و عدم امکان تعمیرات اساسی، تجهیزات نیروگاهی نیز از آسیب مصون نیستند.
انتقال مصرف به فصول سرد، راه افزایش ضریب بار
از آنچه گفته شد مشخص میشود که کاهش فاصلۀ اوج بار و بار پایه، از ضرورتهای اساسی صنعت برق است. در این راستا لازم است با بهکارگیری راهکارهای عملی تا حد امکان مصرف برق از فصول گرم به سمت سایر ماههای سال هدایت شود. تا از اوج بار کاسته شده و ضریب بار افزایش یابد.
پینوشت:
[۱] آمار تفصیلی صنعت برق ایران؛ ویژۀ مدیریت راهبردی- سال ۱۳۹۵