مسیر اقتصاد/ کشورهای بریکس شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، گروهی از اقتصادهای در حال ظهور بوده که به یک نیروی اصلی در تغییر نظم اقتصادی جهانی تبدیل شدهاند. طبق گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF)، بریکس بهعنوان یک بلوک اقتصادی قدرتمند سلطه سنتی قدرتهای غربی را به چالش میکشد. ظهور بریکس پویایی تجارت جهانی را با تقویت همکاری جنوب-جنوب، کاهش وابستگی به بازارهای غربی و حمایت از اقتصاد سیستم چندقطبی تغییر میدهد، هر چند که با چالشهای داخلی و خارجی مهم دست و پنجه نرم میکند.
تجارت ۵۰۰ میلیارد دلاری درون بریکس
در یک دهه گذشته، کشورهای بریکس از نقاط قوت جمعی و تقویت اقتصادی خود برای تجارت و سرمایهگذاری در خارج و بلوک استفاده کردهاند. در سال ۲۰۲۴ تجارت درون بریکس از ۵۰۰ میلیارد دلار فراتر رفت که نشان دهنده پیوستگی فزاینده این بلوک است. این روند به دلیل ساختارهای اقتصادی مکمل آنها است، برای نمونه، صادرات کشاورزی برزیل مانند سویا و گوشت گاو بازارهای جذابی در چین پیدا کرده است یا صادرات انرژی روسیه از جمله گاز طبیعی به طور فزایندهای به سمت هند و چین هدایت میشود.
خدمات فناوری اطلاعات هند و ثروت معدنی آفریقای جنوبی، نقش مکملی در تقویت قدرت تولید چین ایفا کرده و به شکلگیری یک اکوسیستم اقتصادی منسجم کمک کردهاند. چین، با سهمی بیش از ۷۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این بلوک، همچنان بازیگر اصلی و تأثیرگذار است. ابتکار کمربند و جاده (BRI) نیز با تمرکز بر سرمایهگذاریهای زیرساختی، بهویژه در بنادر برزیل و بخش معدن آفریقای جنوبی، روابط تجاری را عمیقتر کرده است.
مزایای پیوستن اندونزی به بریکس
در یک تحول مهم، اندونزی در سال ۲۰۲۵ به عضویت کامل بریکس درآمد که نقطه عطفی در گسترش این بلوک بود. گنجاندن اندونزی وزن اقتصادی و اهمیت استراتژیک بیشتری را برای بریکس به ارمغان میآورد. اندونزی به عنوان بزرگترین اقتصاد در آسیای جنوب شرقی دارای یک سبد متنوع شامل بخش تولید پررونق منابع طبیعی فراوان و بازار مصرف کننده رو به رشد است.
عضویت در بریکس، دامنه ژئوپلیتیکی بریکس و منافع اقتصادی آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی را افزایش میدهد و نقش این بلوک را به عنوان صدایی برای جنوب جهانی تقویت میکند. مشارکت اندونزی همچنین بر تعهد این بلوک به فراگیر بودن و جاهطلبی خود برای تغییر شکل حکومت اقتصادی جهانی تأکید میکند.
کاهش آسیبپذیری در برابر نوسانات تجارت دلاری
فوذ کشورهای بریکس فراتر از تجارت درونبلوک بوده و از طریق نهادهایی مانند بانک توسعه جدید (NDB)، دسترسی اقتصادهای نوظهور به منابع مالی توسعه را تسهیل کرده است. این اقدام، شرایط سختگیرانه موسسات مالی تحت رهبری غرب، مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، را دور میزند. تا سال ۲۰۲۴، NDB بیش از ۳۰ میلیارد دلار برای پروژههایی از انرژیهای تجدیدپذیر در برزیل تا توسعه زیرساختها در هند تأمین مالی کرده است. علاوه بر این، کشورهای بریکس با ترویج استفاده از ارزهای محلی در تجارت، وابستگی به دلار آمریکا را کاهش دادهاند.
یوان چین بهعنوان ابزاری جذاب در معاملات دوجانبه، هژمونی دلار آمریکا در بازارهای مالی جهانی را به چالش کشیده است. این تغییر استراتژیک نه تنها حاکمیت مالی کشورهای بریکس را تقویت کرده، بلکه آسیبپذیری آنها در برابر نوسانات تجارت دلاری را نیز کاهش داده است.
موانع پیشِ روی بریکس
با وجود این دستاوردها، ظهور بریکس با موانع قابل توجهی مواجه است. نابرابریهای اقتصادی در بین کشورهای عضو، چالش بزرگی برای تصمیم گیری منسجم است. تولید ناخالص داخلی اقتصاد چین نسبت به آفریقای جنوبی تقریباً ده برابر بیشتر است. این عدم تعادل نگرانیهایی را در مورد نفوذ عادلانه در داخل بلوک ایجاد میکند، زیرا کشورهای کوچکتر اغلب از به حاشیه رانده شدن در فرآیندهای تصمیمگیری هراس دارند.
تنشهای ژئوپلیتیکی همکاریهای درون بلوکی را پیچیدهتر میکند. اختلافات طولانیمدت مرزی بین هند و چین همراه با درگیری مستمر روسیه با غرب، خطر از همپاشیدگی اتحاد این بلوک را به همراه دارد. این تنشها با سیستمها و اولویتهای سیاسی متفاوت تشدید میشوند که دستیابی به اجماع در موضوعات مهمی مانند سیاستهای تجاری و استراتژیهای سرمایهگذاری را دشوار میکند.
علاوه بر این، محیط اقتصادی جهانی چالشهای قابلتوجهی را برای جاهطلبیهای بلوک بریکس ایجاد کرده است. اثرات ماندگار تورم ناشی از همهگیری کووید-۱۹، همراه با کندی رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۴، بیثباتی بیشتری را در تجارت بینالمللی به وجود آورده است. وابستگی شدید کشورهای بریکس به صادرات کالا، آنها را بهویژه در برابر نوسانات بازار آسیبپذیر کرده است. به عنوان نمونه، کاهش تقاضای جهانی بر صادرات محصولات کشاورزی برزیل و درآمدهای نفتی روسیه تأثیر منفی گذاشته است. این آسیبپذیریها بر اهمیت تنوعبخشی اقتصادی تأکید میکند، اما تحقق این هدف به دلیل محدودیتهای ساختاری و سرمایهگذاری ناکافی در حوزه نوآوری و فناوری، برای بسیاری از اعضای بریکس همچنان چالشی جدی است.
تلاش برای ایجاد یک معماری مالی جایگزین نیز با مقاومت نهادهای غربی مواجه شده است. در حالی که ابتکارات تجاری NDB و ارز محلی گامهای مهمی را نشان میدهند، مقیاس محدود آنها در مقایسه با نفوذ جهانی بانک جهانی و سیستم مالی تحت سلطه دلار آمریکا هنوز پابرجاست. گسترش دامنه این ابتکارات مستلزم سرمایهگذاری قابل توجه در زیرساختهای فناوری دیجیتال و سرمایه انسانی است، حوزههایی که کشورهای بریکس از اقتصادهای توسعهیافته عقب هستند. به عنوان مثال، زیرساختهای دیجیتال ناکافی در هند و آفریقای جنوبی توانایی آنها را برای مشارکت کامل در تجارت الکترونیک جهانی و مزایای بالقوه یکپارچگی اقتصادی را محدود میکند.
تقویت همکاری جنوب-جنوب و تغییر به سمت نظم جهانی عادلانه
با وجود این چالشها، ظهور بریکس نشان دهنده یک تغییر عمیق در پویایی تجارت جهانی است. با تقویت همکاری جنوب-جنوب، این بلوک چارچوبی جایگزین برای همکاری اقتصادی میان کشورهای در حال توسعه فراهم میکند. ابتکاراتی مانند چارچوب «بریکس پلاس» که به دنبال گنجاندن اقتصادهای نوظهور دیگری مانند عربستان سعودی و مالزی است، جذابیت فزاینده آن را آشکار میکند. پتانسیل گسترش این بلوک بر اهداف آن در راستای تبدیل به پلتفرمی برای نظم اقتصادی جهانی فراگیرتر و تقویت صدای جنوب جهانی در سیاستگذاری بینالمللی، تأکید میکند.
در نتیجه، کشورهای بریکس با ترویج تجارت درونبلوکی و تقویت مشارکت با سایر کشورهای در حال توسعه، پویایی تجارت جهانی را متحول کرده و سلطه سیستمهای مالی تحت رهبری غرب را به چالش کشیدهاند. عضویت اخیر اندونزی نیز بر اهمیت این بلوک افزوده و وزن اقتصادی و ژئوپلیتیکی آن را در پیشبرد جاهطلبیهای جمعی تقویت کرده است. با این حال، موفقیت بلندمدت بریکس به توانایی آن در غلبه بر نابرابریهای داخلی، مدیریت تنشهای ژئوپلیتیکی و رفع موانع ساختاری در اقتصاد جهانی بستگی دارد. همانطور که این بلوک ظرفیت خود را برای همگرایی اقتصادهای متنوع تحت یک چشمانداز مشترک توسعه میدهد، نقش آن در شکلدهی به آینده تجارت بینالمللی تعیینکننده خواهد بود. ظهور بریکس نمادی از آرزوهای یک جهان چندقطبی است که نوید تغییری به سمت نظمی اقتصادی متعادلتر و فراگیرتر را میدهد.
منبع: اوراسیا ریویو
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی