به گزارش مسیر اقتصاد پانزدهمین اجلاس بریکس در آفریقای جنوبی فصل جدیدی در تحولات این سازمان گشوده است؛ چرا که این گروه تصمیم گرفت تعداد اعضای خود را دو برابر کند. از این رو برخی از تحلیلگران با امید و تحسین و برخی با تردید و نگرانی به بریکس مینگرند و از پس عینک خود بریکس را مورد تحلیل قرار میدهند. به همین دلیل لازم است با دیدگاهی واقعگرایانه انتظارات از بریکس تنظیم شود.
امکان نقشآفرینی بریکس در ایجاد پروژه یکپارچهسازی اقتصاد جهانی
برخی از تحلیلگران بر این باورند که اعضای این گروه با حضور در بیش از یک چهارم قلمرو جهان، بیش از ۴۰ درصد از جمعیت دنیا را تشکیل میدهند. آنها همچنین استدلال میکنند که از نظر تولید ناخالص داخلی، سهم بریکس حدود ۳۳ درصد است که گروه بریکس را به خوبی از جی هفت (هفت اقتصاد بزرگ غربی) جلوتر میاندازد.
به همین دلیل پیشبینی میکنند با فرض توقف در سیاست پذیرش اعضای جدید، تا سال ۲۰۵۰ اقتصاد کل گروه جی هفت تنها به اندازه نیمی از اقتصاد گروه بریکس خواهد بود.
با این حال باید توجه داشت بریکس یک مرکز قدرت اقتصادی کاملاً خودکفا نیست. میزان تجارت کلی در میان حلقه اولیه بازیگران بریکس به طور قابل توجهی کمتر از تجارت بین «چین و آسه آن» یا «چین و اتحادیه اروپا» است. وضعیت در مورد سرمایهگذاریهای متقابل و زنجیرههای چندجانبه و مشترک تولید نیز صدق میکند.
بریکس به مثابه اتحاد سیاسی یا امنیتی با ماهیت ضدغربی؟
از ابتدای تاسیس بریکس در سال ۲۰۰۶ گروه بریکس به لحاظ سیاسی بسیار متنوع بوده است. «چین» به عنوان کشور سوسیالیستی، «امارات» به عنوان کشوری سلطنتی، «هند» به عنوان یک لیبرال دموکراسی و «ایران» به عنوان کشور تئوکراتیک (حکومت دینی یا دینسالار) ترکیب متنوعی را تشکیل میدهند. از این رو سیاست خارجی و اولویتهای امنیتی اعضای گروه به طور قابل توجهی با یکدیگر متفاوت است. به عبارتی دقیقتر بریکس گروهی غیرغربی است لکن تبدیل آن به گروهی ضدغربی دشوار است.
میزان نقشآفرینی بریکس در میانجیگری؟
موضوعاتی مانند مناقشات «چین و هند»، «مصر و اتیوپی»، «روسیه و اوکراین» و در مجموع «صلح غرب آسیا» به موضوعاتی حساس و مناقشهبرانگیز تبدیل شدهاند. به همین دلیل امکان نقشآفرینی اثرگذار بریکس در چنین قالب گسترده و متنوعی دشوار است. در خوشبینانهترین حالت، واکنش بریکس میتواند صدور بیانیههای سیاسی کلی در راستای خواست حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات بینالمللی باشد.
گروهی معادل جی هفت؟
گروه جی هفت متشکل از هفت قدرت برتر اقتصادی با سابقه پنجاه ساله بعضا با بریکس مورد مقایسه قرار میگیرد. با این حال، حداقل دو تمایز مهم بین این دو گروه وجود دارد. اول اینکه، جی هفت گروهی متشکل از کشورهای همفکر است که نه تنها به واسطه وابستگی متقابل اقتصادی بسیار عمیق و چند بعدی، بلکه با ارزشهای مشترک و نظامهای سیاسی و اجتماعی همگرا متحد شدهاند. در حالی که بریکس یک جامعه ناهمگن از تمدنهای متنوع با نظامهای ارزشی و نهادهای سیاسی کاملاً اختصاصی تشکیل شده است.
دوم اینکه در راس سلسله مراتب گروه جی هفت ایالات متحده به عنوان رهبر بلامنازع گروه عمل میکند. چنین سازکار و سلسله مراتبی در بریکس وجود ندارد. بنابراین، مقایسه بریکس و جی هفت مانند مقایسه نهنگ و فیل است؛ هر دو حیوان بزرگی هستند، اما به طور مشخص با یکدیگر تفاوت دارند.
منبع: بریکس چه مواردی را میتواند و چه مواردی را نمیتواند ارائه دهد؟
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی