مسیر اقتصاد/ یکی از علل مهم مشکلات نظام بانکی کشور این است که بانک مرکزی قدرت لازم برای مدیریت بانکها –به ویژه در شرایط رکودی اقتصاد- را ندارد و به جای استفاده از ابزارهای خود در برخورد با بانک های متخلف، با توصیه و درخواست با بانک ها برخورد می کند که در عمده موارد نتیجه بخش نیست.
این وضعیت باعث شده است که بانک ها، ریسک خود در فعالیت های اقتصادی را افزایش دهند چرا که در این شرایط حتی در صورت ضرر و زیان، بانک مرکزی برای جلوگیری از بحران در کشور مجبور به حمایت از آنها با استفاده از منابع پرقدرت پولی خود بوده و نمی تواند این بانک ها را ورشکسته کند.
در کشورهای پیشرفته، بانک های مرکزی ابزار ورشکسته کردن بانک های پرریسک و بد را در اختیار دارند تا اگر بانکی از چارچوب دستورات و سیاست های بانک مرکزی خارج شد، تخلف کرد و شرایط نابسامان و ریسک بالایی داشت، بتوانند به راحتی و با کمترین هزینه آن را مدیریت کرده و در آخرین حالت از دایره اقتصاد خارج کنند.
بنابراین پیشنهاد می شود که در حوزه بانکی، دولت پیگیری های لازم را داشته باشد تا به عنوان اقدامی عملی و ثبات ساز در اقتصاد مقاومتی، بانک مرکزی نهادها و سازوکارهای لازم جهت ورشکسته کردن بانکهای متخلف و بد را ایجاد کند تا بتواند با استفاده از این ابزار، مدیریت مقتدرانه بر نظام بانکی داشته باشد و جلوی بحران آفرینی بانک ها در اقتصاد را بگیرد.
این اقدام عملی هم راستا با ماده ۹ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی نیز می باشد که عبارت است از: “اصلاح و تقویت همه جانبه نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی”