به گزارش مسیر اقتصاد از اسپوتنیک، درحال حاضر به دلیل عدم ثبات در مورد آینده قرارداد تجارت آزاد نفتا(قرارداد تجارت آزاد بین کشورهای آمریکا، مکزیک و کانادا) مکزیک باید بیشتر بر گسترش روابط تجاری با دیگر همسایگان خود تمرکز نماید.
در سالهای اخیر مکزیک روابط تجاری خود را عمدتا با همسایگان شمالی خود شکل داده است. اما بعد از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، که عدم اطمینان را در روابط مکزیک و آمریکا و همچنین قرارداد تجارت آزاد نفتا افزایش داده، این کشور مجبور است در حوزه روابط خارجی به سمت همسایگان جنوبی خود چرخش نماید.
کارشناسان معتقدند مکزیک در سالهای اخیر بیش از حد بر قرارداد تجار آزاد نفتا تکیه داشته و این درحالی بوده که هیچ تضمینی بر ادامهی روند آن در دست نداشته است. تکیه بیش از حد بر قراردادی که هر آن ممکن است از سوی طرف مقابل متوقف شود، یک اشتباه بزرگ مکزیک در سالهای اخیر بوده است. اگر ترامپ سیاستهای حمایت گرایی مد نظر خود را عملیاتی نماید، بخش قابل توجهی از صنایع تولیدی مکزیک دچار کمبود تقاضا خواهد شد.
ترامپ در آغاز ریاست جمهوری خود از قرارداد تجارت آزاد بین کشورهای دو سوی اقیانوس آرام کنار کشید و در خصوص قرارداد تجارت آزاد نفتا نیز بر ضرورت مذاکره مجدد تأکید کرده است.
در سفری که ترامپ به ژاپن داشته نیز دو کشور بعد از خروج آمریکا از توافق تجارت آزاد دو سوی اقیانوس آرام، بر سر یک توافق تجاری دوجانبه در حال توافق هستند که طبق آن ژاپن وعده داده سرمایهگذاری شرکتهای ژاپنی در آمریکا افزایش یابد. از آنجا که بسیاری از شرکتهای ژاپنی برای تسهیل صادرات به آمریکا در مکزیک نیز سرمایهگذاری کرده و کارخانه دارند، این مسئله میتواند بر کاهش میزان سرمایهگذاری آنها در مکزیک اثرگذار باشد.
ترامپ در نظر دارد صنایع آمریکا را که در چند سال اخیر با رکود مواجه شدهاند، دوباره احیاء نماید. این صنایع در واقع رقبای تولیدکنندگان مکزیکی هستند. علاوه بر این یکی دیگر از برنامههای ترامپ اعمال یک مالیات مرزی ۲۰ درصدی بر کالاهای وارداتی است. جنگ تجاری و حمایت گرایی ترامپ موجب شده است دولت مکزیک برخلاف سابق به یکی از طرفداران تجارت آزاد و اقتصاد باز تبدیل شود.
گرچه ترامپ و آمریکا از قرارداد تجارت آزاد نفتا انتقاد میکنند که بیشتر در راستای منافع مکزیک است، اما این کشور آمریکای مرکزی نیز بعد از اجرایی شدن نفتا از جنبههای متعددی متضرر شده است.
در آن زمان تحلیلگران اقتصادی مکزیک را جزء کشورهای «پسا-کشاورزی» دسته بندی میکردند و معتقد بودند چنین اقتصادی نمیتواند با یک اقتصاد بزرگ صنعتی و با فناوری بالا همچون آمریکا یک رابطه تجارت آزاد سودمند برقرار نماید.
به طور مثال در اوایل اجرای این قرارداد، بیشترین درآمد مکزیک از آن مربوط به قاچاق مواد مخدر بوده است که سالانه در حدود ۱۶۵ میلیارد دلار بوده است. بعد از آن نیز وجوه ارسالی از کارگران مکزیکی بوده که در حدود ۲۵ میلیارد دلار در سال بوده است.
همچنین شرکتهای خارجی که تنها با هدف صادرات کالای خود به آمریکا در مکزیک سرمایهگذاری کرده بودند نیز سالانه درآمدی درحدود ۲۳ میلیارد دلار برای مکزیک به ارمغان میآوردند و تنها برای ۳ میلیون نفر از ۱۲۴ میلیون جمعیت مکزیک شغل ایجاد کرده بودند.
این درحالیست که طبق آمار مؤسسه سیاستگذاری مکزیک در سال ۲۰۱۵، مجموع مهاجران مکزیکی که در آمریکا ساکن هستند و افراد خانواده آنها به ۲۳٫۲ میلیون نفر رسیده است. کارشناسان اقتصادی این افراد را «پناهندگان اقتصادی» مینامند که با مهاجران معمولی متفاوت است؛ چراکه به دلیل دشواریهای اقتصادی مجبور به ترک کشورشان شدهاند.
قرارداد تجارت آزاد نفتا موجب شد بیش از ۳۵ درصد جمعیت مکزیک که در گذشته در بخش کشاورزی این کشور شاغل بودند، بیکار شوند و به فقر مبتلا گردند. قرارداد تجارت آزاد نفتا زندگی این دسته از جمعیت مکزیک را به نابودی کشانده بود و بنابراین برای رهایی از فقر و دستیابی به موفقیت هیچ راهی جز مهاجرت به آمریکا نداشتند.
منبع: اسپوتنیک
لینک کوتاه: yon.ir/MexNAFTA