مسیر اقتصاد/ در روزهای اخیر که برخی از لزوم حذف یارانه پنهان انرژی و افزایش قیمت حاملهای انرژی صحبت میکنند، توجه به این نکته ضروری است که اتفاقا در شرایط کنونی اقتصاد کشور، این بانکها هستند که بیشترین یارانه پنهان را از دولت دریافت میکنند و در مقابل به جای نقش آفرینی در ایجاد اشتغال و رونق تولید، بخش زیادی از منابع عمومی را به سمت واسطهگری و دلالی، ساخت مال و برج برای تحقق اهداف شخصی و گروهی و اعطای وام ارزان قیمت به کارکنان خود صرف میکنند. فعالیت بانکها دو تفاوت عمده با دیگر کسب و کارها، از جمله کارخانجات تولیدی و یا ارائه دهندگان خدمات دارند و این دو تفاوت، عملا ریشه اصلی دریافت یارانه پنهان بانکها از دولت و مردم است.
قدرت خلق پول بانکها ریشه اصلی دریافت یارانه پنهان
تفاوت اول اینکه بانکها از قدرت خلق پول برخوردارند و به واسطه این قدرت، که از سوی حاکمیت در اختیار آنها قرار داده شده است، میتوانند تسهیلات بدهند، منابع را به هر سمتی که بخواهند سوق دهند، از هر کسب و کاری حمایت کنند و با استفاده از این قدرت خلق پول، تمامی ناکارآمدیهای خود را پوشش دهند.
نگاهی به ترازنامه بانکها به خوبی نشان میدهد که در طول سالهای اخیر، بانکها به جای کسب سود از فعالیت بانکی (کسب سپرده و اعطای تسهیلات به فعالیتهای مولد اقتصادی) عمدتا از واسطه گری ارز و ملک کسب سود کردهاند و در بسیاری از موارد ناتوانی خود در بازپس گیری تسهیلات معوق و غیر اقتصادی خود را از طریق اعطای تسهیلات جدید پوشش دادهاند.
برخلاف بانکها، هیچ شخص حقیقی و حقوقی دیگری از قدرت خلق پول برخوردار نیست و عملا این موهبت از سوی دولت تنها به بانکها داده شده است و ریشه اصلی یارانه پنهان به شبکه بانکی محسوب میشود. این درحالیست که قدرت خلق پول یک حق عمومی است و اگر درست استفاده نشود، کل اقتصاد و مردم باید هزینه آن را بدهند. هزینه ای که در قالب تورم و رکود خود را نشان می دهد.
چرا هیچ وقت یک بانک ورشکسته نمیشود؟
تفاوت دیگر بانکها با فعالیتهای اقتصادی در آن است که حتی اگر ناکارآمدی آنها به هجوم طلبکاران به شعبهها منجر شود، در نهایت بانک مرکزی از منابع عمومی و پول پر قدرت، بدهی بانکها به سپرده گذاران را پرداخت میکند. از این جهت است که برخلاف دیگر فعالیتهای اقتصادی، هیچگاه یک بانک در اقتصاد ایران ورشکسته نمیشود؛ حتی اگر تمامی سرمایههای خود را حیف و میل کرده باشد و به جای اعطای تسهیلات به فعالیتهای مولد و سود ده اقتصادی، صرف ساخت مال و برج و یا اعطای تسهیلات بدون سود به ذی نفعان خود کرده باشد.
دولتها از این جهت پرداخت مطالبات سپرده گذاران بانکها را تضمین کردهاند که سقوط یک بانک، عملا اعتماد مردم به کلیت نظام بانکی را خدشه دار میکند و میتواند اثرات نامطلوبی برای اقتصاد کشور در پی داشته باشد. این درحالیست که چنین مزیتی برای دیگر فعالیتهای اقتصادی صادق نیست.
دولت عزمی برای پایان دادن به «یارانه پنهان بانکها» ندارد؟
بر اساس توضیحات فوق، بارزترین رانتی که امروزه در قالب یارانه پنهان از سوی دولت توزیع میشود، نه مختص بخش انرژی، بلکه مربوط به شبکه بانکی است. بنابراین انتظار میرود چنانچه قصد ساماندهی یارانههای پنهان وجود دارد، این اقدام در اولین زمان ممکن از بانکها آغاز شود.
بانکها باید نسبت به قدرت خلق پولی که در اختیار دارند پاسخگو و شفاف باشند و از آن در راستای منافع عمومی و حمایت از فعالیتهای مولد و سود ده اقتصادی استفاده کنند. علاوه بر این دولت باید شرایطی را فراهم آورد که بانکها به واسطه گری در ارز و ملک و کالاهای مشابه پایان دهند و تنها از فعالیت بانکی (اخذ سپرده و اعطای تسهیلات) کسب سود کنند و در صورتی که بانکی از این رویه خودداری کرد، در سریعترین زمان ممکن فعالیت آن بانک محدود و به مرور زمان از عرصه بانکداری کشور حذف شود.
انتهای پیام/ پول و بانک
قدرت خلق پول روی چه حساب یک حق عمومی است؟
بسیار ساده، چون پولی که وارد اقتصاد میشه بر زندگی عموم مردم تاثیر میگذاره و اگر این قابلیت در دست عده معدودی باشد که از طرف مردم نمایندگی نمیشوند در حقیقت مزایای این قدرت به آن عده معدود می رسد. حال شاید پرسیده بشه که این مساله چه تفاوتی با برخی محصولات و خدمات خصوصی داره که نهاد های خصوصی آن را به مردم می رسانند. پاسخ این که اولا پول محصول ابتکاری این نهادها نیست که ادعای مالکیت آن را داشته باشند ثانیا خود توزیع پول می تواند در شکل دهی توزیع سایر منابع در جامعه کاملا اثرگذار باشد.