به گزارش مسیر اقتصاد در دو یادداشت گذشته در پاسخ به این سوال که چرا سرمایه گذاری خطرپذیر در ایران رونق نمی یابد و نهادینه نمی شود، از منظر اعتماد بین مخترع و سرمایه گذار به موضوع نگریسته شد. سپس گفته شد که عدم شکل گیری این اعتماد، می تواند ناشی از هر کدام از طرفین این تعامل باشد.
در این یادداشت، علل بی اعتمادی مرتبط با سرمایه گذار مورد بررسی قرار گرفته و طی ۳ مورد در ادامه آورده شده است:
۱- انتظار سهامداران
معمولا یک صندوق خطرپذیر توسط تعدادی سهامدار خصوصی و دولتی شکل گرفته است. در صورتی که این سهامداران نسبت به کسب سود سالیانه حساس باشند، مدیر این صندوق برای پاسخ به درخواست سهامداران می بایست در انتهای هر سال اقدام به برداشت سود خود از سرمایه گذاری در شرکت کرده و از سرمایه گذاری مجدد سود سالیانه، پرهیز نماید. بدین ترتیب، مخترع دچار تردید در سلامت انگیزه طرف مقابل شده و او نیز به سود کوتاه مدت رضایت می دهد. لذا زمینه های عدم اعتماد برای همکاری بلند مدت بین ایشان شکل می گیرد.
۲- محدودیت منابع مالی
یک سرمایه گذار خطرپذیر معمولا اقدام به سرمایه گذاری در چند پروژه به صورت همزمان می کند. از این رو از یک طرف به دلیل محدودیت های منابع مالی و از طرف دیگر به دلیل وجود ریسک های شکست بالا در برخی از مراحل مانند مرحله ساخت نمونه اولیه، تمایل دارد تا کمتر از حد مورد انتظار، سرمایه گذاری مالی کند. این رفتار وی این نکته را به ذهن مخترع متبادر می سازد که سرمایه گذار می خواهد با صرف کمترین مقدار منابع مالی، در سود آینده شرکت سهیم شود. لذا محدودیت در منابع مالی یک عامل بروز بی اعتمادی فی مابین تلقی می شود.
۳- محدودیت زمانی
با توجه به اینکه از هر ۱۰ سرمایه گذاری خطرپذیر معمولا تنها ۱ مورد به ثمر می نشیند، لذا بسیاری از محققان پیشنهاد می کنند که سرمایه گذاران خطرپذیر می بایست همزمان در سبد سرمایه گذاری خود بر روی ۱۰ شرکت سرمایه گذاری کنند. با توجه به اینکه هر شرکت نیازمند حداقل ۱۰۰ نفر-ساعت صرف وقت برای نظارت بر امور و ارائه راهنمایی های مورد نیاز است، بدین ترتیب هر سرمایه گذار خطرپذیر می بایست در ماه حداقل ۱۰۰۰ ساعت صرف همکاری با این شرکت ها نماید! امری که نشدنی به نظر می رسد.
در نتیجه، وی اقدام به صرفه جویی در وقت کرده و به تدریج شرکت ها وقتی مشاهده می کنند که سرمایه گذار در امور و مسائل مختلف شرکت حاضر به صرف وقت بیشتر جهت بهره مند کردن ایشان از تجربه و دانش خود نمی کند، زمینه های بروز بی اعتمادی فراهم شده و روابط کاری رو به سردی می روند.
اگرچه می توان عوامل بیشتری را از سوی سرمایه گذار خطرپذیر نام برد که منجر به کاهش اعتماد فی ما بین می شود، اما سه عامل فوق الذکر در زمره مهترین موارد بوده و اصلاح آن ها نیازمند اقداماتی است که در بسیاری از موارد خارج از توان سرمایه گذار می باشد و کمک های سیاستگذارانه دولت را می طلبد. در یادداشت آتی پیرامون این نکته بحث خواهد شد.
با سلام وسپاس از تحلیل ها و مقالات ارزشمندی که در خصوص شرکت های دانش بنیان و اقتصاد مقاومتی به اشتراک می گذارین. فقط من از مقالات شما باید بعنوان منبع و مرجع استفاده کنم واسه ارجاع مشکل عنوان منبع رو دارم لطفا در ایمیل به من پاسخ بدین متشکرم
مدرس دانشگاه لرستان