مسیر اقتصاد/ سادهترین راه برای کسب درآمد در یک کشور نفت خیز، خام فروشی این ماده با ارزش است. اما «عدم اطمینان به امنیت عرضه و تقاضای سوخت»، «تحریمهای احتمالی در حوزه فروش نفت خام»، «نوسانات قیمتهای جهانی نفت خام»، «ضرورت تنوع در روشهای فروش به کمک تولید فرآورده» و «ایجاد ارزش افزوده بیشتر در اقتصاد کلان» لزوم توسعه پایین دست صنعت نفت و گاز را گوشزد میکند.
کشورهای مختلف با توجه به شرایط و اقتضائات خود مدلهای منطقی، رقابتی و متنوعی را برای توسعه زنجیره ارزش نفت و گاز به منظور ایجاد ارزش افزوده بیشتر دنبال کردهاند. مهمترین مدلها در این زمینه در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است.
مزایای یکپارچه سازی سطوح مختلف صنعت نفت و گاز
یکپارچگی و هماهنگی دقیق بالادست و پاییندست، یک مدل برای توسعه متوازن زنجیره ارزش است. از این رو کشوری مانند چین شرکتهای نفتی دولتی خود را متناسب با اقتضائات و شرایط خود به نحوی توسعه داده است که در «تمام حلقههای زنجیره ارزش نفت و گاز» حضور داشته باشند.
نمونه بارز این مورد شرکت سینوپک[۱] است. این شرکت ۲۰ ساله علاوه بر حضور در ۱۷ میدان نفتی چین، مدیریت ۴۳ پالایشگاه، ۲۱ پتروشیمی، ۱۵ واحد تولید الیاف، ۵ واحد لاستیک، ۳ واحد رزین و ۱۳ واحد کود شیمیایی را به عهده دارد. توسعه پارکهای شیمیایی مختلف در چین نیز شاهد بر توسعه یکپارچه و هماهنگ بالادست و پاییندست صنعت نفت و گاز این کشور است.
توسعه زنجیره ارزش نفت و گاز با اتکا به فناوری های پیشرفته
فناوری و لایسنس بر خلاف تجهیزات، خریدنی نیست. فناوریهای حیاتی باید در کشور بومی شود تا ماندگار بماند. ضمن اینکه مزیت اصلی بعضی کشورها به طور کلی در فناوریهای پیشرفته نهفته است. به عنوان مثال در کشور آلمان توسعه فناوری پیشرفته و طراحی لایسنس مرتبط با آن، به سرعت دنبال میشود. همین عامل سبب شده است که با وجود نداشتن منابع نفت و گاز و در حقیقت نبود حلقهی ابتدایی زنجیره ارزش، عمق زنجیره ارزش در کشور آلمان بسیار زیاد باشد و به این صورت حاشیه سود بالایی ایجاد کند.
همچنین سنگاپور برنامههای مختلفی در راستای تربیت نیروی انسانی صنایع پاییندست نفت و گاز خود، برای اتخاذ مدل مشابه آلمان تا به حال اجرا کرده است [۲]. در مقابل این مدل کشوری مانند عربستان است که وابستگی شدیدی به شرکتهای خارجی در حوزه صنایع پاییندستی نفت و گاز خود دارد و بدین صورت «برنامه راهبردی فناوری پتروشیمیایی» خود را دنبال میکند.
تشویق و ایجاد رقابت در صنایع مرتبط با نفت و گاز
دولت باید با اهرمهای در دست خود، شرکتهای دولتی و بخش خصوصی را به رقابت به نفع مردم وادار و یا تشویق کند. به عنوان نمونه کشور آلمان با کاهش تعرفههای مالیاتی، فضا را برای رشد صنایع تکمیلی بیش از پیش فراهم نموده است. همچنین با تعرفه گذاری صحیح، تقاضا برای محصولات پتروشیمیایی داخلی بیشتر و دسترسی به مواد خام را برای شرکتها تسهیل کرده است و از مالکیت فکری و رقابت به خوبی حمایت میکند.
کشور چین با استفاده از این روش، ۳۰ هزار شرکت شیمیایی بزرگ در حوزه زنجیره ارزش نفت و گاز را فعال کرده است. ضمن اینکه حدود ۴۰ درصد حجم بازار مواد پتروشیمیایی و شیمیایی در دست ۵۰۰ شرکت غولپیکر قرار دارد و بقیه در دست سرمایهگذاران کوچک است؛ در واقع چین با ایجاد رقابت در بازار، تا حد خوبی موفق به تعمیق زنجیره ارزش و ورود شرکتهای صنایع تکمیلی به حلقههای بالاتر شده است. کشور سنگاپور نیز با ایجاد ثبات اقتصادی از طریق سیاستهای مالی و پولی توانسته است، فضای رقابتی خوبی را برای شرکتهای بین المللی فراهم کند [۳].
نگاه تلفیقی به دو صنعت پالایش و پتروشیمی
مجتمعهای پالایشگاهی و پتروشیمیایی از شاخص سوددهی متفاوتی برخور هستند و باید متناسب با طیف محصولات تولیدی به نیازهای متفاوتی نیز پاسخ دهند. پتروپالایشگاه عبارت است از یک پالایشگاه و پتروشیمی تجمیع شده که با هدف تنوع فرآورده، کاهش قیمت تمام شده محصولات، بهینهسازی راندمان، افزایش سودآوری و بهینهسازی مصرف انرژی پایهریزی شده است.
در حقیقت با ادغام و یکپارچه سازی واحدهای پالایشی و پتروشیمی، هر واحدی جزئی از کل محسوب شده که از حیث سوددهی و ساختار هزینه غیرمستقل میگردد. پتروپالایشگاه به طور ویژه مورد توجه کشورهای فعال در حوزه صنایع پاییندستی نفت و گاز همانند چین، هند و ژاپن قرار گرفته است.
در عین حال که سادهترین راه کسب درآمد در یک کشور نفت خیز، خام فروشی این ماده با ارزش است، اما مدلهای دیگری در قالب توسعه متوزان زنجیره ارزش نفت و گاز، برای کسب درآمد بیشتر از این ماده با ارزش وجود دارد که حرکت به سمت آنها حتی برای کشورهای «فاقد منابع نفت و گاز» هم دارای سودآوری است.
پینوشت:
[۱] Sinopec
[۲] پایگاه اطلاع رسانی مرکز مطالعات زنجیره ارزش vcmstudy.ir
[۳] همان
انتهای پیام/ نفت و انرژی