به گزارش مسیر اقتصاد به نقل از روزنامه خراسان، مهدی حسن زاده در یادداشتی در خصوص ویژگی های اقتصاد مقاومتی در آمریکا در واکنش به صحبت های رهبر انقلاب در این خصوص نوشت:
روز دوشنبه گذشته رهبر انقلاب در دیدار نخبگان دانشگاه صنعتی شریف، به موضوع تجارب جهانی مرتبط با موضوع اقتصاد مقاومتی اشاره کردند و فرمودند: اقتصاد مقاومتی یک اندیشه تجربه شده در دنیاست و فقط اختصاص به ما ندارد.
ایشان سپس دلیل پیشرفت های علمی و صنعتی آمریکا در ۱۵۰ سال گذشته را، به کارگیری اقتصاد مقاومتی دانستند و افزودند: البته آمریکایی ها این اندیشه را در جهت مادی گری و پول به کار گرفتند اما همین تجربه پذیرفته شده جهانی را می توان با جهت گیری متعالی تری به کار گرفت.
تاکید ادبیات علمی اقتصاد بر تاب آوری
این بیانات در حقیقت اشاره به حقیقتی در زمینه اقتصاد مقاومتی است که آن را نه یک مفهوم کاملا خودساخته و منحصر به فرد بلکه مفهومی بومی اما متکی بر تجارب جهانی می داند.
مفهومی که هم به تجربیات اقتصادی کشور های مختلف جهان متکی است و هم در ادبیات علمی و دانشگاهی ریشه دارد.
به صورت مشخص، روزنامه خراسان در ویژه نامه نوروزی سال ۱۳۹۴، در گزارشی با عنوان «آیا اقتصاد مقاومتی ساخته و پرداخته ماست؟» به موضوع ادبیات علمی و تجربیات جهانی اقتصاد مقاومتی پرداخته است.
اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را در یک جمله به صورت خلاصه تعریف کنیم، عبارت است از: توانمند سازی اقتصاد برای مقابله با شوک های درونی و بیرونی؛ در ادبیات علمی، مفهومی نزدیک به اقتصاد مقاومتی مطرح شده است که طی ۲۰ سال اخیر و به ویژه پس از بحران اقتصادی جنوب شرق آسیا در سال ۱۹۹۷ و بحران اقتصاد جهانی در سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸، بیش از پیش رواج یافت.
این مفهوم «resilience» است که در فارسی به «تاب آوری» ترجمه شده است. این مفهوم که پیش از این در علوم روان شناسی و معماری رواج داشت به این بحث می پردازد که یک نظام اقتصادی را چگونه باید طراحی کرد تا در برابر شوک ها کمترین آسیب را پذیرا باشد. بخشی از این شوک پذیری اقتصاد ها به روند جهانی شدن باز می گردد.
نظریه پردازان جهانی شدن، معتقدند که روند جهانی شدن با همه گریز ناپذیر بودن و منافعی که در پی دارد، این آسیب را به دنبال خواهد داشت که شوک ها و آسیب های محلی و منطقه ای را نیز ممکن است، جهانی کند به ویژه اگر این آسیب ها یا شوک ها از ناحیه اقتصاد های بزرگ صادر شود. نمونه تاریخی این ماجرا، بحران سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ اقتصاد جهانی است که در پی بحران مالی در موسسات تامین کننده وام های مسکن آمریکا اتفاق افتاد.
علاوه بر این برای اقتصاد ایران، شوک برون زایی نظیر تحریم نیز به دلیل سلطه جهانی آمریکا بر سیاست و اقتصاد جهانی، توانست اثرگذار باشد و آمریکا به واسطه فرآیند جهانی شدن و نفوذ گسترده ای که از طریق سیاسی و اقتصادی بر جهان داشت توانست ابزار تحریم را به صورت اثرگذار به کار گیرد.
تعرفه ۵۲۲ درصدی آمریکا بر واردات فولاد از چین
مفهوم تاب آوری که ارتباط نزدیکی با مفهوم اقتصاد مقاومتی دارد، البته صرفا روی کاغذ نمانده است و ردپای این مفهوم و این نگاه را در اقدامات کشور های مختلف می توان دید.
جایی که با وجود پیوستن بسیاری از کشور های جهان به سازمان تجارت جهانی و حذف موانع تجاری و تعرفه ها، در عمل بسیاری از کشور ها از جمله آمریکا، به عنوان نماد نظام اقتصادی سرمایه داری موانعی را بر سر راه واردات محصولات کشاورزی و برخی دیگر از محصولات از جمله فولاد وضع کرد.
چنان که اوایل امسال وزارت بازرگانی آمریکا در واکنش به اقدام چین در عرضه فولاد با قیمت کمتر از هزینه تولید شده و اعطای یارانه به آن در بازار های جهانی، تعرفه گمرکی ۵۲۲ درصدی برای واردات آن به خاک ایالات متحده وضع کرد و با این کار نرخ ورق فولاد چینی در بازار آمریکا حدود ۵ برابر گران تر خواهد شد.
هرچند لازم به توضیح است که این گونه اقدامات نافی اقتصاد بازار آزاد و مبتنی بر رقابت نیست و کشورهای مختلف از جمله آمریکا فقط در مواقع خاص برای برخی محصولات، آن هم به صورت مقطعی، به وضع چنین محدودیت هایی اقدام می کنند.
حمایت های ویژه دولتی از کشاورزی
موضوع دیگر حمایت ویژه دولت های آمریکا از بخش کشاورزی به عنوان تامین کننده امنیت غذایی است. آژانس خدمات بازاریابی کشاورزی (Agriculture Marketing Services)، با فراهم نمودن ابزار ها و خدمات لازم برای تمامی کشاورزان آمریکایی، حمایت های گسترده ای شامل خرید تضمینی مازاد محصولات کشاورزان، کاهش بیشتر نرخ بهره وام اعطایی به گندم کاران و ذرت کاران، ایجاد وام های بازاریابی برای برنج و پنبه، وضع برنامه افزایش صادرات و برنامه مشوق صادرات لبنیات و تامین بیمه و پوشش زیان های ناشی از بلایای طبیعی و وضع تعرفه سنگین حدود ۱۰۰ درصدی برای واردات بخش عمده ای از محصولات کشاورزی و از جمله لبنیات انجام می دهد.
حمایت هایی که نشان می دهد تامین امنیت غذایی و حمایت از تولید داخل بر سیاست های آزادسازی تجاری ارجحیت دارد. شاید به همین دلیل بود که ماه گذشته خبری مبنی بر شکایت چین از آمریکا در سازمان تجارت جهانی مطرح شد که دلیل آن اعمال تعرفه از سوی آمریکا بر واردات محصولات کشاورزی چین عنوان گردید.
سهم ۴۰ درصدی دلار در مبادلات اقتصادی جهان
به این ترتیب با وجود تاکید اقتصاد لیبرال بر تفکر اقتصادی ضد موانع تجاری، در عمل حتی اقتصاد آمریکا نیز نگاه درون گرا را با برون گرایی هم گام کرده است.
شاید مهمترین جنبه برون گرایی اقتصاد آمریکا را بتوان در سلطه دلار به عنوان پرکاربردترین ارز در جهان دانست. ارزی که از سال ۱۹۵۰ تاکنون ارز بلامنازع جهان است. چنان که دلار سهم ۴۰ درصدی از مبادلات تجاری جهان را دارد.
به این ترتیب بسیاری از مبادلات بین کشور های جهان از طریق دلار آمریکا صورت می گیرد و این یعنی ابزار قدرت آمریکا برای اثرگذاری در اقتصاد جهان.
«سیلیکون ولی» نماد اقتصاد دانش بنیان
اما شاید بتوان جنبه پررنگی که بین اقتصاد مقاومتی و اقتصاد آمریکا پیوندها و شباهت هایی برقرار می کند، را در مفهوم اقتصاد دانش بنیان دانست. اقتصاد آمریکا نمونه اعلای یک اقتصاد دانش بنیان است. اقتصادی که طی سال های گذشته همواره موتور محرک اقتصاد جهانی و به ویژه اقتصاد دانش بنیان بوده است. به ویژه از دهه ۱۹۸۰ با رشد صنعت دیجیتال و شکل گیری غول هایی نظیر مایکروسافت، یاهو، گوگل، آمازون، اپل و… توانست به قدرت نخست اقتصاد متکی بر فناوری برسد.چنان که «سیلیکون ولی» به عنوان قلب تپنده فناوری جهان در آمریکا واقع شده است.
تعداد شرکت های نوپای تاسیس شده در سیلیکون ولی در حدود ۲۰ هزار شرکت برآورد شده است که بسیاری از آن ها در غول های فناوری آمریکا ادغام شده اند. مهم ترین نکته در این شرکت ها علاوه بر پشتیبانی مادی (از طریق واگذاری سهام و حق تقدم خرید سهام)، روش کسب و کار نوآورانه است.
نقش بخش تحقیق و توسعه شرکت های پیشتاز برای توسعه تکنولوژی های خود و حرکت به سمت بازار های توسعه بسیار حیاتی است. همین فضا باعث شده سیلیکون ولی همچنان قطب اصلی توسعه فناوری در سراسر جهان محسوب شود. نسبتی که وجود دارد اما تساوی نیست لذا اگر از نسبت میان اقتصاد آمریکا و اقتصاد مقاومتی سخن به میان می آید نباید تعجب کرد، اگرچه این نسبت به معنای نسبت تساوی نیست و نباید آمریکا را نمونه کامل اقتصاد مقاومتی دانست، چرا که اقتصاد مقاومتی اگرچه با رویکرد هایی نظیر بهره وری و تولید دانش بنیان همراه است، اما در نگاه اعتقادی ما با مادی گری و سلطه طلبی همراه نیست.
به عبارت دیگر برخی مولفه های اقتصاد مقاومتی نظیر اقتصاد دانش بنیان و نگاه برون گرا، ابزار سلطه طلبی آمریکاست، اما برای اقتصادی نظیر اقتصاد ایران، دستیابی هر چه بیشتر به این ابزار ها، برای جلوگیری از سلطه پذیری و آسیب دیدن در کارزار سنگین اقتصاد جهانی است. کارزاری که قدرت های بزرگ جهانی سعی دارند، جایگاه خود را به عنوان قدرت های سیاسی و اقتصادی در جهان تحکیم کنند و بعضا از این محل به دنبال فشار سیاسی بر سایر کشور ها هستند.
با این حال اقتصاد آمریکا تجربه ای است که فارغ از اهداف سلطه طلبانه، پنجره ای به سوی رشد مبتنی بر دانش و بهره وری می گشاید و می تواند به عنوان یک تجربه مهم، حتی در برخی حوزه ها سرمشق نیز قرار گیرد.