به گزارش مسیر اقتصاد فرهنگ هر کشور شامل آداب و رسوم، جهان بینی، شیوه زندگی و در نگاه کلی تر هر آن چیزی است که به افکار و اعمال انسان های یک جامعه جهت می دهد. به طور طبیعی هر جامعه فرهنگ منحصر به فرد خود را دارد و بر اساس هویت فرهنگی خود در جهان نقش آفرینی می کند.
به علاوه، جوامع مختلف برای انتشار فرهنگ اصیل خود در جامعه از ابزارهای گوناگون استفاده نموده اند. از جمله این ابزارها می توان به نظام آموزشی، کتاب، رادیو و تلویزیون اشاره کرد. هرکدام از این ابزارها، گرچه به خودی خود صرفا نقش ابزاری دارند، اما ابزارهایی هستند که متناسب با خاستگاه فرهنگی جامعه مورد نظر طراحی شده و مورد استفاده قرار می گیرند.
فرهنگ را نمی توان کپی کرد
در صنایع، پزشکی و علوم مختلف استفاده از تجربیات کشورهای دیگر و یا حتی کپی کردن تجربیات آن ها در موارد زیادی می تواند مفید باشد و باعث رشد کشور در آن حوزه گردد. این هم به شرط آن که در نهایت به بومی سازی علوم و تکنولوژی و کسب توانایی داخلی در این زمینه منجر شود. گرچه همین کپی کردن نیز ملاحظات و آسیب های خاص خود را خواهد داشت، اما در نهایت قابل انجام می باشد. اما در مورد مسائل فرهنگی وضعیت متفاوت است.
از آن جایی که ابزارهای فرهنگی جوامع متناسب با خاستگاه فرهنگی جامعه مورد نظر بوده، لذا محتوای تولیدی توسط این ابزارها نیز متناسب با همین فرهنگ خواهد بود. از این رو تقلید و کپی کردن محتوای برنامه های خارجی می تواند شاهراه ورود فرهنگ کشور مبدا به کشور مقلّد باشد.
دشمنان ملت ایران از دیرباز در پی نفوذ فرهنگی و تحمیل فرهنگ خود به ملت ما بوده و در این راه از ابزارهای مختلف اعم از رسانه های تصویری نیز به خوبی استفاده کرده اند. آنچه از دشمن انتظار می رود همین است؛ اما این بار خطر تهاجم فرهنگی از طریق صداوسیما به عنوان مهم ترین رسانه جمهوری اسلامی ایران موجب نگرانی بسیاری از نخبگان و اصحاب رسانه و فرهنگ شده است.
حوزه های تقلید در صداوسیما
صداوسیما در سال های اخیر در حوزه های مختلفی دست به تقلید و کپی کاری زده و بدون در نظر گرفتن ملاحظات لازم، فرهنگ جوامع دیگر را وارد کشور کرده و موجب تاثیر نامناسبی بر فرهنگ جامعه شده است.
این محتواها انواع مختلفی دارند؛ اعم از فیلم های سینمایی، سریال ها، مسابقات متنوع تلویزیونی، برنامه های کودک و نوجوان و غیره. در ادامه بخشی از اتفاقات روی داده در این دست برنامه ها تشریح می شود:
تقلید در برنامه های کودک و نوجوان
با نگاهی به سیر چندساله برنامه های کودک و نوجوان مشخص می شود برنامه هایی که زمانی برای کودکان و نوجوانان آموزنده تلقی می شدند، امروز باعث نگرانی بسیاری خانواده ها و متولیان فرهنگی شده اند.
در این نوع برنامه ها تقلید از بیگانگان، پخش انواع موسیقی های بعضا نامناسب و نامربوط به کودکان و نوجوانان به همراه برخی حرکات و رفتارهای مجری ها که هیچ سنخیتی با رسانه ملی ندارد، رواج یافته است.
تقلید صداوسیما در مسابقات تلویزیونی
بسیاری از مسابقات تلویزیونی که هم اکنون در رسانه ملی پخش می شوند، کپی شده از مدل غیر ایرانی بوده اند؛ نه طراحی شده توسط کارشناسان رسانه ای کشور. از مسابقات شبیه به بخت آزمایی که بدون منطق درستی جوایز ارزشمندی را در قبال فعالیت اندکی به شرکت کنندگان می دهند گرفته تا برنامه های آشپزی که علاوه بر ترویج اشرافی گری و تجمل گرایی، تقیدی به رعایت برخی شئونات اسلامی ندارند.
به عنوان مثال اخیرا دیده شده در یکی از مسابقات آشپزی، پس از انجام قرعه کشی شرکت کنندگان که شامل آقایان و بانوان می باشند، به طور تصادفی دو به دو هم گروه شده (یک آقا و یک خانم) و مشغول آشپزی می شوند.
تقلید سریال ها
تطابق سریال ها با فرهنگ ایرانی اسلامی از همه مهم تر است؛ چرا که سریال ها دقیقا باید نمونه سبک زندگی خانواده های ایرانی را نمایش دهند. اما آن چه امروز در برخی سریال های تلویزیونی دیده می شود، مشخصا در فرهنگ ما جایی ندارد؛ فیلم های عاری از هرگونه محتوای اخلاقی و مفید که اغلب با موضوعاتی چون عشق بی قید و شرط بین افراد، روابط سرد اعضای خانواده ها باهم و مواردی از این دست به فرهنگ خانواده های ایرانی هجوم آورده و سعی در جذب مخاطب به هر قیمتی دارند.
این در حالی است که تا چند سال پیش چنین رویه ای وجود نداشته و سریال ها ضمن داشتن محتوای جذاب و آموزنده، با فرهنگ ایرانی اسلامی هم مطابقت داشتند. لذا نمی توان نقش تقلید از فرهنگ های بیگانه را در این تحول نادیده گرفت. مواردی از این دست که امروز در سریال های تلویزیونی کشور دیده می شود، جزء اصلی بسیاری از سریال های بیگانه است.
تقلید در فیلم های سینمای خانگی
در حوزه فیلم های سینمای خانگی علاوه بر الگوگیری از سبک های بیگانه، استفاده مستقیم از آن ها نیز رواج دارد. نکته مهم در این زمینه این است که پخش کنندگان این برنامه ها اقدام به سانسور ظاهر فیلم کرده اما از محتوای حاکم بر آن ها غافلند. محتوایی که به هر حال تاثیر خود را روی فرهنگ ملت ایران خواهد گذاشت. البته تا زمانی که جایگزین مناسبی برای این برنامه ها تولید نشده است، عدم پخش این نوع فیلم ها نیز راه حل مطلوبی نیست.
نجات رسانه ملی از تهاجم فرهنگی
راه حل عمده موارد بالا، تولید برنامه های متناسب با شان و فرهنگ مردم ایران است. طبق تجربه چندین ساله تلویزیون در ایران، به خوبی پیداست که صداوسیما توانسته برنامه هایی فاخر، جذاب و در شان رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران تولید کند.
آنچه باعث شده این سازمان امروز به سمت برنامه هایی اینچنینی برود، می تواند ناتوانی در مدیریت بودجه و تخصیص بهینه منابع، عدم مدیریت درست بر بخش های اجرایی مختلف، یا رسوخ فرهنگ غلط بیگانه در خود فیلم سازان و اصحاب رسانه و یا مواردی از این دست باشد. اما به هر حال این مسئله معضلی جدی است که لازم است حل آن در اولویت مسئولین صداوسیما قرار بگیرد.
مهم ترین راهکار برون رفت از چنین شرایطی، استفاده از جوانان باانگیزه و پرشور و دغدغه مندان حوزه فرهنگ برای تولید محتوای درخور شان رسانه ملی، در کنار تامین بودجه صداوسیما از راهی غیر از فروش فرهنگ ایرانی اسلامی باشد.
انتهای پیام/ فرهنگ و گفتمان