دکتر محسن مقیسه پژوهشگر حوزه پول و بانک در گفتگو با مسیر اقتصاد در خصوص استقلال بانک مرکزی گفت: فرض نهفته در ادبیات استقلال بانک مرکزی این است که خلق پول ماهیتا برونزا و فقط از طریق افزایش پایه پولی میباشد و دولت نیز عامل اصلی افزایش پایه پولی و در پی آن ایجاد نقدینگی است.
وی افزود: لذا ریشه استقلال بانک مرکزی ناشی از فهم غلط ماهیت پول، انواع پول و روند خلق اعتبار بانکهاست.
بانک ها از «هیچ» خلق پول می کنند
مقیسه گفت: در واقعیت، عمل خلق پول و اعتبار بانک ها از هیچ انجام میشود. در عمل این خواسته بانکها و عاملان اقتصادی است که میزان نقدینگی و به دنبال آن پایه پولی را تعیین میکند، بنابراین نقش بانک مرکزی صرفا همسازی با بانکها و عاملان اقتصادی است.
وی ادامه داد: در این چارچوب، پول ماهیتی درونزا دارد و بانک مرکزی کنترلی بر عرضه نقدینگی و پایه پولی در عمل ندارد. همچنین اگر بانک مرکزی ذخایر مورد نیاز سیستم بانکی را عرضه نکند، موجب اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی میشود. لذا وقتی که کسری ذخایر سیستماتیک باشد، بانک مرکزی چاره ای جز عرضه ذخایر ندارد.
استقلال بانک مرکزی به نفع مردم است یا بانک های تجاری؟
این پژوهشگر اقتصادی گفت: بانکهای مرکزی با عملکرد مناسب مثل ژاپن و آلمان قبل از جنگ جهانی دوم، به نوعی از اهداف سياسي و غيراقتصادی دولت و مجلس و از منافع شبكه بانک های تجاری مستقل بودند و استقلال كامل بين بانک مركزی و اهداف توسعهای مدنظر دولت هرگز صورت نگرفته است.
وی افزود: تاثیرات سیاست های بانک مرکزی برای همه افراد جامعه یکسان و حتی خیلی مشخص هم نیست. بعنوان مثال کاهش تورم بیشتر به نفع کدام گروههای جامعه است؟ آیا استقلال بانک مرکزی بیشتر به نفع مردم است یا بانکهای تجاری؟ به نظر میرسد در پس استدلال های اقتصادی حامیان استقلال بانک مرکزی، اقتصادی سیاسی نیز نهفته است که باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
مستقل ترین بانک های مرکزی هم وابسته به دولت هستند
مقیسه ادامه داد: حتی در مستقلترین بانکهای مرکزی در دنیا مانند فدرال رزرو، بیشترین سهم از پایه پولی مختص بدهی دولت است؛ چه بعد از بحران مالی و چه قبل از آن؛ که در طول زمان روند افزایشی نیز داشته است.
وی افزود: از طرفی عملیات بازار باز که اصلیترین ابزار بانک مرکزی مستقل برای کنترل نرخ بهره است، چیزی جز دور زدن استقراض مستقیم دولت از بانک مرکزی نیست. در واقع وقتی دولت اوراق قرضه خود را میفروشد و ذخایر از سیستم بانکی جمع و به حساب خزانه داری نزد بانک مرکزی واریز میشود، نرخ بهره افزایش می یابد و از آنجا که بانک مرکزی هدفگذاری نرخ بهره دارد، با افزایش نرخ بهره، اوراق دولت را خریداری و ذخایر را به سیستم بانکی عرضه میکند. بنابراین در نهایت اوراق دولت را بانک مرکزی خریداری کرد و بطور غیرمستقیم دولت از بانک مرکزی استقراض کرد.
استقلال بانک مرکزی از دولت امکانپذیر نیست
مقیسه در پایان گفت: در نهایت چیزی به عنوان استقلال بانک مرکزی از دولت عملا امکان پذیر نیست و با توجه به شرایطی که کشور ما دارد، باید به صورت هوشمندانه از تمام توان بانک مرکزی برای توسعه کشور بهره گرفت؛ هرچند این نوع نگاه در پیش نویس طرح اصلاح ساختار بانک مرکزی دیده نشده است.
انتهای پیام/ نظام مالی