به گزارش مسیر اقتصاد دولت آمریکا از زمان روی کار آمدن ترامپ استراتژی روشنی درخصوص تقابل با ایران را در دستور کار قرار داده است. اکنون هدف آمریکا، که بارها از سوی دولتمردان این کشور مورد تأکید قرار گرفته است، فشار حداکثری بر ایران است تا این کشور به انجام مذاکرات مجدد و دستیابی به یک «توافق بهتر» رضایت دهد.
به همین منظور آمریکا از ۷ ماه قبل به طور رسمی از توافق هسته ای ایران خارج شد و تحریم های خود را بار دیگر علیه این کشور اجرایی نمود.
تقابل آمریکا با ایران، روسیه و چین با ابزار تحریم اقتصادی
اما در عین حال دولت آمریکا در ماه های اخیر کشورهای روسیه و چین را نیز به طور مشابه با ابزارهایی همچون تحریم و وضع سیاست های تجاری، مشمول سیاست های محدود کننده خود نموده است.
این سیاست ها موجب شده است روابط دوجانبه آمریکا با روسیه و چین نیز به مانند ایران به سمت مقابله اقتصادی و سیاسی به پیش برود و در عمل این سه کشور خود را در تقابل با آمریکا در کنار یکدیگر یافته اند.
اکنون سه کشور ایران، روسیه و چین در تلاش هستند از سویی با سیاست های آمریکا علیه کشورشان مقابله نمایند و از طرف دیگر شرایط را برای همکاری بیشتر با یکدیگر مساعد می بینند.
هدف آمریکا ایجاد «نظم نوین لیبرال» است
در هفته های اخیر مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا در اظهار نظری هدف دولت این کشور را ایجاد یک «نظم نوین لیبرال» عنوان کرده است. به گفته وی در همین راستا دولت آمریکا قصد دارد از توافقات سیاس و تجاری که پیش از این منعقد شده و برخلاف منافع این کشور است، خارج شود؛ توافق هسته ای با ایران نیز یکی از این توافقات عنوان شده است.
اما ایجاد این نظم نوین لیبرال از سوی آمریکا نه تنها مورد حمایت متحدان اروپایی این کشور قرار نگرفته است، بلکه بسیاری از کشورها از جمله ایران، روسیه و چین را به سمت افزایش تعاملات در راستای تقابل با آمریکا سوق داده است. تقابلی که می تواند یادآور جنگ سرد آمریکا با شوروی در اواخر قرن گذشته میلادی باشد.
آمریکا در جنگ سرد با شرق شکست خواهد خورد
اما جنگ سرد آمریکا با کشورهای شرقی چین، روسیه و ایران تفاوتی مهم با جنگ سرد این کشور با شوروی دارد؛ در دوره جنگ سرد قبلی، اقتصاد آمریکا رو به رشد و صعود بود درحالیکه شوروی یک اقتصاد ضعیف و درحال فروپاشی داشت؛ اما اکنون شرایط کاملا برعکس است.
اکنون اقتصاد چین پس از آمریکا در رتبه دوم جهان قرار دارد و در عرصه توانمندی های صنعتی و فناورانه نیز این کشور توانسته است به میزان قابل توجهی از فاصله خود با آمریکا بکاهد. در حال حاضر این آمریکاست که درحال از دست دادن جایگاه خود در عرصه اقتصاد بین الملل است و در مقابل کشورهای ایران، روسیه و چین در حال گسترش روابط خود با دیگر کشورهای جهان هستند.
آمریکا توان اثرگذاری بر روابط ایران با چین و روسیه را ندارد
درحال حاضر روابط گسترده تجاری چین با دیگر کشورها از جمله ایران به نحوی است که در عمل تحریم های ثانویه آمریکا اثرگذاری قابل توجهی بر روابط تجاری این دو کشور ندارد.
اکنون شرکت های چینی متعددی در بازار ایران مشغول به فعالیت هستند که دولت امریکا نمی تواند از طریق تحریم های مستقیم و غیرمستقیم خود آن ها را مجبور به ترک بازار ایران نماید.
کشور روسیه نیز با وجود تحریم های آمریکا برنامه ریزی گسترده ای به منظور سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران انجام داده است که مبلغ آن تا ۵۰ میلیارد دلار برآورد شده است.
علاوه بر این ایران از دوره قبلی تحریم های آمریکا به خوبی تجربه کسب کرده است و در نتیجه می تواند اقدامات متعددی را در راستای بی اثر کردن این تحریم ها در دستور کار قرار دهد.
اتحاد ایران، روسیه و چین علیه غرب نتیجه تحریم های آمریکا
به طور طبیعی تحریم های آمریکا توانسته است اثرات نامطلوبی را بر اقتصاد ایران تحمیل نماید. به طور مثال از زمان خروج آمریکا از توافق هسته ای، ارزش پول ملی این کشور با کاهش شدید مواجه شده است. اما این اثرات اقتصادی با آنچه مطلوب دولت آمریکاست، که همان تغییر رژیم و یا مذاکره مجدد است، فاصله زیادی دارد.
بنابراین در نهایت می توان گفت تحریم های دولت آمریکا علیه ایران نه تنها به نتیجه ای که مد نظر این کشور است ختم نخواهد شد؛ بلکه به تقویت روابط اقتصادی و تجاری کشورهای ایران، روسیه و چین منجر می شود که می تواند به عنوان یک تهدید برای اتحاد کشورهای غربی مطرح شود.
منبع: نیوزویک yon.ir/nil0o
انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل