یوسف قویدل استاد اقلیم شناسی دانشگاه تربیت مدرس در گفت و گوی اختصاصی با مسیر اقتصاد گفت: تنها بخش کمی از خشک شدن دریاچه ها به دلیل گرمایش جهانی و افزایش تبخیر از سطح آب های دریاچه ها انجام می گیرد و بیشترین و مهم ترین سهم مربوط به مدیریت منابع آب و خصوصاً ساخت سدهای مختلف و انتقال بین حوضه ای آب است.
تعدیل گرمایش جهانی با سیستم خودتنظیمی کره زمین
وی با تایید بخشی از نظریه علمی گایا به عنوان سیستم هموستازیک کره زمین افزود: بر اساس این نظریه، سیستم می تواند در مقابل ناملایمات یا همان واداشت های مثبت که سیستم را دچار تغییرات منفی می کند، از خود در زمان مناسب واکنش نشان داده و حالت اولیه خود را بازیابی کند.
وی ادامه داد: در زمینه تغییر اقلیم واکنش سیستم اقلیمی به گرمایش جهانی یا همان تغییر اقلیم این خواهد بود که خود را به طرق مختلف سرد و خنک کند. بنابر این وقوع توفان های گرد و خاک و افزایش غلظت مواد معلق در جّو که به آنها ریزگرد اطلاق می شود، واکنش سیستم اقلیمی به گرمایش جهانی و تمایل سیستم برای رفع گرمایش از طریق سرمایش بوسیله ریزگردها است. این مساله دقیقاً همانند تعریق بدن در برابر گرما قابل توجیه و تفسیر است.
نقش ریزگردها در گرمایش جهانی
قویدل با اشاره به نقش دوجانبه ریزگردها در گرمایش جهانی و خودتنظیمی کره زمین گفت: ریزگردها هم به عنوان یکی از پیامدهای گرمایش جهانی و نیز یکی از نشانه های واکنش سیستم اقلیمی و حرکت به سمت سرمایش جهانی، یا حداقل بازگشت به حالت عادی قابل مطالعه و تفسیر هستند.
وی افزود: باید بگویم که افزایش وقوع توفان های گرد و غباری مانع رسیدن امواج گرمای خورشید به زمین شده و باعث خنک شدن سیستم اقلیمی گرمایش یافته می شوند.
گزارش سوگیرانه یک نهاد به ظاهر علمی
این اقلیم شناس با بیان نظریات تخصصی گذشته در مورد تغییرات اقلیمی تاکید کرد: نظریه مربوط به نقش انسان که در قالب نقش گازهای گلخانه ای مورد بررسی قرار داده می شود، نظریه یا بهتر بگویم فرضیه جدیدی است که از زمان انتشار گزارش اول هیأت بین المللی تغییر اقلیم (IPCC) در سال ۱۹۹۷ به این طرف برجسته سازی شده و در تمامی گزارش ها تا مورد پنجم، هیأت مذکور بر اهمیت آن افزوده است.
استاد دانشگاه تربیت مدرس در ادامه گفت: سیستم اقلیمی کره زمین سیستمی بسیار پیچیده و غیر خطی است و معمولاً این قبیل سیستم ها با مقیاس کلان و تعدد سازوکارها و عوامل و عناصر سازنده و دارای کنش و اندرکنش زیاد و پیچیده را بسیار سخت می توان مدل و پیش بینی کرد و بر این اساس نمی توان تغییرات اقلیم سیاره زمین را تنها به دی اکسید کربن یا گازهای گلخانه ای نسبت داد.
اثر گازهای گلخانه ای بر گرمایش زمین بزرگنمایی شده است
قویدل با اشاره به تاثیرات انرژی خورشیدی بر روی گرمایش کره زمین اظهار داشت: تغییرات کلف ها یا لکه های خورشیدی در چرخه های ۱۱ و ۲۲ ساله کاملاً برای تمامی محققان شناخته شده و مورد توافق هستند. حال اگر بخواهیم نقش و اثر خورشید و اثر فعل و انفعلات آن را بر اقلیم سیاره زمین با گازهای گلخانه ای مورد مقایسه قرار دهیم، مثل این خواهد بود که قطره ای (گازهای گلخانه ای) را با اقیانوس (خورشید) مورد مقایسه قرار داده باشیم.
وی گفت: البته نمی توان منکر اثر فعالیت های انسان خصوصا گازهای گلخانه ای در نوسانات سیستم اقلیمی شد؛ لیکن این اثرات بسیار بزرگنمایی شده اند.
کدام گاز اثر گلخانه ای بیشتری دارد؟
استاد اقلیم شناسی دانشگاه تربیت مدرس افزود: از طرف دیگر بین محققین مختلف بر سر این که کدام گاز گلخانه ای نقش بیشتری در گرمایش جهانی و تغییر اقلیم وجود دارد، اختلاف نظرهای جّدی وجود دارد.
این پژوهشگر افزود: بسیاری از دانشمندان معتقدند که نقش متان از دی اکسید کربن در گرمایش جهانی بیشتر است. متان قدرت گرمایشی بسیار بالاتر و چندین برابری به نسبت دی اکسید کربن دارد و علاوه بر این که مستقیماً موجب گرمایش جهانی می شود، نقش مهم دیگری هم در افزایش اثر گلخانه ای دی اکسید کربن جّو دارد.
نقش کشورهای غیرصنعتی در تولید گازهای گلخانه ای
قویدل در نهایت به نقش جوامع دامداری نیز در گرمایش جهانی اشاره کرد و گفت: جوامع دامداری و تولیدکننده گوشت که عامل اصلی تولید متان هستند؛ برای تغذیه دام و طیور، همه ساله جنگل های بیشتری را از بین برده و مزارع را برای تولید غذای دام و انسان از بین می برند. با اضمحلال جنگل ها که بخش زیادی از دی اکسید کربن جّو را جذب می کنند، در نتیجه این گاز غلظت بیشتری در جّو یافته و احتمالاً گرمایش جهانی را تشدید می کنند.
انتهای پیام/ نفت و انرژی