به گزارش مسیر اقتصاد شرق جهان در تلاش برای بازگشت به نظام استاندارد طلا است و این در حالی است که غرب تلاش می کند به سیستم ارزی بدون پشتوانه بر پایه بدهی و در حال مرگ ادامه دهد. اما اتفاقاتی در حال وقوع است که نشان می دهد جهان در حال گذار به سمت یک نظام مالی جدید غیردلاری است.
تلاش کشورها برای جمع آوری طلا
در حال حاضر رقابت برای جمع آوری طلا و بازگرداندن ذخایر طلایی از آمریکا به داخل کشور توسط روسیه، چین، هند و ترکیه و برخی کشورهای دیگر در حال انجام است. این کشورها به همراه سایر کشورهای عضو بریکس ۴۰ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند.
در حال حاضر تحت یک موقعیت کاملا متفاوت توجه جهان بار دیگر به استفاده رسمی از طلا در نظام پولی جلب شده است. یک اجماع فزاینده ای موافق است که یک بحران پولی در سراسر جهان به سرعت در حال نزدیک شدن است و این باعث خواهد شد که بار دیگر اهمیت طلا به عنوان پول و ابزار پرداختی مورد توجه قرار گیرد.
طلا نجات دهنده جهان از بی نظمی های مالی
کسانی که از استاندارد دلار بدون پشتوانه سود می برند، از بازگشت دوباره نظام استاندارد طلایی خوشحال نیستند. نظامی که ممکن است در همکاری با فناوری بلاک چین، نظام پولی و بانکداری فعلی را به کلی تغییر دهد. اصل طلا به عنوان پول برای هزاران سال به رسمیت شناخته شده است و به زودی نیز دوباره در مرکز توجهات قرار خواهد گرفت.
بی نظمی های مالی کنونی دوباره نقش مهم و نجات دهنده طلا در نظام پولی بین المللی را آشکار می کند. شواهد مختلفی وجود دارد که نشان می دهد دولت ها در نظر دارند از طلا به عنوان جایگزینی برای دلار بدون پشتوانه استفاده کنند.
جایگزینی دارایی های دلاری با ذخایر طلایی
چین برای سه سال متوالی گذشته، فروشنده خالص دارایی های دلاری و واردکننده عمده طلا بوده است. هدف از این تلاش های چین، شکل دهی و تبلیغ یوآن با پشتوانه طلا برای معاملات نفتی بین المللی و بدون دلار است. کشورهای دیگری از قبیل روسیه، هند و برزیل نیز خریداران خالص طلا هستند و کشور چین را ترغیب می کنند.
ایالات متحده با اتخاذ جنگ تجاری بی فایده در مقابل چین، تنها به عزم این کشور برای مقابله بیشتر با سلطه آمریکا اضافه می کند.
مرگ نظام دلاری با افزایش بدهی های جهان
علاوه بر تلاش کشورهای بزرگ برای جمع آوری طلا، این کشورها به دنبال ادغام طلا با نظام پولی جهانی هستند و در کنار این ها، کشورهای کوچکی از قبیل زیمبابوه نیز به طور جدی به دنبال حمایت از پول خود با استفاده از طلا و سایر دارایی های ارزشمند هستند.
یکی از عواقب ناشی از بحران مالی سال ۲۰۰۸ افزایش سریع و تجمعی بدهی های کشورها و کل جهان است تا شاید نظام مالی بین المللی را از خطر سقوط در اّمان نگه دارند. در واقع از سال ۲۰۰۸ به بعد که بانک های مرکزی جهان سیاست های مداخله مستقیم را آغاز کردند، میزا بدهی جهانی تا سال ۲۰۱۵ به ۵۷ تریلیون دلار افزایش یافت و در سال ۲۰۱۷ به ۲۳۳ تریلیون دلار رسیده است.
این بدین معنی است که میزان بدهی ها ناپایدار است و ادامه خواهد یافت تا بازنشانی دوباره نظام پولی بین المللی به طور کامل اتفاق بیافتد.
منبع: دیلی اکونومیست