به گزارش مسیر اقتصاد دکتر جین گراول متخصص ارشد سیاست گذاری اقتصادی آمریکا طی گزارشی به مرور اجمالی مالیات بر عایدی سرمایه پرداخته و به عمده ترین ابهامات مخالفین مالیات بر عایدی سرمایه پاسخ داده است.
یک استدلال به نفع کاهش مالیات بر عایدی سرمایه، تأثیر آن بر قفل شدن دارایی ها است. اگر این اثر قابل توجه باشد، مالیات تغییرات زیادی در رفتار مردم ایجاد خواهد کرد اما به نسبت، درآمد ناچیزی از آن بدست خواهد آمد. یعنی قفل کردن دارایی درآمد چندانی برای صاحب آن ایجاد نخواهد کرد.
جلوگیری از قفل شدن دارایی ها امکان پذیر است
یک روش برای کاهش قفل شدن دارایی ها، گرفتن مالیات به روش تعلقی است؛ که بر اساس آن مالیات بر روی عایدات بدون توجه به زمان فروش آن ها وضع می شود. اما این رویکرد تنها زمانی امکان پذیر است که دارایی ها بتوانند به راحتی ارزش گذاری شوند؛ به عنوان مثال سهام شرکت های سهامی عام برای این روش مناسب هستند.
راه دیگری برای کاهش قفل کردن این است که دریافت عایدی مشمول مالیات در زمان مرگ افراد انجام شود. این راه حل ها ممکن است با مشکلات فنی مواجه شوند به ویژه آن که دریافت مالیات بر منفعت سرمایه هنگام مرگ برای مردم ناخوشایند بوده است. البته در قانون فعلی موارد متعددی برای معافیت ها، مثل معافیت خانه اصلی افراد وجود دارد که مشکلات را برطرف می کند.
کاهش مالیات بر عایدی سرمایه تاثیری بر افزایش سود سهام ندارد
یکی دیگر از مواردی که در زمینه مضرات افزایش مالیات بر عایدی سرمایه مطرح می شود، آن است که این اقدام به کاهش سود سهام شرکت ها منجر می شود. درواقع مخالفان معتقدند اگر نرخ مالیات بر عایدی سرمایه کاهش یابد، سود سهامداران نیز افزایش می یابد.
در حالیکه در مطالعاتی که به تازگی انجام گرفته است، این اثر مشاهده نشده است. علاوه بر این، بیشتر سهام شرکت ها توسط سرمایه گذاران معاف از مالیات یا سرمایه گذاران خارجی که مالیات بر سود سرمایه ندارند، خریداری شده است که در این موارد اثرگذاری مالیات بر عایدی سرمایه بر سود سهام به کلی غیرممکن است.
کاهش مالیات بر عایدی سرمایه لزوما به رشد اقتصادی منجر نمی شود
همچنین گفته شده است که مالیات بر عایدی سرمایه پایین تر، رشد اقتصادی و کارآفرینی را افزایش می دهد. گرچه بدست آوردن شواهد برای تاثیر کاهش مالیات بر عایدی سرمایه نسبت به نرخ پس انداز و در نتیجه رشد اقتصادی دشوار است، اکثر شواهد نشان می دهد که کاهش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه موجب افزایش نرخ بازدهی نمی شود. در واقع، همه مطالعات پاسخ مثبتی را نشان نمی دهند، زیرا نرخ بازدهی بالاتر ممکن است به افراد اجازه دهد تا در دستیابی به هدف مورد نظر خود کمتر پس انداز کنند.
اگر چه استدلال هایی مبنی بر اینکه مالیات بر عایدی سرمایه پایین تر باعث تحریک نوآوری و کارآفرینی می شود، وجود دارد، شواهد کمی در تاریخ برای اتصال دوره های پیشرفت فنی با مالیات های پایین تر یا حتی نرخ بازدهی بالا وجود دارد. همچنین میزان مشارکت کارآفرینان در حسابرسی مالیات مشخص نیست.
ثروتمندان مخالفان اصلی اجرایی شدن مالیات بر عایدی سرمایه
یکی از شکایات عمده ای که به خاطر مالیات بر عایدی سرمایه وجود دارد این است که این مالیات در درجه اول به افراد با درآمد بسیار بالا برخورد می کند. عایدی و سود سرمايه در افراد با درآمد بالا متمرکز مي شود زيرا اين افراد تمایل به داشتن سرمايه دارند و به احتمال زياد مالکيت سرمايه اي را دارند که باعث افزايش سود سرمايه مي شود.
مرکز سیاست های مالیاتی برای سال ۲۰۱۷ تخمین زده است که ۹۲.۵٪ از مزایای مالیات پایین تر نسبت به عایدی سرمایه و سود سهام به افراد دهک های بالای درآمدی تعلق می گیرد. در واقع مزایای درآمدی کاهش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه به میزان ۷۳% به ۱ درصدی که دارای بالاترین درآمدها و بیشترین سرمایه ها هستند، می رسد.
بخش زیادی از کسب سود افراد با درآمد بالا از عایدی سرمایه بدست می آید
بیشتر عایدی سرمایه به افراد با درآمد بالا تعلق می گیرد. مطالعه کمیته مشترک مالیات بر این مبنا است که ۷۶.۱ درصد از مجموع سود سهام و سود سرمایه توسط افرادی با درآمد بیش از ۲۰۰ هزاردلار می رسد. به نحوی که ۸۴.۱ درصد از این نسبت به تنهایی مربوط به سود سرمایه است. بدین معنی که عایدات سرمایه ای برای افراد با درآمد بالا بسیار بیشتر از سرمایه گذاری در بازار سرمایه برای آنها سود کسب می کند.
تأثیرات توزیع سرمایه برای خانه ها تا حدودی کمتر در سطح بالای درآمدی متمرکز می شود. هرچند افراد دارای درآمد پایین تر به احتمال زیاد تنها یک خانه دارند و در خانه های خود زندگی می کنند. این نوع مالیات همچنین می تواند عدالت مالیاتی و اجتماعی را در مورد پرداخت کنندگان مالیات برقرار کند.
اجرایی شدن مالیات بر عایدی سرمایه پیچیدگی ندارد
منتقدین مالیات بر عایدی سرمايه می گويند که تفاوت های ترجیحی در اعمال مالیات بر عایدی سرمایه موجب افزایش عملیات ها و پیچیدگی ها برای دریافت مالیات می شود. برای مثال، افراد ممکن است سرمایه هایی را که واجد شرایط مالیات بر عایدی سرمایه بالا هستند را قرض بگیرند تا به این ترتیب نرخ بازدهی را بالا ببرند. البته در برخی موارد این اثرات به دلیل قوانینی که در سرمایه گذاری املاک و مستغلات مجاز است، محدود می شوند.
علاوه بر آن منتقدین اعتقاد دارند تفاوت ها در عایدات سرمایه ای، قانون مالیات را پیچیده تر می کند. به خصوص در مورد استفاده از دارایی های مستهلک شدنی که نشان دادن کاهش عایدی سرمايه می تواند انگیزه هایی برای از بین بردن دارایی ها ایجاد کند.
این مورد هم مورد قبول نیست چراکه تصویب مقررات باز پس گیری دارایی ها و هم چنین شاخص سازی در مورد تورم قانون مالیات بر عایدی سرمایه را بسیار ساده کرده است و این مشکل را رفع می کند.
منبع: fas.org