به گزارش مسیر اقتصاد به دلیل ناکارآمدی در مدیریت بازار ارز و همچنین نبود ابزارها و سیاست های کنترلی مناسب، این بازار در ایران در فواصل چندین ساله دچار نوسان و تنش شده است.
وجود این نابسامانی و زمینه های وقوع نوسانات، بازار ارز را به یکی از روش ها برای درآمدزایی از طریق خرید و فروش ارز تبدیل کرده است.
یکی از ابزارهای تجربه شده در سایر کشورهای جهان جهت مدیریت نوسانات ارزی و کاهش تقاضاهای سوداگرانه، اخذ مالیات از عایدی سرمایه در بازار ارز است.
اخذ مالیات از معاملات سوداگرانه مدیریت بازار ارز را تسهیل میکند
این نوع مالیات ستانی از عواید حاصل از سوداگری در بازار ارز به «مالیات بر معاملات مالی» نیز معروف است. در یک تعریف کلی، مالیات بر معاملات مالی نوعی از مالیات است که بر ( نوع یا انواع) خاصی از معاملات مالی با در نظرداشتن هدف (یا اهداف) خاصی وضع می شود. براساس این تعریف می توان بیان نمود همانطور که پرداخت کننده اصلی و نهایی مالیات بر مصرف، مصرف کننده است، نقطه اصابت مالیات بر معاملات مالی نیز بخش مالی اقتصاد خواهد بود.
بنابراین، اگر یک عامل اقتصادی طی دوران فعالیت خود هیچ یک از معاملات مشمول مالیات بر معاملات مالی را انجام ندهد، مالیاتی پرداخت نخواهد کرد؛ اما اگر در کنار فعالیت های خود اقدام به انجام یکی از معاملات مشمول مالیات بر معاملات مالی نماید، تنها بر همان معامله خاص مالیات وضع میشود و از وی بابت آن معامله مالیات اخذ می گردد.
سابقه مالیات در بازارهای مالی
مالیات بر معاملات مالی به عنوان ابزاری برای کاهش فعالیت های سوداگرانه در بازارهای مالی بدون ایجاد اختلال بر سایر فعالیت ها، برای اولین بار به صورت «حق تمبر» در کشور انگلستان وجود داشته است؛ اما کینز (اقتصاددان معروف انگلیسی) در سال ۱۹۳۶ آن را وارد ادبیات مالیه عمومی در جهان نمود.
قابل ذکر است که مالیات بر مبادلات ارزی در کشورهای مختلف با تکیه بر اهدافی از قبیل جلوگیری از نوسانات بازار ارز و خروج سرمایه از کشور در مواقع بحرانی به مرحله اجرا درآمده است. به طور کلی بررسی ها نشان می دهد که مهار نوسانات بازارهای مالی، وصول مالیات عادلانه تر و منصفانه تر و امکان کاهش فرار مالیاتی نسبت به مالیات های دیگر به عنوان مهمترین ویژگی های مشترک این نوع از مالیات ستانی محسوب می شود.
مدیریت بازار ارز در ایران چگونه انجام شود؟
امروز در اقتصاد ايران قيمت ارز با دخالت بانک مرکزی تعيين شده است و از ميزان تعادلی خود فاصله دارند. بنابر تئوری های اقتصادی از قبیل تفاضل تورم، قيمت ارز هنوز هم ظرفیت افزايش قيمت را دارد.
البته که این افزايش ناشی از تعاملات بخش حقيقی اقتصاد مانند افزايش صادرات، افزايش توليد و تقاضای كالای سرمايه ای است؛ اما ورود تقاضای سوداگرانه و سودجويانه به بازار ارز، این افزایش نرخ را به یکباره و با روند هیجانی افزایش می دهد.
اخذ مالیات از سوداگری ارزی راهکاری برای کاهش نوسانات بازار پر التهاب ارز و همچنین جهت دهی به منابع پولی در دست مردم به سمت فعالیت های مولد اقتصادی است؛ چراکه در صورت اخذ مالیات از خرید و فروش ارز، هزینه مبادلات ارزی افزایش می یابد و این فعالیت غیرمولد اقتصادی سود حال حاضر خود را از دست می دهد. لذا به طور طبیعی سرمایه ها نیز به سمت دیگر فعالیت های اقتصادی حرکت خواهند کرد.
از آنجا که مجلس امروز در جلسه ای فوری بنا دارد اقداماتی جهت مدیریت بازار ارز طراحی نماید، ضروری است به این مهم نیز توجه نماید؛ اقدامی که نیازمند راه اندازی بورس ارز و مدیریت تقاضا و عرضه در آن نیز هست.
مقابله با «سوداگری ارزی» نیازمند راهاندازی بورس و دریافت مالیات