مسیر اقتصاد/ رویکرد توسعه ای برای بانک های مرکزی نیازمند ابزارهای سیاستی ویژه ای است تا عملی شود. هنوز بسیاری از کشورهای در حال توسعه وجود دارند که می توانند از نقش توسعه محور بانک مرکزی سود ببرند و به توسعه و پیشرفت برسند. اما مهمتر از نگاه توسعه ای به بانک مرکزی، طراحی و به کارگیری ابزارها و سیاست هایی است که به این رویکرد جامه عمل بپوشاند و رشد اقتصادی را به ارمغان بیاورد.
در بسیاری از کشورهای درحال توسعه، یک بخش مالی مدرن که دسترسی بالایی به وجوه و منابع دارد و مقادیر عظیمی از ذخایر را نزد خود نگه می دارد و نرخ های وام دهی بالایی را نسبت به نرخ های سپرده وضع می کند، وجود دارد.
بنابراین با توجه به نرخ بهره بالای این وام ها، منابع موجود در اقتصاد نمی توانند به سمت بخش واقعی اقتصاد حرکت کنند و تولید و اشتغال را به همراه داشته باشند؛ در حالی که شرکت ها (به خصوص شرکت های کوچک و متوسط) نیازمند اعتبار و تسهیلات بوده و با مشکل کمبود نقدینگی دست و پنجه نرم می کنند. در نتیجه ضروری است منابع با روش هایی به سمت این قبیل فعالیت ها هدایت شود.
هدایت منابع به سمت بخش های پیشران اقتصاد
یکی از رویکردها در زمینه هدایت منابع، استفاده از ترکیب منابع موجود در شرکت های مالی بخش رسمی (بانک ها و موسسات اعتباری در ایران) و موسسه های مالی دولتی، همچون بانک مرکزی است.
چندین راه برای ترکیب منابع بخش رسمی و دولتی پیشنهاد شده است؛ به هر حال اما در ترکیب منابع این دو بخش و تصمیم گیری برای نحوه تخصیص آن، بانک مرکزی نقش ویژه و حساسی دارد و برای اینکه این سیاست نتیجه دهد، بانک مرکزی باید نقش خود را به خوبی ایفا کند.
یکی از این روش ها بدین گونه است که بانک مرکزی در همکاری با بخش رسمی (بانک ها و موسسات اعتباری)، شرکت هایی که دارای ظرفیت در افزایش تولید و اشتغال هستند را مورد هدف قرار داده و به اعتبار و تسهیلات دهی به آنها می پردازد.
برای موفقیت این برنامه، بانک مرکزی باید مقررات و قوانین، تشویق و تنبیه و یارانه هایی را برای بانک ها در نظر بگیرد تا منابع و تسهیلات را به سمت بنگاههای کوچک و متوسط که دارای پتانسیل خوبی برای ایجاد تولید و اشتغال هستند، هدایت کند.
اما راه دیگر، هدف گرفتن بنگاه های مشخص و بخش های کلیدی در اقتصاد است که می تواند اثر بزرگی را در رشد به جای بگذارد و منجر به توسعه قابل توجه در کشور گردد؛ بنگاه ها و بخش هایی که می توانند به عنوان یک محرک و پیشران برای اقتصاد عمل کنند.
بانک مرکزی توسعه گرا در این زمینه فعال می شود و با نقش آفرینی در هدایت منابع به سمت بخش های پیشران اقتصاد، سبب تحقق اهداف تعیین شده برای پیشرفت کشورهای در حال توسعه می شود.
وظیفه بانک مرکزی توسعه گرا
در این شرایط بانک مرکزی باید نقش نظارتی خود را بر فرآیند انتقال منابع تا تبدیل منابع به سرمایه گذاری، به خوبی انجام دهد و سازوکارهایی را در این زمینه فعال نماید.
بانک مرکزی توسعه گرا نافی ارائه وام و تسهیلات براساس اصول اقتصادی نیست؛ اما نقطه بهینه اقتصاد را با هدف گذاری و برنامه ریزی انتخاب کرده و از آن حمایت می نماید و انتخاب این مهم را به بانک ها واگذار نمی کند؛ چرا که بانک ها هر کدام نقطه بهینه و اقتصادی مشخصی دارند که لزوما با اهداف عمومی و رشد اقتصادی همسو نیست.