به گزارش مسیر اقتصاد میزان برداشت گندم پس از انقلاب از سطح زیر کشت واحد چند برابر شده است؛ این آمار که برگرفته از دادههای بانک مرکزی از سطح زیر کشت گندم و تولید گندم است، نشان میدهد اگر در سال ۱۳۵۶ از یک هکتار زمین کمتر از یک تن گندم برداشت میشده است، میزان برداشت محصول گندم از یک هکتار زمین در سال ۱۳۸۶ بیشتر از ۲ تن شده است.
این به معنای آن است که درامد یک کشاورز در سال ۸۶ از زمینش بیش از دو برابر درآمد او از همان زمین در سال ۵۶ گردیده است.
اهمیت کشاورزی در حیات جوامع
کشاورزی اصلیترین و حیاتیترین بخش اقتصادی هر اجتماعی را تشکیل میدهد. انسانها روز را میتوانند بدون ماشین، مسکن و حتی بدون لباس سر کنند، اما ممکن نیست انسانی بدون غذا عمر بگذراند.
این مسئله تکاپوی اصلی هر جمعی را در تاریخ بشر شکل داده است. چرخه غذا و کشاورزی اگر نتواند بهخوبی در کشوری گردش داشته باشد بهاحتمالزیاد آن کشور با بحرانهای اقتصادی و فراتر از آن بحران انسانی فراگیر مواجه خواهد بود. این امر موجب تلاش دولتها برای ارتقای سطح زیر کشت و برداشت بیشتر مواد غذایی اصلی کشور میباشد.
فناوری کشاورزی، نیاز عصر امروز
کشاورزی خود امری مهم برای هر کشور است، لکن توسعه دانش و فناوری در این مسئله امری ضروریتر در نگهداشت جوامع امروز است.
عصر فنّاوری دستیابی به سطح زیر کشت بالاتر را در دنیای ما فراهم نموده است و دولتها با استفاده از ماشینآلات سنگین اقدام به هموارسازی زمین برای قابلکشت شدن آن میکنند.
در این بین چیزی که در رقابت غذایی بین کشورها حائز اهمیت است، بازده بیشتر زمینهای کشاورزی است. دستکاری بذر، اصلاح آبیاری زمین، برداشت اصولیتر و ضایعات کمتر در فراوری گندم و سایر محصولات زراعی مهمترین کارها در بهینهسازی برداشت محصول است.
چهبسا کشاورزی با سطح زیر کشتی کمتر، بتواند بیشتر از سایر کشاورزان برداشت گندم نماید و این در صورتی محقق میشود که دانش حفظ، نگهداری و فراوری محصول زراعی بیشتر بداند و عمل نماید. درواقع آموزش عمومی کشاورزان و حمایت دولت از فنّاوریهای کشاورزی عامل اساسی در تحقق پیشرفتهای مربوط به حوزه زراعت و محصولات غذایی میباشد.
نان، قوت غالب ایرانیها
آداب غذایی در کشور ایران در حالت سنتی خود تکیه زیادی به نان دارد و تأمین این کالای اساسی از ضروریات هر حاکمیتی است. سابقه کشت گندم قدمتی برابر با آغاز کشف کشاورزی در این سرزمین دارد.
هر حکومتی که بر ایران وجود داشته است همواره این مردم بودند که به حالت سنتی زمین زراعی خود را از گندم پر میکردند و قوت غالب سال خود را از این طریق به دست میآوردند.
سطح زیر کشت گندم از مقطعی به بعد افزایش چندانی نداشته است و کشت سایر محصولات کشاورزی و همچنین محدودیتهای آبی و خاکی بهصورت طبیعی چنین سطحی را برای کشت گندم در کشور نیمهخشک ایران اقتضا میکند. لکن آنچنانکه ذکر شد بهکارگیری فناوری در برداشت گندم میتواند سیاستی جایگزین برای ارتقا برداشت و تأمین نان در کشور باشد.
پیشرفت ایران در برداشت گندم از زمینهای زراعی
مطالعه روند تغییر برداشت گندم میتواند گامی جهت فهم بهتر این مسئله باشد. آنچنانکه آمارها نشان میدهند، سطح زیر کشت گندم در این ۳۰ سال مورد بررسی از ۴.۸۴۴ میلیون هکتار به مقدار ۷.۲۲۲ میلیون هکتار رسیده است و نشان میدهد که زمینهای بیشتر تحت کشت گندم قرار گرفته اند؛ اما مهمتر از سطح زیر کشت گندم؛ میزان برداشت گندم از این سطح است.
همانطور که در نمودار دیده میشود، در سال ۱۳۵۶ میزان برداشت گندم با برابری هر تن نسبت به یک هکتار از زمین زراعی، کمتر از یک واحد است و یک هکتار زمین حتی یک تن هم محصول نمیدهد؛ اما رفتهرفته و با انقلاب اسلامی ایران نمودار برداشت گندم از نمودار سطح زیر کشت پیشی میگیرد و در سال ۱۳۶۱ به نسبت هر هکتار یک تن میرسد.
این رشد تا پایان جنگ حفظ میشود و پس از جنگ با فراغتی که برای کشور حاصل میشود، شاهد پیشرفت چشمگیر برداشت گندم از زمینهای زراعی هستیم و با سیاست هایی که در حمایت از بخش کشاورزی و تولید گندم صورت میگیرد، شاهدیم در سال ۱۳۸۶ از هر هکتار زمین زراعی ۲.۲ تن گندم برداشت میشود. این مسئله گویای آن است که در طی این ۳۰ سال میزان برداشت گندم از واحد هکتار ۱۶۰ درصد پیشرفت داشته است.