به گزارش مسیر اقتصاد بعد از انقلاب اسلامی، نرخ باسوادیمردم ایران افزایش قابل توجهی داشته است و بنا بر آمارها وضعیت ایران از حالت نیمه بیسواد قبل از انقلاب به حالت باسواد فعلی رسیده است.
این گزارش که بر اساس دادههای مرکز آمار ایران تهیه شده، بیان میکند که قبل از انقلاب تنها ۵۰ درصد از مردم که عمده آنان نیز مرد بودهاند، توانایی خواندن و نوشتن داشتهاند. پس از انقلاب اسلامی این وضعیت تغییریافته است و امروز با حجم بالایی از مردان و علیالخصوص زنان باسواد در کشور مواجه هستیم.
علاوه بر صرف مسئله باسوادی باید اذعان کرد که حجم بالایی از زنان ایران نیز مشغول مطالعات عالی و آکادمیک هستند.
تاریخچه سواد و آموزش در ایران
کسب علم و دانش از گذشتههای دور مورد توجه ايرانيان بوده است. با اینحال نظام آموزشی طی ساليان متمادی از شيوه سنتی مکتبخانه تا نظامهای نوين کنونی، تغييرات بسياری داشته است.
دوره جدید آموزش کلاسيک در ایران به تأسیس دارالفنون در تهران برمیگردد که به ابتکار و همت امیرکبیر در زمان ناصرالدینشاه قاجار تأسیس گرديد و دروس و علوم مختلف نظامی، طبیعی، مهندسی، پزشکی و علوم انسانی در آن تدریس میشد.
با تأسيس دانشگاه تهران و الحاق مدارس عالی مانند دارالمعلمین عالی (دانشسرای عالی)، مدرسه حقوق و علوم سیاسی (دانشکده حقوق)، مدرسه عالی طب (دانشکده پزشکی) در آن، دانشگاه تهران مسیر رشد و توسعه خود را با راهاندازی رشتههای مختلف و جذب دانشجو از سراسر کشور ادامه داد تا جایی که در حال حاضر با جذب هزاران دانشجو و ارائه دهها هزار نفر فارغالتحصیل به جامعه، بهعنوان نماد آموزش عالی کشور شناخته میشود.
اهمیت نسبت با سوادی در کشور
نسبت باسوادی بهعنوان يکی از شاخصهای سنجش ميزان توسعهیافتگی، از حاصل تقسيم تعداد افراد باسواد يک منطقه بر تعداد جمعيت ساکن در آن به دست میآید.
این نسبت هر چه بالاتر باشد نشاندهندهی وضعیت بهتر این شاخص توسعه در آن جامعه است.
روند رو به رشد باسوادی در ایران
با اینکه مقوله سواد و ارزش دانش بر هیچ انسانی در عصر حاضر پوشیده نبوده است، لیکن همواره کسانی بودهاند که کسب دانش مردم مانع اعمال قدرت آنان بوده است و حکومت شاهنشاهی ایران نیز با اینکه ژست ترقی و جهانیشدن را گرفته بود همواره جامعهای را اداره میکرد که بیش از نیمی از آن اصلاً سواد خواندن و نوشتن نداشتهاند.
این آمار در بخش زنان وضعیت وخیمتری را دچار بوده است و در آن زمان، تنها حدود یکسوم از زنان ایران میتوانستهاند نوشتهای را بخوانند.
با انقلاب اسلامی این روند تغییر پیدا کرد و آنچنانکه آمارهای کشوری نشان میدهد، جهش فوقالعادهای در وضعیت سواد ایجاد شد؛ نهضت سوادآموزی از نهادهای مردمی بود که بعد از انقلاب شکل گرفت و در این روند تاثیر بسزایی داشت.
همانطور که در نمودار فوق نیز مشخص است، در سال ۱۳۵۵ کمتر از نیمی از مردم ایران سواد نوشتن و خواندن داشتهاند؛ در سالهای بعد این نمودار شیب بسیار بالایی پیدا کرده است و تا حدود سال ۱۳۷۰ تقریباً بالای ۷۰ درصد ایرانیان باسواد شدهاند.
همچنین با ادامه این روند در سالهای بعد شاهد این بودهایم که تا سال ۱۳۹۰ حدود ۸۷ درصد از مردم توانایی خواندن و نوشتن پیداکردهاند.
نکته قابلتوجه در آمار باسوادی درصد زنان باسواد است که همواره با شیب بالایی رو به افزایش بوده و آنچنانکه گزارش وضعیت تحصیلات تکمیلی زنان ایران نشان میدهد، نهتنها در سطح سواد بلکه در سطوح بالاتر دانش و آموزش عالی نیز زنان ایرانی توانستهاند دستاوردهای بسیاری داشته باشند.
نکته دیگر آن است که ۸۵ درصد مربوط به سنین ۶ به بالا هست و در آماری دیگر که برای سنین ۱۰ به بالا اندازهگیری صورت گرفته است، شاهد آمار ۹۵ درصدی باسوادی در ایران هستیم.
وضعیت سواد به تفکیک استانها
با توجه به آمارهای مرکز آمار ایران نقشه باسوادی در کشور به شکل ذیل میباشد؛ که طبق آن در سال ۹۵، استانهای تهران، البرز و سمنان باسوادترین استانهای ایران هستند و استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی پایینترین نرخ سواد را به خود اختصاص دادهاند.
سال ۱۳۹۵ جمعیت باسواد کشور ۸۷.۶ درصد بوده است که این میزان نسبت به سال ۱۳۹۰، به میزان ۲/۸ درصد رشد داشته است.
طبق نتایج اعلامشده از سوی مرکز آمار ایران نرخ سواد در گروه سنی ۴۹-۱۰ ساله که در سرشماری سالهای ۸۵ و ۹۰ به ترتیب ۹۱.۷ و ۹۲.۴ اعلامشده بود، خوشبختانه در سرشماری سال ۹۵ به ۹۴.۷ ارتقا یافته است.