به گزارش مسیر اقتصاد فعالیتهای اقتصادی علاوه بر همه ریسکها و زحماتی که به همراه دارند، مشمول مالیات بر سود نیز میشوند؛ لذا باید اختلاف سود قابل توجهی با سود سپرده های بانکی داشته باشند تا برای سرمایهگذاران جذاب باشد. از این رو عدم دریافت مالیات از سپرده های بانکی، سرمایه ها را به سمت سپرده گذاری در بانک به جای تولید سوق می دهد.
مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در گزارشی بیان نموده است که اعمال مالیات بر سود سپرده های بانکی، ترکیب سپرده ها را به نفع سپرده های دیداری و کوتاه مدت تغییر می دهد؛ در واقع به دلیل افزایش سهم سپردههای دیداری از مجموع سپردههای بانکی پس از اعمال مالیات بر سود سپرده، هزینه تجهیز منابع در نظام بانکی کاهش مییابد و این میتواند منجر به کاهش نرخ سود تسهیلات شود. لذا این اقدام در نهایت به نفع افزایش تولید و اشتغال در کشور خواهد بود.
اما تغییر در ترکیب سپرده ها، تقاضای دیگر بازارهای موازی و سودده اقتصادی را افزایش می دهد؛ در صورتی که سپردهگذاران تصمیم به تغییر در ترکیب سبد سرمایهگذاری خود داشته باشند، مهمترین بازارهایی که احتمال ورود سرمایهگذاران به آن وجود دارد عبارت است از:
- بخش واقعی اقتصاد (توسعه واحدهای موجود یا ایجاد واحد جدید)
- بازار سهام و داراییهای مالی
- خرید مسکن و مستغلات
- سپردهگذاری در مؤسسات مالی غیرمجاز و یا بنگاههایی که به انحای گوناگون جذب سپرده میکنند
- بازار غیر متشکل ارز و سکه
انتقال سرمایهها به سمت بخش واقعی میتواند یکی از پیامدهای مطلوب وضع چنین مالیاتی باشد که البته رخ دادن آن منوط به فراهم بودن بستر سرمایهگذاری در این بخش است. از جمله این موارد میتوان به بهبود فضای کسبوکار اشاره کرد که بدین طریق موانع پیش روی سرمایهگذاران تا حد امکان برطرف می شود.
CGT راه کنترل آثار مالیات بر سود سپرده
دو مورد بازار سهام و دارایی مالی و همچنین خرید مسکن و مستغلات میتواند جنبه مثبت و یا منفی داشته باشد. در صورتی که اخذ مالیات سبب ورود منابع به این دو بازار شود، میتواند قدمی در راستای پایان رکود این بازارها باشد. اما اگر منابع عظیمی به یکباره به این بازارها سرازیر شود ممکن است این بازارها را با اختلال روبرو کرده و سبب ایجاد حباب در آنها شود.
البته بروز این رویداد کاملا به نرخ مالیات وابسته است و اگر این نرخ بسیار بالا باشد که بازدهی سپردهگذاری را بسیار تعدیل نماید، سبب بروز این اختلال در بازارهای جایگزین میشود.
یکی از راهکارهای ممانعت از رونق حبابگونه این بازارها دریافت مالیات بر عائدی سرمایه[۱] است. به نظر میرسد در صورتی که این اصلاحات ساختاری توامان انجام شود شاهد بروز اختلالات نخواهیم بود.
سپردهگذاری در مؤسسات غیرمجاز نیز میتواند یکی دیگر از انتخابهای سرمایهگذاران باشد. البته بانک مرکزی در سالهای اخیر توانسته است تعداد قابل توجهی از این مؤسسات را مدیریت کرده و در جهت انحلال بزرگترین مؤسسات غیرمجاز قدم بردارد. از این رو با توجه به این اتفاقات و بلاتکلیفی سپردهگذاران در این مؤسسات، سپردهگذاری در آنها، سرمایهگذاری پر ریسک شناخته خواهد شد.
با توجه به دو مورد ذکر شده (مدیریت مؤسسات غیرمجاز و پر ریسک بودن سپردهگذاری) احتمال آنکه این مؤسسات مجدداً بتوانند سهم قابلتوجهی در بازار کسب نمایند، ناچیز است. البته این برداشت مستلزم تداوم عزم بانک مرکزی در ساماندهی این مؤسسات است. همچنین از آنجایی که سپردههای این موسسات در بانکها و موسسات مجاز است با وضع مالیات بیشتر بر سپردههای موسسات غیرمجاز در بانکها و موسسات مجاز میتوان عملکرد این موسسات را محدود کرد.
در مقابل سایر موارد اشاره شده، بازار سکه و ارز از جمله پرالتهابترین مقاصد سرمایهگذاری میتواند باشد. البته قیمت طلا در بازارهای جهانی تعیین میشود و هجمه سپردهگذاران به این بازار نمیتواند در قیمت جهانی آن تأثیر قابلتوجهی بگذارد اما تنها کانال اثرگذاری در افزایش قیمت سکه، ارز خواهد بود و افزایش تقاضای سکه و طلا در اصل به معنی افزایش تقاضای دلار خواهد بود.
ریسک بالای این بازار در مقابل مشخص نبودن بازدهی آن از جمله موانع ورود گسترده افراد به این بازار خواهد بود. همچنین ممکن است در زمان تصویب قانون مالیات بر سود سپرده، به این بازار شوک وارد شود که این امر مستلزم مدیریت و ساماندهی بازار ارز توسط بانک مرکزی خواهد بود تا رفتارهای هیجانی و سوداگرانه کنترل شود.
میزان اثرگذاری مالیات بر سود سپرده به نرخ آن وابسته است
لازم به ذکر است هرگونه شوکی در سایر بازارها کاملاً به میزان نرخ مالیات وابسته است؛ بدین معنی که با توجه به کشش قیمتی، نرخ مالیات ۱ درصد با نرخ ۲۰ درصد آثار کاملاً متفاوتی را بر رفتار سپردهگذاران خواهد داشت و تا زمانی که این نرخ مشخص نشود، نمیتوان آثار آن را به درستی تبیین کرد.
بنابراین می توان گفت که در نظر گرفتن نرخ پایین برای مالیات بر سود سپرده در شروع، نه تنها منجر به شفاف شدن میزان درآمدهای حاصل از سود سپرده در کشور می شود، بلکه انتقال سرمایه به دیگر بازارها را نیز کنترل می کند. در ادامه می توان با اعمال مالیات بر عایدی سرمایه در دیگر بازارهای غیر موازی، شمول مالیات بر سود سپرده را نیز افزایش داد تا بدین طریق، سرمایه ها به سمت تولید هدایت شود.
پینوشت:
[۱] Capital Gain Tax (CGT)
عالی